همیشه پای یک زن در میان نیست!

به نظر من همیشه پای همهٔ زنان در میان است. این‌ها یک شبکهٔ گستردهٔ اطلاعاتی امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی دارند که همهٔ مسائل را رصد کرده و دستور مقتضی را صادر و خود اجرا می‌کنند. می‌گویید نه؟!!! پس نگاه کنید.

زنی به بازار می‌رود و یک دست فنجان با جدیدترین طرح روز می‌خرد. زن همسایه که همیشه بهانه برای سر زدن به او را دارد، روزی به خانهٔ او می‌رود و با دیدن فنجان جدید، آدرس مغازه را می‌گیرد و البته خیلی بد است که خود او برای خودش همان طرح را بخرد بلکه این طرح را به یکی از فامیل‌ها معرفی می‌کند. خوب که روی مخ فامیلش کار کرد و متقاعدش کرد که از همان طرحی بخرد که زن اول خریده بود، منتظر می‌شود که فامیلش یک مهمانی ترتیب دهد.

و روزی از روزها دست زن اول را می‌گیرد و به خانهٔ فامیلش می‌رود و به زن اول غیرمستقیم نشان می‌دهد که طرح استکان او درجهٔ یک نیست و دیگران هم دارند از آن. و دست آخر خودش می‌رود به همان مغازه و طرح دیگری را می‌خرد؛ دریغ از آن که همین اتفاق نیز روزی برای خودش پیش خواهد آمد!!!همان‌گونه که ملاحظه می‌کنید با این کار چقدر به رونق چرخهٔ اقتصاد مملکت کمک می‌شود!!! و این یک طرح اقتصادی است!!!

فرض کنید که همهٔ زنان کوچهٔ شما به یک سامانهٔ پیام کوتاه مجهز هستند و از تمام اخبار اهل محل به سرعت باخبر می‌شوند. خود این امر به یک طرح بلند مدت امنیتی منجر می‌شود و در بلند مدت دیگر هیچ مردی نخواهد توانست به زن خود زور بگوید چون که باید عواقب آن را هم بپذیرد؛ عواقبی چون خرید گوشت بز به جای گوشت گوسفندی از قصاب محل که احتمالا دست بر قضا این قصاب زن ذلیل بوده و از سوی زنش تهدید شده که حق نداری به مردانی که به زنانشان زور بگویند همچون آقای فلان و فلان گوشت گوسفندی بفروشی.

البته ناگفته نماند که زن قصاب سهمیه گوشت گوسفندی را به زن مظلوم می‌رساند و آن گوشت بز صرفاً باید به آن مرد زورگو و بی‌رحم خورانده شود!!! و این یک طرح اطلاعاتی امنیتی است!!!.

زنی از زنان همسایه لباس بی‌حیایی و بد‌رنگی خریده است؛ یعنی لباسش از پوشش مناسبی برخوردار نبوده و رنگ جیغی دارد. تصور کنید این لباس را در مهمانی آش پشت پای مکه‌رفتن اکرم خانم بپوشد! فکر کن! اگر همهٔ زنان دست به یکی کرده و او را هو کنند چه می‌شود؟ آیا او رویش می‌شود که دفعهٔ بعد آن لباس را بپوشد؟

قطعاً یقیناً و تحقیقاً نه. دیگر عمراً آن لباس را بپوشد! هرچند در این مورد به جیب مردان ضرر وارد می‌شود، ولی اشکال ندارد. همهٔ دار و ندار مردان فدای چنین کارهای فرهنگی‌ای. بگذار این پول ها دود شود و برود به هوا ولی فرهنگمان درست بشود!!! و این یک طرح فرهنگی است!!!

شما فکر می‌کنید که نمایندگان مجلس چگونه رأی می‌آورند؟ فرآیند مهمی دارد که اگر رعایت نشود، کاندیدها بازی را باخته‌اند و باید پیش پیش فاتحهٔ خود را بخوانند. ابتدا بعد از این که زن هر شب در گوشش می‌خواند که تو باید ترفیع درجه بگیری و بعد از مدتی بالاخره موفق می‌شود که ترفیع درجه بگیرد، شبی سه چهار مرتبه شب و نصف شب در گوشش می‌خواند که تو باید نمایندهٔ مجلس بشوی و این ذکر شریف را به تعداد لازم تکرار می‌کند.

بعد از آن که این تلقین نتیجه داد و مصمم شد که حتماً کاندیدا شود، اینجاست که نقش زن برجسته‌تر می‌شود. تعریف از شوهرش، بزرگ کردن نقاط ضعف رقبای شوهرش و کمک جستن از زنان فامیل در این امر، نکته‌ای است که اگر مغفول بماند، کار کاندیدا تمام است. وقتی این مسئله را دربارهٔ همهٔ کاندیداها در نظر بگیرید خواهید دید که در ایام انتخابات قریب به اتفاق زنان مشغول فعالیت‌های سیاسی هستند!!! و این یک طرح سیاسی است!!!

مواد لازم: همهٔ افراد مؤنث کنکور نتایج کنکوربا این معادله کار جنس مذکر تمام است. بی‌خود می‌روند در کتابخانه‌ها و وقت خوشان را تلف می‌کنند!!! برو دنبال نان که خربزه آب است!!! و این یک معضل اجتماعی است!!!حالا چه می‌گویید؟ نگفتم پای همهٔ زنان در میان است!!!

۱ دیدگاه در “همیشه پای یک زن در میان نیست!”

دیدگاه‌ها بسته شده است.