«دوباره پلک دلم می پرد نشانهی چیست؟/ شنیده ام که می آید کسی به مهمانی»/ «کسی که سبزتر است از هزار بار بهار/ کسی شگفت کسی آن چنان که می دانی»/ «کسی که نقطه آغاز هرچه پرواز است / تویی که در سفر عشق خط پایانی»
«انتظار موعود»یکی از موضوعات محوری شعر انقلاب اسلامی است، شعرا و نویسندگان مختلف پس از انقلاب اسلامی با الهام از آموزه های آن آثار ادبی گوناگونی را با محوریت «انتظار «خلق کرده اند.
در میان شاعران انقلاب اسلامی بی شک می توان از «قیصر امین پور» به عنوان شاعری جریان ساز یاد کرد. از جمله موضوعاتی که در اشعار این شاعر، بسیار برجسته می نماید موضوع «انتظار موعود» است.
در مقاله حاضر نمونه های بارزی از جلوه های انتظار در شعر قیصر امین پور معرفی و مورد بررسی قرار گرفته است، هم چنین ارتباط بین آموزه های دینی در خصوص انتظار و ویژگی های عصر ظهور با اشعار انتظار قیصر بسیار مشهود و قابل توجه است.
((بو که قبول افتد و در نظر آید))
مگر تو ای همه هرگز
مگر تو ای همه هیچ
مگر تو ، نقطه پایان،
بر این هزار خط ناتمام بگذاری
مگر تو ای دم آخر
در این میانه تو سنگ تمام بگذاری.
انتظار در شعر قیصر امین پور:
«انتظار «از آن دست موضوعاتی ست که قیصر در جای جای شعر خود بدان پرداخته است. روح انتظار در بسیاری از اشعار وی- در سبک های مختلف شعری –حضور دارد و شاید بیراه نباشد اگر شعر او را شعر انتظار و خودش را «شاعرمنتظر»بنامیم.
او همواره با ظرافت شاعرانه و بیان لطیف خود انتظار موعود را فریاد می زند و آرزوی رسیدن آرمان شهری را که موعود بنا می نهد را در شعر خود می پروراند.
«از دیدگاه او شعر و ادبیات موعود آن زمان که به زبان دنیا ترجمه می شود ناموزون و نابهنجار است و زمانی که به زبان آسمان ترجمه شود موزون و به هنجار است. شعر و ادبیات، قربه الی الله است، دنبال وصل است، نه خواهان فصل، به دنبال جان جان است، نه در سودای آب و نان، هنر موعود چشم به تحسین حضرت حق دوخته است و غیر از حضرت دوست صله ای قبول نمی کند.»
اشعار فراوانی با محوریت انتظار را در شعر قیصر امین پور می توان عنوان کرد، اما در ادامه به بررسی ۵ نمونه از اشعار وی که به طور خاص «انتظار موعود » و یا «ترسیم عصر ظهور» در درون مایه آنها وجود دارد پرداخته شده است.
۱- غزل «آفتاب پنهانی»:
این شعر در قالب غزل و در ۸ بیت با مطلع»طلوع می کند آن آفتاب پنهانی/ زسمت مشرق جغرافیای عرفانی»سروده شده است. شاعر در ابیات آن با لطیف ترین عبارات و صورت گری های بیانی، طلوع آفتاب پنهانی مهدی(عج)را نوید می دهد.
در بیت دوم با اشاره ای به باورهای عامیانه «پریدن پلک دل»را نشانه آمدن امام (عج)به مهمانی دل ها می داند:
«دوباره پلک دلم می پرد نشانه چیست؟/شنیده ام که می آید کسی به مهمانی»
او در مصرع اول بیت ذیل با تعبیر زیبایش موعود (عج)را زیباتر از بهاران می یابد :
«کسی که سبزتر است از هزار بار بهار/کسی شگفت کسی آن چنان که می دانی»
وی در بیت ذیل نیز با بکارگیری زیبا در حد پارادوکس ،موعود را نقطه آغاز همه پروازها می داند و در عین حال پایان سفر عشق را نیز به او منتهی می داند:
«کسی که نقطه آغاز هرچه پرواز است / تویی که در سفر عشق خط پایانی»
امین پور در بیت «تویی بهانه آن ابرها که می گریند…»با کاربرد تشخیصی هنرمندانه کائنات را نیز در انتظار موعود سهیم می داند و گریستن ابرها را به غم هجران اش نسبت می دهد.
در مصرع «تو از حوالی اقلیم هرکجا آباد» کاربرد اصطلاح «ناکجاآباد»یا «هرکجاآباد»بر رنگ و بوی عرفانی شعر افزوده است و آرمان شهر یا اتوپیای شاعر را بی حضور آن یار بی بدیل و سرور بی نظیر رو به ویرانی می بیند.
در بیت پایانی غزل سراینده با تصویر گری، رد و نشانی از یک پارادوکس زیبا در شعرش می گذارد که به فسون شعر می افزاید، آن جا که یاد حضرت موعود را «آرامشی طوفانی»می شمارد که در سایه سار آن، کشتی عشق خود را در ساحل امن احساس می کند:
«کنار تو لنگر گرفت کشتی عشق/بیا که یاد تو آرامشی ست طوفانی»
در این غزل می توان به بعد»توحیدی»انتظار نیز گریزی زد، انتظار در ماهیت خود، انسان منتظر را متوجه مبدأ عالم و خالق جهان می کند و او را در انتظار فرجی می گذارد که به قدرت تامه الهی تحقق خواهد یافت. در این امر همواره خدای متعال مد نظر است، بعد توحیدی انتظار و توجه به خدا و طلب فرج از درگاه او مهمترین اصل این باور است. منتظران همواره باید درگاه عظمت خدا را به یاد داشته، طلب گشایش و فرج مهدی (عج)را از بارگاه قدس او بخواهند چنان چه پیامبر (ص) می فرمایند:»برترین اعمال است من همانا انتظار فرج از خداوند متعال است.»
۲- غزل «صبح بی تو»
این شعر که یا مطلع زیر آغاز شده است تنها شعری است که امین پور آن را صراحتاً به امام زمان تقدیم کرده است:
صبح بی تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد / بی تو حتا مهربانی ،حالتی از کینه دارد
«در همین غزل شاعر با زبانی کاملاخودمانی در بافتی عاشقانه در مصراع اول یک بیت، طرحی برای یک گلایه می افکند و در مصراع دوم با خلق جمله ای که به کلمات قصار شبیه است، بیت را به شاه بیت غزل بدل می کند:
«خواستم از رنجش دوری بگویم یادم آمد / عشق با آزار خویشاوندی دیرینه دارد»
و در دو بیت پایین تر ناگهان در یک شعر مذهبی که خطاب شعر با امام معصوم است، عشق، دوسره می شود:
در هوای عاشقان پر می کشد با بی قراری / آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد.
او در بیت «جغد بر ویرانه می خواند به انکار تو اما/خاک این ویرانه ها بویی از گنجینه دارد»اشاره ای به ملامت گویان و انکار کنندگان دارد و در بیت پایانی روح انتظار آمیخته با امید را ترسیم کرده است:
«ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می گشاید/آن که در دستش کلید شهر پر آیینه دارد»
در همین بیت است که بار دیگر امین پور با به آوردن عبارت»شهر پرآیینه» مدینه فاضله ای را نوید می دهد که با ظهور موعود محقق می شود.
۳- شعر سپید «روایت رؤیا»
این شعر سپید که در آخرین کتاب مرحوم امین پور منتشر شده است با تلمیح به داستان حضرت یوسف در قرآن روایتی دیگر از انتظار موعود را به تصویر می کشد.
در این شعر قیصر ، موعود را از از تبار امامت می داند و از نژاد یازده ستاره ، که این اشاره خود بعد نبوت و امامت انتظار را در آموزه های شیعیان تداعی می کند.
«می دانم/تو یازده ستاره و خورشید و ماه/در خواب دیده ای/حالا باش!/تا خواب یک ستاره دیگر /تعبیر خواب های تو را /روشن کند/ای کاش…!»
بعدی از ابعاد انتظار توجه به پیامبران و مکتب تعالی بخش آنهاست، منتظران چشم به راه کسی هستند که تمام صفات پیامبران الهی در او گردآمده است و گویی با ظهور او تمام پیامبران الهی به ظهور می رسند. هر کس دوست دارد آدم، شیث، نوح، ابراهیم ، موسی، عیسی، داود، سلیمان ، یوسف و…محمد (ص) را ببیند، آنان که می خواهند یازده ستاره رسول خدا(ص) را نظاره کنند همه را یک جا در مهدی می بینند.
۴-غزل «بفرمائید!»
این شعر با مطلع زیر ،در قالب غزل سروده شده است و رنگ و بویی عاشقانه دارد:
«بفرمائید فروردین شود اسفندهای ما/نه بر لب ،بلکه در دل گل کند لبخندهای ما»
در بیت ششم وقتی شاعر از عمق جان می سراید که :»شب و روز از تو می گوییم و می گویند کاری کن/ که می بینم بگیرد جای می گویند های ما» به زیبایی مثل معروف «شنیدن کی بود مانند دیدن»به ذهن مخاطب متبادر می شود.
منتظر در این غزل پیوسته در جست و جوی و تلاش است. هرچه گم شده اش عزیز است او نیز بی تاب و سرگردان یافتن است. این که بدانی او کیست به جست و جویت وادار می کند و فهم نقش اساسی او در هستی تو را نیز بی قرار می کند.
در دعای ندبه که دعای دلسوختگان منتظر است این گونه آمده است که «الی متی احار فیک یا مولای و الی متی و ای خطاب اصف فیک و ای نجوی؟!»یا در جایی دیگر از همین دعا می فرماید» کی باشد که تو ما را ببینی و ما نیز تو را؟» اوج حسرت و آرزوی دیدار را توصیف می کند. همان گونه که قیصر، شاعر منتظر در چشم به راهی هایش این آرزو را این طور واگو می کند:
«به بالایت قسم سرو و صنوبر با تو می بالند/بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما»
شاعر در بیت پایانی این غزل مصر است که امروز هرچه زودتر فردا شود و انتظار پایان یابد.درپایان یافتن امروز بی او و پیوستن به فردای با او سخت بی قرار است آن جا که می گوید:
«بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز/همین حالا بیاید وعده آینده های ما»
ذکر این نکته نیز ضروری است که ایمان به ظهور مصلح جهانی ، اوج عشق آدمیان به آگاهی، نیکی و زیبایی ست. عشق به تکامل شعله جاویدی است که تمام وجود انسان را در بر می گیرد و انتظار ظهور یک منجی جهانی اوج علاقه به تکامل و تعالی ست.
اگر انسان ها انتظار یک مصلح جهانی را می کشند که سراسر به صلح و آشتی و عدالت سوق می دهد دلیلش این است که چنان نقطه ی اوجی در تکامل جامعه انسانی وجود دارد و امید ظهورش در عمق باورهای فطری همه ی انسان ها است حال پیرو هر مکتبی که باشند.
۵-شعر نیمایی «روز ناگزیر»
روز ناگزیر را شاید بتوان محبوب ترین و معروف ترین شعر امین پور در حوزه انتظار برشمرد.این شعر که در زمره معدود اشعار بلند قیصر است در قالب نیمایی و با این مطلع سروده شده است:
«این روزها که می گذرد،هر روز/احساس می کنم که کسی در باد فریاد می زند/…»
در این شعر زمان طلوع آن خورشید بی بدیل توصیف شده است و امین پور با بیانی شیوا و لطیف ویژگی های آرمان شهری را که حضرت موعود(عج) برای اهل زمین به ارمغان می آورد را ترسیم می کند.
شعر «روز ناگزیر»از دو منظرذیل قابل بررسی است:
۵-۱-تأکید بر آرمان های بشری
این شعر تأکید ویژه ای بر آرمان های بشری که در تمام دوره های زمانی تاریخ و در تمام ادیان و مکاتب گمشده انسان ها ست دارد. شاعر آن روز را «روز تازه پرواز» می نامد و آشیان کبوتر ها را صندوقچه نامه های سر به مهر می داند. روزی که صلح بر جهان سایه می گسترد و » کفش های کهنه سربازی / در کنج موزه های قدیمی با تار عنکبوت گره می خورند». و «خواب در دهان مسلسل ها /خمیازه می کشند «.
علاوه بر صلح مفاهیم دیگری که همواره انسان های فرهیخته و آزادی خواه تاریخ در جست و جوی آنها بوده اند در جای جای شعر امین پور مورد اشاره قرار گرفته است که در ادامه نمونه هایی از آن ذکر می شود.
۵-۱-۱عدالت و آبادانی:
روزی که باغ سبز الفبا/روزی که مشق آب عمومی ست /دریا و آفتاب/ در انحصار کسی نیست.
۵-۱-۲حفظ عزت و کرامت انسانی:
روزی که التماس گناه است / و فطرت خدا / در زیر پای رهگذران پیاده رو / بر روی روزنامه نخوابد/ و خواب نان تازه نبیند.
۵-۱-۳اعتبار عشق:
و زانوان خسته مغرور/ جز پیش پای عشق/ با خاک آشنا نشوند.
۵-۱-۴آزادی نوع بشر:
دل ها اجازه داشته باشند / هرجا نیاز داشته باشند بشکنند/ آیینه حق نداشته باشد با چشم ها دروغ بگوید
۵-۱-۵اعتماد:
آن روز/ دیوار باغ و مدرسه کوتاه است/ تنها پرچینی از خیال/ در دورست حاشیه باغ می کشند.
۵-۱-۶حفظ حقوق حیوانات :
پروانه های خشک شده آن روز/ از لای برگ های کتاب شعر/ پرواز می کنند.
۵-۱-۷حفظ منابع محیط زیست:
روزی که سبز ،زرد نباشد/ گل ها اجازه داشته باشند/ هرجا که دوست دارند بشکفند.
۵-۲- ارتباط نزدیک شعر با احادیث و روایات مرتبط با عصر ظهور:
نکته قابل توجه دیگر در این شعر ارتباط نزدیک مضامین آن با احادیث و روایات امامان معصوم (ع)در خصوص ویژگی های زمان حکومت حضرت مهدی (عج) است. در شعر معاصر، ایدئولوژی شاعر است که اتوپیای او را تعیین می کند.
قیصر نیز از این امر استثناء نیست و دلبستگی های فکری و معرفتی او به دین اسلام و آموزه های پیشوایان آن در شعر او منعکس شده است. شاید بی راه نباشد اگر بگوییم اوج انعکاس ایدئولوژی اسلامی قیصر را می توان در شعر روز ناگزیر یافت. در ادامه به مواردی از این تطابق ها اشاره می شود.
قیصر یکی از ویژگی های آن روز را «عدالت اقتصادی»می داند. طبق آموزه های شیعی انتظار ظهور ، انتظار عدل جهانی است چرا که مهدی (عج)تجسم والای عدل است. بی نیازی مردم به سبب تحقق کامل عدالت از ممیزه های سیره اقتصادی مهدی (عج) است و او بر تمام روابط و مناسبات ناسالم اقتصادی خط بطلان می کشد.
رسول خدا (ص)می فرماید: ((زمانی که قائم ما قیام کند قطایع از بین می رود به طوری که دیگر قطایعی در میان نخواهد بود.))
استعمار و استثمار به پایان می رسد و همگان در رفاه و آسایش زندگی می کنند و اموال به وفور در اختیار همه قرار می گیرد . نعمانی (ره)به اسناد خود از امام محمد باقر(ع) روایت کرده است که فرمودند: ((تمام اموال زمین –آن چه بر روی زمین و آن چه در دل زمین است-نزد مهدی (عج) گرد آید ، آن گاه او به مردمان گوید : بیایید و این اموال را بگیرید ، این همان چیزهایی ست که به خاطرش قطع رحم کردید و خون ها به ناحق ریختید و مرتکب گناهان شدید.
او دست به بخشش زند و آن قدر ببخشد که تا آن روز کسی چنان بخششی نکرده باشد و زمین را لبریز از عدالت و داد و نور گرداند همان گونه که لبریز از ستم و بیداد شده باشد.
طبق روایات دولت مهدی (عج)شرق و غرب عالم را آباد می سازد ، محمدبن مسلم از امام باقر نقل می کند که : ((دولت مهدی(عج)شرق و غرب جهان را فراخواهد گرفت و درسرتاسر جهان جای ویرانی باقی نخواهد ماند مگر این که آن را آباد خواهد ساخت.)) و ((از خلافت و دولت او اهل زمین و آسمان و حتا پرندگان آسمان نیز راضی خواهند بود)).
این جامعه آرمانی انسان است که با ظهور عینیت می یابد و همان است که قیصر در «روز ناگزیر»روزی را می بیند که در آن ((دست خواهش کوتاه و التماس گناه است…))
تحقق امنیت نیز که در شعر قیصر به آن اشاره شده از مواردی ست که از احادیث مربوط به ظهور استخراج می شود. امام علی (ع) در این مور می فرمایند: ((هنگامی که قائم ما قیام کند ،کینه توزی از دل های همه مردم رخت بربسته ،درندگان و چهارپایان رام گشته تا آن جا که زنی از عراق تا شام طی طریق نماید و هیچ کس به او آزار نرساند.))
مفاهیم دیگر ذکر شده در این شعر قیصر ، مانند صلح جهانی و…–که در قسمت قبل نمونه هایش ذکر شد-نیز با احادیث و روایات منابع معتبر شیعی هم خوانی بسیار نزدیک دارد و این امر آشنایی و آمیختگی تفکر و بنای معرفت فکری شاعر با دین مبین اسلام و نیز استفاده هنرمندانه و به جای آن مفاهیم را در شعر می رساند.
جمعیت شیعه طبق اعتقاد به وجود امام زنده خود را تنها نمی داند ،او همواره در انتظار ظهور امام خود است ، انتظاری سازنده و اثر بخش و امید آفرین و تأثیر روانی این فکر باعث زنده نگه داشتن امید در دل مؤمنان به آن حضرت است، مرحوم امین پور نیز این روزهای خوش را این گونه نوید می دهد:
((ای روزهای خوب که در راهید/ ای جاده های سخت ادامه/ ای روزهای گمشده در مه/ از پشت لحظه ها به در آیید/ ای روز آفتابی/ ای مثل چشم های خدا آبی/ ای روز آمدن/ ای مثل روز، آمدنت روشن/این روزها که می گذرد، هر روزدر انتظار آمدنت هستم/ امّابا من بگو که آیا من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟))
نتیجه گیری:
قیصر امین پور به عنوان نماینده شایسته ای از ادبیات انقلاب اسلامی ، در بسیاری از اشعار خود- که در این مجال به نمونه های بارزی از آن بسنده شد- به مفهوم(( انتظار موعود )) را که از مفاهیم اصلی و کلیدی جهان بینی اسلامی است تأکید می ورزد.اشعار انتظاری او بسیار بر زبان ها افتاده است و حتی بعضی از آن ها به صورت تولیدات موسیقی و نماهنگ در رسانه های کشور بارها و بارها پخش شده است.
شعر انتظار قیصر و انتظار شاعرانه او کمک شایانی به ترویج فرهنگ انتظار صحیح و سازنده به ویژه در نسل جوان انقلاب که اغلب مخاطبان شعر قیصر بوده اند ، نموده است. ادبیات انتظار قیصر امین پور ،نه شعری سفارشی و ساختگی بل که عمیق، قوی ، منطبق با آرمان ها و آرزوهای انسان خسته جهان فرا مدرن، عاشقانه و از صمیم آن قلب پر سوز و گداز قیصر است.
قیصر عزیز! تو در روزگار آمدنش حضور فیزیکی نداری اما بیت بیت شعرهایت پیش ازین مقدمش را گرامی داشته اند ، تو زنده ای ، تا وقتی که «روز ناگزیر » برسد و دنیا «با دستور زبان عشق » ترجمه شود و «گلها همه آفتابگردان»شوند و به سوی آن آفتاب الهی روی نمایند، تا وقتی که «همه این اسفندها که تو سر کردی فروردین شوند» روزی که وصفش «محتاج استعاره نباشد…»
منابع:
۱- آفتاب انتظار ، بابک نیک طلب، زیتون، تهران، چاپ پنجم،۱۳۸۶
۲- تمدن در عصر ظهور مهدی، عباس المدرسی، ترجمه لطیف راشدی، حضور، چاپ دوم،۱۳۸۳
۳- حکومت جهانی مهدی، ناصر مکارم شیرازی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب ، قم ، چاپ نهم،۱۳۸۱
۴- خورشید مغرب، محمد رضا حکیمی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران ، چاپ چهاردهم ،۱۳۷۸
۵- روزنامه اعتماد ملی، توکلی ، زهیر . چشم به راهی های قیصر، ،۲۶ بهمن ۸۷
۶- روزنامه اطلاعات ، ضمیمه فرهنگ و هنر، اسماعیلی رضا ، شعر انقلاب و آینده موعود،۲۴ بهمن ۸۷
۷- دولت مهدی (عج)سیرت مهدی(عج)، مصطفی دلشاد تهرانی، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، تهران، چاپ سوم،۱۳۷۶
۸- دستور زبان عشق، امین پور، قیصر. مروارید،تهران ،۱۳۸۶
۹- گلها همه آفتاب گردانند، امین پور، قیصر. مروارید، تهران ،چاپ ششم ۱۳۷۸
۱۰-گزینه اشعار ، قیصر امین پور، مروارید، تهران، چاپ یازدهم ،۱۳۸۶