این چند وقت، یعنی در بحبوحه سالگرد رحلت امام خمینی (ره)، چپ و راست حرف از موج وبلاگی ۱۴ خرداد بود! از خبرگزاری ها گرفته تا شبکه های اجتماعی … مشتاق شدیم از چند و چون ماجرا بدانیم، اینکه یک سری جوان با چه انگیزه ایی این موج را راه انداختند و باعث شدند این همه وبلاگ نویس در مورد امامشان بنویسند و تا چه حد به ان هدف مطلوب خود دست یافتند. بخاطر همین پای صحبت های سیده فاطمه مطهری ، یکی از اعضای راه انداز موج وبلاگی ۱۴ خرداد نشستیم تا از ناگفته هایش برای ما بگوید…
این موج را چند وقت است راه انداختید؟
سوم چهارم خرداد بود که با چند تا از بچه ها، به فکر راه انداختن یک موج وبلاگی در باره امام (ره) برای ۱۴ خرداد افتادیم، هرکسی یک نظری داد که موضوع این موج در مورد چه باشد. نظرات مختلف بود . یکی از نظرات نوشتن خاطرات مان از امام بود حالا یا خودمان یا پدر مادر ها. از بین نظرات متفاوت، همین نوشتن خاطرات توافق شد، چهارشنبه ۵ خرداد بود که هابیل، یکی از اعضای اصلی موج، اولین پست موج را در وبلاگش نوشت و شروع موج را کلید زد.
انگیزه یتان از راه اندازی این موج چه بود؟
خب راستش، مثل باقی موج ها که برای یک اتفاق یا موضوعی راه می افتند ما هم فکر کردیم خوبه برای سالگرد فوت امام همچین موجی را در وبلاگستان راه بیاندازیم. وجود همچین موجی و همچین جریانی خالی بود، اینکه بتوانیم در فضای مجازی و بین وبلاگ نویس ها این حرکت را بوجود بیاوریم و با این حرکت یاد و خاطرات امام را زنده کنیم، هم اینکه خیلی از کاربرهای نت مثل خودمان و هم سن و سال خودمان هستن و شاید چیزهای خیلی زیادی از امام نمیدانیم و هر چه هست در حد مدرسه و تلویزیون و اینهاست، ولی اینکه خودمان بیایم برای هم از خاطراتمان تعریف کنیم، و چیزهایی که شنیدیم، خیلی بهتر و جذاب تر است. حالا این را هم در نظر بگیرید .. در محیط نت و سایبر و فضاسازی هایی که بر علیه امام و انقلاب می شود چه اثری خواهد داشت! نوشتن خاطرات و ثبت آنها هم خیلی مهم بود. اینکه خاطراتی که افراد از امام و آن زمان دارند گفته بشه و نوشته بشه و ثبت بشه. این خیلی خوبه. شاید سالهای دیگه کسی نباشه که اینها را تعریف کنه . ثبت شدن خاطرات هم خیلی مهم بود برایمان.
تاثیرش روی جریان های خلاف اندیشه های امام چگونه بود؟
اینکه روی آنها تاثیر گذاشته باشد یک حرف است و اینکه خودمان مطالبی که میدانیم و خاطرات را در این محیط بازنشر کنیم و بین بچه های خودمان نشرش بدهیم تا اگاهی خودمان بالا رود هم حرف دیگریست، من دقیق نمی دانم چقد روی انها تاثیر داشته. ولی همین قدر می دانم که قطعا از وجود چنین موجی خبر دار شدند، این از نظراتی که گاها (مخصوصا الان که موج تمام شده ) در وبلاگ۱۴خرداد می گذارند کاملا مشهود است.
مطالب وبلاگ نویسانی که در این موج شرکت کرده بودند را داخل وبلاگ ۱۴ خرداد جمع آوری کردید، تعدادشان چقدر بود؟
صد و شصت تا شد و البته هنوز هم نوشته هایی هست که بازنشر در وبلاگ موج نشده، همین الان در گوگل ریدر یک مطلب دیدم که دیروز برای موج نوشته شده بود، ولی خب ما گفته بودیم تا ساعت ۲۴ روز ۱۴ خرداد، مطالب را بنویسند و برای ما بفرستند، البته احتمال خیلی زیاد، این مطالب را که بعد از روز جمعه نوشته شده و یا به ما خبر دادند، داخل وبلاگ قرار دهیم. چون مطلب، مهم است که نوشته شده.
بعد از اینکه موج تمام شد و اخرین پست را هم گذاشتید چه حسی داشتید؟
هم حس خوب هم حس بد …. اینکه یک کار خیلی کوچیک تونستیم انجام بدیم و الحمدلله با موفقیت تمام شد، حس خوبی داشت . ولی بد بودنش از این لحاظ بود که ما یک هفته با موج و وبلاگ زندگی کردیم، واقعا هفته فراموش نشدنی برایمان بود. تمام شدنش خیلی حس دلتنگی برامون می اورد. اصلا فکر نمیکردیم استقبال از موج اینقدر زیاد باشد ، صد و شصت تا وبلاگ برای یک موج چیزی بنویسند، اتفاقیه که نمیدانم قبلا برای چند تا موج وبلاگی افتاده !
این حجم مطالب را چطوری پیگیری می کردید؟
برای اینکه از نوشتن وبلاگ هایی که دعوت شده اند مطمئن شویم، ادرس وبلاگ های مدعو را به گوگل ریدر اضافه میکردیم، الان گودر من در حال ترکیدن است ( خنده) هر روز بچه ها اول سراغ گوگل ریدر می رفتند و آن را چک می کردند، که مطالب داغ داغ به وبلاگ ۱۴ خرداد منتقل شود.
ولی خب بعضا بعضی از مطالب از دستمان در میرفت … اینجا بود که سرچ گوگل میکردیم، البته خیلی از افرادی که مینوشتن، می امدن خود وبلاگ نظر میدادن که ما نوشتیم، این خیلی خوب بود و خیلی کمک میکرد.
بنظرت این موج چه داشت که اینطور از آن استقبال شد؟
اول از همه موضوعش، امام! این اولین جذابیت یا هدف اصلی نوشته ها بود، شخصیتی که برای اکثر جوان های ما مهم و مقتدر و قابل احترام است، خیلی ها برایمان می نوشتند ما خیلی خوشحالیم که توفیق داشتیم در این موج شرکت کردیم، اینکه برای این موضوع وبلاگمان را اپ دیت کردیم، برای بعضی ها نوشتن برای موج و قرار گرفتن مطلبشان در وبلاگ، یک افتخار بود که می آمدن میگفتن بهمون. اصل این موج و دلیل اصلی استقبال از آن، امام بود.
یعنی بخاطر ارادتی که از امام داشتند جذب شدند؟
بله . خیلی ها، البته زمان شروع موج هم بی تاثیر نبود، اینکه آدم درست تشخیص دهد یک کار را چه زمانی انجام دهد هم خیلی مهم است، شاید مثلا اینکار در ایام دیگری که هیچ مناسبتی ندارد شروع شده بود .. انقدر استقبال نمی شد، نمی گویم استقبال نمیشد، چون موضوع «امام» برای بچه ها وبلاگ نویس ارزشی و دینی موضوع مهمی ست، ولی خب زمانش هم خیلی اثر دارد، اینکه حالا به قول معروف در جو آن قرار بگیری.
فکر میکنم دایره های اولی که به این موج دعوت شدن هم اثر گذار بود. وبلاگ هایی مثل، آهستان ، اذرباد و واژگون ، این سه وبلاگ هر کدام در بین وبلاگ نویس های ارزشی پایه و مهره هستند. که همین شاید انگیزه ایی شد برای شرکت کردن مابقی دوستان وبلاگ نویس.
اینکه جوانها بخاطر ارادتی که به امام (ره) داشتند جذب امام شدند، از این مقوله چه برداشتی میکنید؟
اینکه نسل جوانمان همچنان بدنبال امام و اندیشه هایش هستند. اینکه هنوز میخواهند درباره امام بدانند و بنویسند. اینکه امام موضوع مهم و قابل احترامی برایشان است، اینکه نوشتن درباره اندیشه های امام و اطلاع رسانی از انها به دیگران، برای جوان ها مهم است، دوست دارند درباره این موضوع پرداخته و صحبت شود.
کارهایی که در مورد امام(ره) در سال های بعد از رحلت شان برای این نسل انجام شده را چگونه ارزیابی می کنید؟
برای امام در این بیست و یکسال که از فوتشان میگذرد، خیلی کم کار شده است، در فضای حقیقی، اینتر نت که دیگر جای خود دارد. انقدر کم کاری ها زیاد بوده، که نسل جدید ما چیز خاصی از امام نمیداند، یکی از اقایون تعریف میکردند که یک شب در مسجد درباره امام صحبت میکردند، خیلی از بچه بسیجی ها از حرف ها تعجب میکردند، امام را نمیشناختن، متاسفانه همه مان فکر میکنیم همه چیز را میدانیم، مخصوصا انهایی که در محیط های مذهبی و خانواده های مومن بزرگ شدند، فکر میکنند همه جوانب و ابعاد را در رابطه با امام و زندگی ایشان میدانند و دیگر سراغش نمی روند. یک واحد اجباری وصیت نامه امام(ره) در دانشگاه گذاشتیم ، حالا دانشجو فکر میکند همین است و تمام! و دیگر قرار نیست هیچی درباره امام بداند . استغنای کاذب دارد!
بنظرت مشکل کجاست؟
اینکه نخواستن و نکردن، ترویج نکردن، از مدرسه ها، دانشگاه ها، نتوانستند برایمان خوب بفهمانند، حتی تلویزیون، اینکه بتوانیم یک جوری این احساس نیاز و عطش را در مردم بوجود بیاوریم، اینکه من باید امام را بشناسم، باید بدانم این شخصیت کیست، چه گفته؟ این را من توی همین جریان دیدم، یکی از بچه هایی که میشناسمش، و شاید تا همین چند وقت پیش شناخت زیادی از امام نداشته، حالا به هر دلیلی ، الان تشنه این موضوع شده و میخواهد بداند.میدانم وبلاگ موج را به جد دنبال میکرد. تا درباره امام بیشتر بداند و امام را بشناسد. ولی متاسفانه فرصت نشد دلیلش را از او بپرسم که چه شد این عطش و اشتیاق برایش بوجود آمد.
فکر می کنید نبود منابع کافی در فضای اینترنت، در مورد مورد شخصیت امام (ره) باعث توجه جوان ها به این موج شد؟
ببنید الان مثلا در همین فضای اینترنت، سایت خوب برای امام میشناسی؟ اینکه مثلا یک نفر دنبال عکس یا فیلم وی ا صوتی از امام باشد بداند یک همیچین سایت هست که باید به آن رجوع کند؟ نیست، نساختن، به فکرشان نرسیده، احساس نیاز نکردند که وجود اینچنین سایتی نیاز است ، مردم هم حتما مطالبه نکردند. نمی دانم…
این خیلی بد است . خیلی کم کاری ست، حالا ما چیکار کردیم؟ یک کار خیلی خیلی خیلی کوچک، در عرض ده روز تقریبا. کار اصلی اش را هم ۴-۵ نفرکردند، درعرض نه روز ۱۶۰ تا پست جمع کردیم در یک وبلاگ درباره امام، این خیلی خوب ست، یه بانک خیلی خیلی کوچک، از امام و خاطرات و اندیشه هایش.
همه پست هایی که در وبلاگ ها نوشته میشد و به وبلاگ ۱۴ خرداد منتقل می شد را میخواندید؟
وقتی میدیدم مطلبی نوشته شده و میخواستم در وبلاگ بذارم میخواندمش، ولی متاسفانه هنوز خیلی از پست هایی که بچه ها نوشتند را فرصت نکردم مطالعه کنم ، ولی در برنامه ام هست که بخوانم شان. شبی یکی دو پست.
در همین حد که مطالعه کردی بنظرت جذاب ترینش کدام بود؟
مطلب وبلاگ طعم عسل، برایم خیلی جالب بود که از زبان مقام معظم رهبری خاطره ایی تعریف کرده بودند .
اعضای گروه تان چه کسانی بودند؟
هابیل ، اذرباد، و همچنین اسماعیل و مسیح و دکتر حسین هم در کارهای گرافیک و طراحی قالب کمک کردند. که همینجا از همگی شان تشکر میکنم .
نکته جالب این موج ؟
این که وبلاگ های انگلیسی هم شرکت کرده بودند. اینکه تا این حد بازتاب داشته برای ما خوشحال کننده بود .
و اگر بخواهی خطاب به مسئولان آخرین حرفت را بزنی؟
انهایی که می توانند برای زنده کردن اندیشه های امام کاری بکنند ولی نکردند، مسئول هستند… در برابر امام، در برابر شهدا، در برابر نسل جوان. در برابر ما ….
نه فقط مسئولین، خود ماها هم مسئولیم، ما هم اگر بیشتر از این کاری از دستمان بربیاد و کوتاهی کنیم مسئولیم، همین که انقلاب ساده بدست نیامده، شاید این حرفها کلیشه ای باشد ، ولی مهم است، نمی توان از آن گذشت واقعا حیف است، حیف… مردمان ما مردم خوبی هستند.
خیلی بیشتر دنبال این چیزها هستند ولی ما جدی نگرفیتم، نیایم هرکاری را فقط برای اسم و رسم انجام دهیم که مثلا یک کاری انجام داده باشیم، اگر واقعا هدفمان مقدس باشد و کسی جز خدا در دلمان نباشد، خود خدا کمک میکند، این طرح برای من یک نمونه خیلی خوبی بود، کاری که فقط با همدیگر شروع کردیم. بسم الله گفتیم، هیچ چیزی هم در ذهنمان نبود جز اینکه کاری بکنیم برای خودش ، بتوانیم یک حرکتی انجام دهیم، الحمدلله خیلی خوب جواب گرفتیم وطرح به جای خوبی رسید که شاید اصلا فکرش را هم نمیکردیم.
با احترام، این مطلب در سایت خبری تحلیلی پارسینه بازنشر شد:
http://parsine.com/fa/pages/?cid=21645