زیبایی و زیبادوستی ویژگیهایی است که دیگر کمتر کسی به دنبال اثبات وجود این خصوصیات در فطرت بشر است. وقتی کسی میگوید چیزی زیبا است و از علت آن جویا میشویم در پاسخ به توصیف آن زیبایی میپردازد. شاید هم فقط بگوید زیباست چون قشنگ است! هیچ کس در اصل زیبادوستی و زیباخواهی شک ندارد. زیباییهای زیادی در طبیعت و دنیای اطراف ما هست. این روزها بسیاری سعی میکنند با درست کردن گل و گیاه مصنوعی، رنگهای موجود در طبیعت و ایجاد فضاهای مشابه مثل آکواریوم، زیبایی طبیعت را به خانههایشان بیاورند. مردم دوست دارند خودشان و محیط زندگیشان را زیبا و آراسته نشان دهند. دین اسلام هم سفارشهای زیادی در مورد آراستگی دارد. حدیث معروف «ان الله جمیل و یحب الجمال» را دیگر همه شنیدهاند. اما گاهی به بهانهی زیبایی و زیبادوستی خدا با مناظری مواجه میشویم که همهکس نمیتواند آن را زیبا بداند. اسم این مناظر را «تجملاتی» میگذاریم. تا وقتی تعریف روشنی از آراستگی و تجملگرایی نداشته باشیم و تفاوتهای آنها را ندانیم هیچ تضمینی نیست که خودمان هم به این زیباپنداری دچار نشویم.
تجملگرایی واژهی جدیدی است. در لغتنامهها تجمل و آراستگی تقریبا هممعنای هم در نظر گرفته شدهاند و تنها تفاوتهای کوچکی دارند که امروزه همین تفاوتها پررنگتر شده و مفاهیم آنها را متمایز میکند.
واژهی تجمل در لغتنامهی دهخدا به معانی زیر است: خود را زینب دادن و آراسته شدن، جمال و نیکویی روی را بر خود بستن، خود را زیبا نمایاندن به آراستن و تکلف در آرایش نمودن. تجملات هم به معنای وسایل خودآرایی و خودنمایی معرفی شده است.[۱] در فرهنگ عمید تجمل یعنی آراسته شدن و خودآرایی[۲] و در واژهنامهی نوین، معنای زیور بستن، خودآراستن و خودآرایی میدهد.[۳]
آراسته در لغتنامهی دهخدا یعنی مزین و محلی[۴]، در فرهنگ عمید یعنی خوشنما گردانیدن، نظم و ترتیب دادن، چیدن و گستردن و راست کردن[۵] و در واژهنامهی نوین، مقصود از آراستگی زینت دادن با افزایش، نظم دادن، مهیا ساختن و شاد کردن است[۶].
از تعاریف بالا اینطور میتوانیم برداشت کنیم که تجمل و آراستگی در معنای زیبا ساختن مشترک هستند. فرد تجملاتی در آراستن خود را به تکلف میاندازد ولی هدف از آراستگی نظم دادن و مرتب کردن است.
تجمل در آموزههای دینی تقریبا معادل آراستگی در نظر گرفته شده است اما در اینجا منظور ما از تجمل و تجملگرایی نوع افراطی آراستگی است که مورد پسند دین نیست و مضراتی را به همراه دارد. تفریط در آراستگی باعث ژولیدگی میشود که در آموزههای دینی از آن هم نهی شده است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: بگو چه کسی زینتهای الهی را برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده[۷].
امامان معصوم علیهمالسلام به امر تجمل و زیبایی در حد معمول اهمیت میدهند. امام صادق-علیهالسلام- میفرمایند: همانا خداوند زیبایی و تجمل را دوست دارد و از فقر و فقرنمایی بدش میآید.
برای تشخیص تجملگرایی از آراستگی ملاکهای زیر میتواند مفید باشد.
۱- هدف از آراستگی، به دست آوردن زیبایی و نظم دادن است که در بسیاری موارد نیاز به هزینهی بالا و مدلهای گوناگون ندارد؛ اما یکی از خصوصیات مهم تجملگرایی تنوع است. معمولا افراد تجملگرا را بعد از چند بار تغییر بیدلیل مدل پوشاک، وسایل منزل و حتی علایق و روش زندگی میشناسیم. این تنوع وقتی به عرصهی رقابت و چشم و همچشمی برسد با سرعت بیشتری خودش را آشکار میکند و تغییرات پی در پی به همراه دارد. به عنوان مثال اینکه بعضی بانوان در مراسمها از لباسهایی که قبلا میپوشیدند استفاده نمیکنند، یا به عبارتی پوشاکشان یکبار مصرف است، یا تعویض زود به زود مبلمان منزل بدون اینکه آسیبی دیده باشد، از مصادیق تنوع در تجملگرایی است. این تنوع به علت احساس نیاز کاذب است و خود عواقبی دارد که در مورد بعد ذکر میشود.
۲- تجمل به دلیل تنوع باید با مد همراه باشد و الگو بگیرد. «غنی کسی نیست که مال بیشتری دارد؛ بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد.» افراد به بهانهی مد احساس نیاز دروغین میکنند، هرچه بیشتر در تنوع لباس میکوشند و از این طریق راه نفوذ اقتصادی و فرهنگی را بر خود باز میگذارند. این درست در جهت خواستههای استعمارگرایان است که کشورها را به طرف مدپرستی سوق میدهند.[۸] رواج مدپرستی از طرف بخشهای مطرح جهان است. امروزه سرمایه و تکنولوژی حرف اول را میزند و قدرتهای سرمایهدار توان تسلط فرهنگی حتی بر لباسهای ما را دارند. هیچ وقت لباس عشایر نمیتواند به مد سال تبدیل شود؛ چون نفوذ لازم را ندارد. بنابراین مدسازی داخلی در صورت نبود نهادهای قدرتمند کاری بینتیجه است. قرآن در آیهی شریفهی «نفی سبیل» میفرماید: و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا[۹]. مومنان نباید اجازه دهند که کافران بر آنها مسلط شوند. این تسلط و استعمار چه در بعد مرزهای کشورها و چه در زمینهی پوشش از دیدگاه اسلام ناپسند است.
حضرت علی –علیه السلام- میفرمایند: حال این امت همواره نیکو خواهد بود تا زمانی که لباس بیگانگان را نپوشند و غذاهای آنان را نخورند؛ اما آن زمان که به لباس و غذای بیگانگان روی آوردند خداوند آنها را ذلیل (زیردست) خواهد کرد.[۱۰]
۳- از دیگر خصوصیات تجملگرایی این است که به همراه خود جلب نظر و شهره شدن را به همراه دارد؛ اما آراستگی با وجود زیبایی شاخص نیست. دین اسلام چنین لباسی را لباس شهرت نامیده است. امام حسین –علیه السلام- میفرمایند: آن که لباسی بپوشد که وی را انگشتنما و مشهور سازد، خداوند روز قیامت لباسی از آتش بر او خواهد پوشاند. یا پیامبر اکرم –صلیاللهعلیهوآلهوسلم- میفرمایند: همین که مردم با انگشت به فردی اشاره کنند (انگشتنما گردد) کافی است که برای او گناهی بنویسند[۱۱].
۴- تجملگرایی چون عموما با اسراف همراه است نشانهی اقتصاد بالاست و ایجاد شکاف طبقاتی میکند؛ اما آراستگی، سادگی و سادهزیستی به همراه دارد. مقام معظم رهبری میفرمایند: «مصرفگرایی برای جامعه بلای بزرگی است. اسراف، روز به روز شکافهای طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی را بیشتر و عمیقتر می کند. یکی از چیزهایی که لازم است مردم برای خود وظیفه بدانند، اجتناب از اسراف است. دستگاههای مسئول بخشهای مختلف دولتی، به خصوص دستگاههای تبلیغاتی و فرهنگی –به ویژه صدا و سیما- باید وظیفه خود بدانند مردم را نه فقط به اسراف و مصرفگرایی و تجملگرایی سوق ندهند، بلکه در جهت عکسٰ مردم را به سمت قناعت، اکتفا و به اندازه لازم مصرف کردن و اجتناب از زیادهروی و اسراف دعوت کنند و سوق بدهند.[۱۲]»
۵- پیام آراستگی، آرامش است. رسول خدا –صلیاللهعلیهوآلهوسلم- میفرمایند: «با حنا خضاب کنید؛ چون چشم را روشن میکند، مو را میرویاند، بوی بد بدن را پاک میکند و به همسر انسان آرامش میدهد.[۱۳]» اما ورود در بازار رقابت تجملگرایی، گناهانی چون: غرور، حسد، و کینهتوزی را به همراه خواهد داشت. رفاه، تجملگرایی و غرق شدن در دریای لذایذ و نعمتهای دنیوی، و دور شدن از معنویات، باعث طغیان و سرکشی انسان میشود؛ لذا در آیات قرآن میخوانیم: «و ما ارسلنا فی قریه من نذیر الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به کافرون» و در هیچ شهر و دیاری، بیمدهنده و انذارگری، ارسال نکردیم مگر اینکه ثروتمندان عیاش آنها [که سرمست ناز و نعمت بودند] گفتند: ما به آنچه فرستاده شدهاید، کافریم.»[۱۴]
۶- یکی از پیامدهای مهم تجملگرایی، اسراف است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید. اسراف در لغت به معنای تجاوز از حد است. اگر کلیهی مصارف و هزینهها اعم از تولیدی و غیر آن را به هزینههای صحیح و غلط تقسیم کنیم، هزینههای غلط حداقل سه مورد را شامل میشود:
الف) هزینههایی که موجب نابودی اموال شود، مانند هدر دادن آب.
ب) هزینههایی که بیش از مقدار نیاز انجام میشود مانند تهیهی خانههای بزرگ برای خانوادهی دو یا سه نفره[۱۵].
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: ما مردم مسرفی هستیم؛ ما اسراف میکنیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسائل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین. کشوری که تولید کنندهی نفت است، وارد کنندهی فرآوردهی نفت -بنزین- است! این تعجبآور نیست؟! هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد کنیم یا چیزهای دیگری وارد کنیم برای اینکه بخشی از جمعیت و ملت ما دلشان میخواهد ریخت و پاش کنند! این درست است؟! ما ملت، به عنوان یک عیب ملی به این نگاه کنیم. اسراف بد است؛ حتی در انفاق راه خدا هم میگویند. خدای متعال در قرآن به پیغمبرش میفرماید: «لا تجعل یدک مغلولة الی عنقک و لا تبسطها کل البسط»؛ در انفاق برای خدا هم اینجوری عمل کن. افراط و تفریط نکنید. میانهروی؛ میانهروی در خرج کردن. این را باید ما به صورت یک فرهنگ ملی در بیاوریم[۱۶].
۷- آخرین و مهمترین تفاوت تجملگرایی و آراستگی که در این مقاله به آن میپردازیم این است که تجمل باعث تحریک شهوت و حرص به دنیا میشود؛ اما آراستگی، زهد و قناعت را در انسان پرورش میدهد. در قرآن کریم میخوانیم: موسی گفت: پروردگارا! تو، فرعون و اشراف وابسته او را در زندگی دنیا، زیور و دارایی دادهای که با آن، مردمان را از راه تو گمراه کنند.»
وابستگی شدید به زرق و برق دنیا، انسان را برده و مطیع خود میسازد؛ زیرا انسان برای اینکه به زندگی خود، رونق و صفا بخشد، به تنعم و تجمل رو میآورد و به تدریج با امور و اشیایی که وسیله تنعم و تجمل و یا ابزار قوت و قدرت خویش قرار داده، خو گرفته و شیفته آن میشود و رشتههایی نامرئی او را خوار و ذلیل نموده و به زانو درمیآورد. در نتیجه خدا و آخرت را به کلی از یاد میبرد «آنان تنها ظاهری از زندگی دنیا را میدانند و از آخرت بیخبرند.»
[۱] لغتنامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، ص ۳۳۹
[۲] فرهنگ عمید، حسن عمید، ص ۴۱۵
[۳] واژهنامه نوین، محمد قریب، ۲۴۳
[۴] لغتنامه دهخد، علی اکبر دهخدا، ا ص ۶۳
[۵] فرهنگ عمید، حسن عمید، ص ۶۳
[۶] واژهنامه نوین، محمد قریب، ص ۱۷
[۷] سوره اعراف، آیه ۳۲
[۸] آئین بهزیستی اسلام، دکتر احمد صبور اردوبادی، ج ۴، ص ۲۲۷
[۹] سوره نساء، آیه ۱۴۱
[۱۰] وسائل الشیعه، ج۳، ص ۳۵۶
[۱۱] کنز العمال، علاء الدین الهندی، ج۳، ص ۵۷
[۱۲] www.ghadeer.org
[۱۳] . الکافی، ج ۶، ص ۴۸۱
[۱۴]عواقب تجملگرایی در جامعه، محمد آصف عطایی، روزنامهی کیهان
[۱۵] مروری بر تجمل و اسراف، محمد علی شاهآبادی، صص ۳۳ و ۳۴
[۱۶] www.ghadeer.org