اخیرا اساتیدی پیدا شدهاند که همایشهایی در مورد مهارتهای زندگی میگذارند. اما اصل عنوان مورد قبول یونسکو این است: «مهارتهای زندگی یک شهروند لیبرال».
به در و دیوار محله زده بودند کلاسهای مهارتهای زندگی در سیره رضوی استاد خانم نیلچیزاده.
اسم این استاد برایم آشنا بود. چند برنامه ایشان را در تلویزیون، «به سمت خدا» دیده بودم. چند تن از دوستان هم در کلاس مهندسی ذهن که برگزار کرده بودند شرکت کرده و از نتیجه کار هم بسیار راضی بودند. به همین دلیل در روز مقرر برنامهام را طوری تنظیم کردم تا به هر ۳ روز کلاس ایشان برسم.
در این سه روز، صحبتهای زیبایی شد. یکی از نکاتی که ایشان در مورد آن صحبت کرد، این بود که اخیرا اساتیدی درباره مهارتهای زندگی صحبت میکنند اما اصل عنوانی که یونسکو آن را قبول دارد این است: مهارتهای زندگی یک شهروند لیبرال.
لیبرال یعنی چه؟ یعنی یک آزاد واقعی از دید غربیها. آزادی از هر نظر، بدون هیچ قید و بند دینی. آزادی در تمامی زمینهها. به قول معروف از ۷ دولت آزاد.
ولی ما در پی کسب مهارتهای زندگی منهای دین نیستیم. اگر آزادی فردی را در نظر بگیریم به مشکلات زیادی برمیخوریم. آیا این که فردی با آزاد گذاشتن خویش باعث آزار دیگران شود درست است؟ به چند مورد در این مقوله اشاراتی میکنم. من به عنوان یک شهروند اگر بخواهم خود را آزاد فرض کرده و در خانه خودم هیچ حریمی را رعایت نکنم و باعث آزار همسایگان شوم، درست است؟
مثلاً بگویم چون آزادم هر زمان که بخواهم با هر تُنی صدای ضبط یا تلویزیون را بلند کنم؟ چون آزادم قوانین آپارتماننشینی را رعایت نکنم؟ یا وقتی پشت فرمان اتومبیلم نشستهام طبق این اصل هیچ قانونی را رعایت نکنم؟ تمامی این موارد همسایهآزاری، رعایت نکردن حقوق دیگران، پایمال کردن حق و… با دینداری منافات داشته و در تضاد است.
در مورد عقاید هم همینطور. اگر من تنها به خاطر این که قوانین دینی را دست و پاگیر فرض کرده و در مورد بعضی از محدودیتها سلیقه خودم را هم وارد دین و عقایدم کنم آن وقت است که دچار مشکل میشویم. اگر انسانیت را زیر پا بگذاریم پس باید منتظر قانون جنگل باشیم. همه مانند حیوان زندگی کنند، فقط توجه به غرایز.
خور و خواب و خشم و شهوت/ شغب است و جهل و ظلمت/ حَیَوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
نکته مهم که در این سلسه مباحث استاد به آن اشاره داشتند، مهارتهای زندگی در سیره ائمه بود. کتابی هم در همین رابطه معرفی کردند: مهارتهای زندگی در سیره رضوی نوشته دکتر شرفی انتشارات آستان قدس رضوی.
نکته مهم دیگر که فرمودند و به قول خودشان کلید خوشبختی تمامی انسانها در تمام اعصار بوده و هست، چیزی نیست جز راستگویی.
و اشاره به همان حدیث معروف که «اگر تمام بدیهای عالم را در یک اتاق بریزیم و در آن را قفل کنیم، کلید آن دروغ است.» اصل مهارت زندگی راستگویی است.
«النجاةُ فی الصِدق»
یک پیشنهاد خوب هم به ما دادند. حتما به خاطر دارید در زمان دبستان هر کس نماینده کلاس میشد، برای این که بچهها را ساکت کند به سراغ گچ و تخته میرفت. یک جدول میکشید و آن را به دو قسمت تقسیم میکرد. بالای یکی مینوشت خوبها و بالای یکی بدها. در یک آن تمام کلاس ساکت میشد.
همه میدانیم چه کارهایی خوب است و چه کارهایی بد. اما آن قدر این خوبیها و بدیها در زندگی ما روزمره شده که دیگر خودمان هم راه درست را در میان این کلاف سردرگم نمیتوانیم پیدا کنیم.
ایشان پیشنهاد کردند جدولی کشیده از خوبیها بنویسیم و در جدولی دیگر بدیهایمان را بنویسیم. فکر کنیم این جدول را یابد به محضر مبارک حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی(ص) عرضه کنیم، او که حق رسالت بر گردن ما دارد.
وقتی که جدول پر شد، اگر خوبیها بیشتر بود (که این برای خود بنده یک فرض محال است) که خوب تکلیفمان معلوم است، اصول مهارتهای زندگی را در خودمان کاملاً پیاده کردهایم. اما اگر بدیها بیشتر بود شرمنده خدا و رسول الله نمیشویم؟
همه ما میدانیم بایدها و نبایدها را. پس بیاییم با انجام دادن آن چه درست است و پرهیز از نادرستها به سر منزل مقصود برسیم. پس بیایید با هم اولین و مهمترین مهارت زندگی را پیاده کنیم. راستگویی، پرهیز از دروغ.
این نکته مهمترین اصل از اصول مهارتهای زندگی است: النجاة فی الصِدق.
خدا رحمتت کند .