بحران هویت

((وقتی به دورترین نقطه خیره می شویم می توانیم دیگران را فریب بدهیم اما من واقعی خویش را نمی توانیم فریب بدهیم))

امروزه در بیشتر جوامع به خصوص در جوامع در حال توسعه با معضل مد و مدگرایی به عبارتی با مصرف گرایی بی رویه جوانان روبرو هستیم اینکه یک جوان حق انتخاب از لحاظ پوشش، فکر و استفاده از تکنولوژی جدید را دارد یک بحث جداگانه است، زیرا هر انسانی حق انتخاب و حق آزادی را دارد زیرا از آنجایی که یک انسان آزاد آفریده شده است پس باید در تصمیم گیری عقاید خویش هم آزاد باشد .
امامصرف بی رویه باعث به وجود آمدن اختلالاتی در روش زندگی، فکر و شخصیت فرد می شود، زیرا در جامعه امروز ما نمی توانیم برای شناخت یک شخصیت اجتماعی به ظاهر اکتفا کنیم، زیرا از طریق مد به خصوص ((پوشش و مد فکری)) که به صورت مصرف گرایی روز افزون رواج پیدا کرده است، دیگر نمی توان به چهره واقعی اشخاص پی برد زیرا اشخاص مختلفی با افکار متفاوت تصویر وجودی خود را در زیر این پوشش ها پنهان کرده اند، و شخصیت واقعی خویش را نشان نمی دهند، و این مشکلات زیادی برای شخص مقابل به وجود می آورد و جلوی پیشرفت و اعتماد به نفس یک جوان را می گیرد

زیرا وقتی ما در گروه دوستانی قرار می گیریم که همیشه به دنبال این باشند که آخرین مد چیست و همیشه برای اینکه از شخصیت حقیقی خویش دور باشند از تفکرات شخصیت های دیگری الهام می گیرند از تکیه کلام ها از نوع لباس پوشیدن هایشان در اینصورت ما چگونه به شخصیت حقیقی خویش پی خواهیم برد، ما هرروز که در خیابان ها قدم می زنیم متوجه تکیه کلام های جدید و مد های جدیدی می شویم. استفاده از چیزهای شیک و زیبا اصلاً بد نیست، اما استفاده بی رویه که باعث مخفی کردن شخصیت حقیقی شخص می شود به طوریکه شخص به جای اینکه به دنبال پر کردن خلاء خویش باشد برای رفع این خلاء شخص سعی می کند وقت خود را با اهداف زود گذر پر کند نه به دنبال ریشه مشکل باشد بعضی از جوانان معتقدند مد چیز خیلی خوبی است اما شخص باید فرهنگ درست استفاده کردن از مد را آموخته باشد.


مد چه رنگی؟؟؟

مد در واقع تجمع فرهنگ های متفاوت در غالب یک الگو است که تنها از جانب گروهی پذیرفته شده است و گروه دیگر از آن امتناع می کنند یک جوان احساس می کند از چیزی که منع می شود باید برای به دست آوردنش تلاش کند بعضی از جوان ها معتقدند که مد به رنگه عشق چون عشق گرما بخشه پس اگر شخص فرهنگ درست استفاده کردن از مد را داشته باشد می تواند ازآن لذت ببرد عده ایی دیگر می گویند: مد آبی مثل آسمان، دریای بی کران برای اینکه با مد می توان به یک رنگی رسید و در آخر عده دیگر معتقد هستند که مد رنگی نداره مثل یک کاغذ بی رنگ است که تنها باعث به وجود آمدن اختلاف طبقاتی می شود یک جوان وقتی از یک چیزی منع شود بیشتر علاقه مند می شود که آن را به دست آورد.

به نظر من مد تضاد فکری دو نسل است نسل گذشته و امروز که نمی توانند این تضاد های فکری را از هم تفکیک کنند و در پایان جوان متهم می شود به مصرف گرایی بی رویه و تقلید از فرهنگ های دیگر

اشو: تا جائیکه انسانها را می شناسم جامه هایشان برایشان خیلی مهم است. فرد از بحر جامه هایش ارج نهاده می شود و از بحر جامه هایش از ارج می افتد به فردی یک دست پوشاک ارتشی بدهید می بینید که حتی چهره و خوی برخوردش دگرگون می شود برای همین است زمانی که به انسان می نگرم او را بیشتر جامه می بینم تا ذهن.

یک جامعه شناس گفت: پدیده ی مد و مدگرایی پیوسته از دغدغه های نسل جوان بوده است نسل جوان را باید از دور رصد و هدایت کرد و صحیح نیست که از نز دیک برویم بالای سرشان بایستیم و تا یک اشتباهی مرتکب شدند، آنها را تنبیه کنیم.

نسل ما چرا ما شد؟؟

در اینجا به تفاوت های نسل پیش و امروز می پردازیم؛ دهه ی آغازین هزاره ی سوم و نیز دهه ی پایانی هزاره دوم میلادی به نظر بسیاری از کارشناسان عصر ارتباطات، لقب گرفته است با در نظر گرفتن ساخت سنی موجود در ایران و به لحاظ شرایط خاص سنی جوان که آن همه پویایی تحول و مد گرایی و تجدد است به راحتی می توان با معیار ها و هنجار ها و نابهنجار ها ی جامعه ایران که تعریف شده توسط ساختار حکومتی و گرایشها و مقدسات می باشد به راحتی حالتی شکننده و آسیب پذیر را در میان نسل گذشته و نیز جامعه از سوی دیگر ایجاد نماید الگو قرار دادن هنجارهای جوامع غربی با فرهنگی کاملاً متفاوت با فرهنگ ها و سنتهای ایرانی به چالشی بزرگ به مرور بدل خواهد شد پایین بودن نرخ مطالعه در میان نسل کنونی تا آشنایی و عدم ابتلاء از هنرمندان حداقل یک نسل گذشته و نه عقبتر از آن گواه از این بریدگی فرهنگی در نسل کنونی دارد.

شادی یزدی طی مقاله ایی متذکر شد ؛ تلویزیون ماهوار ه ی امریکا و یا بعضاً در ایران از برخی متخصصین پوست و زیبایی در برنامه های زنده خود که به صورت گفتگو و مشاوره ی تلفنی نیز برگزار می شود ماسکهای صورت که در نشریات و روزنامه ها درج می گردد گواه تبی دارد که اکنون بر پیکره ی جامعه ایرانی افتاده است


کلام آخر

در واقع تنها کاری که ما می توانیم انجام دهیم تا از بحران هویت در جامعه امروز جلوگیری کنیم و بتوانیم ضعف های وجودی یک شخص را تا حدودی بر طرف کنیم این است که باید فرهنگ سازی را در جامعه مدرن امروز به تصویر بکشیم و به جوان بیاموزیم که تصویر هر شخص خارج از پوشش و تفکری است که می تواند داشته باشد و تنها نباید به یک قسمت از نیمه پر لیوان نگاه کرد زیرا تفکر و پوشش یک قسمت از شخصیت پنهان یک انسان است و قسمت دیگر این شخصیت از جایگاه بالایی بر خوردار است که ما می توانیم برای نزدیک شدن به هویت و شخصیت شکل یافته خویش به آن قسمت از شخصیت یک انسان نزدیک شویم

شخصیتی که ما برای خود یک بت می سازیم و گاهی به خاطر ظواهر تابع احساسات می شویم و با مروز زمان متوجه می شویم که این بت هر لحظه امکان دارد فرو بریزد پس چه بعتر است برای نزدیک شدن به هویت شخصی هر کس از ابتدا این تصویر را هم برای خود نمایش بگذاریم که ممکن است چیزی را که من امروز برایش ارزش قائل هستم آن چیزی نیست که بوده است و این وابستگی فکری و پوششی را از خود دور کنیم تا براساس تجارب و فرهنگ سازی که جامعه به ما می آموزد هویت اصلی خویش را پیدا کنیم

امیدوارم که در مسیر این جاده پر پیچ و خم مسیری درست همراه با آرامش را انتخاب کنیم.

۲ دیدگاه در “بحران هویت”

  1. بسیار مفید و جالب بود
    لطفا بیشتر در این باره بحث شود

  2. سلام ممنون از نشریه جالبتون و این مقاله کوچیک .
    راستی عکسای مطالبتونو بیشتر کنید چون جذب کننده تره!

دیدگاه‌ها بسته شده است.