گره بزن مرا

من از همین الان، خوبان روزگار را، محمد و آل‌اش را واسطه ی خودم و خودت می گذارم.

من در آرزو کردن، پر اشتها هستم.

تو اگر اشتهای مرا به سیری نرسانی، لب به کدام حاجت برآورده شده بزنم؟

تو که برای برآورده کردن این آرزوها، شرح و تفسیر از من نمی خواهی.

بر عکس خیلی آدمها که کلی باید جواب پس بدهی تا کمی از لطفشان شامل حالت شود. تو بی آنکه بپرسی، می بخشی و بی آنکه شرحی بخواهی، عطا می کنی.

چقدر خدای خوبی داریم ما. چقدر ثروتمندیم ما با وجود تو.

پس واسطه می کنم محمد را و خاندان پاکش را… مرا به اعمال صالحی که رضایت تو را در بر دارد، گره بزن.