مدتی پیش توی مقالهیی کلی داد و هوار کردم که خیلی چیزها را میخواهم نگویم و ننویسم، اما نمیشود. یعنی نمیگذارند.
این سوژهها هی همینطور یکریز روی شیارها و دالانهای پیچ در پیچ مغزم رژه میروند و سنج میکوبند و وجدانم را سیخونک میکنند که چه نشستهیی، بلند شو و ببین دارد چه بلایی بر سر جامعه بشری میآید!!!
البته بماند که وجدان درماندهام از زور درد هرگز خواب راحت نداشته است. بیچاره تا مسئلهیی را حل و فصل میکند و مسئولیتی را به انجام میرساند، پلکش روی هم نرفته باید دوباره بیدار شود!
اینهمه آسمان و ریسمان را به هم بافتم که بگویم جنابش باز هم دارد بیدار میشود و جولان میدهد به برکت طر ح ترویج فرهنگ حجاب!
چندی است رسانههای محترم دیداری و شنیداری ریکوردرشان را برداشتهاند و با یک دوربین عکاسی دیجیتال دوره افتادهاند توی دانشگاهها و ادارهها و مکانهای علمی و صنعتی و خیابان و بیابان و… که مثلا فلان خانم موفق را به جامعه معرفی کنند. تا این جایش درست! اصلا زبانمان لال شود اگر مخالفتی داشته باشیم. اما بد نیست از اینجا به بعدش را داشته باشید.
مساله این جاست که اکثر قریب به اتفاق این خانمهای موفق و تحصیلکرده، خانمهایی هستند که با حجاب اسلامی در جامعه ظاهر میشوند. خانم یا آقای گزارشگر هم که حتما مثل من وجدان فعالی دارد و میخواهد به خیال خودش به ترویج فرهنگ حجاب در جامعه کمکی کرده باشد یک سوال اساسی و ساختاری میپرسد!!!:
– «ببخشید خانم محترم موفق ، برایتان سخت نیست که با حجاب و حفظ شئونات اسلامی، در جامعه حضور دارید و به این موفقیتها دست پیدا کردید؟ »
جلالخالق! عجیب است از این مسئولان فرهنگی و رسانههای محترم که گاهی به خاطر یک روز عقب افتادن افتتاح فلان پروژه، یک کلمه حرف فلان نماینده مجلس و یا شکایت فلان مربی فوتبال راجع به قرار دادش چنان جارو جنجالی به پا میکنند که دیدنی است، اما هنوز نمیدانند که حکم و قانون حجاب اتفاقا به درد زنی میخورد که میخواهد در جامعه فعالیت کند. میخواهد به موفقیت برسد و میخواهد استعدادها و تواناییهای انسانیاش را نشان دهد، نه صرفا خودش را!
اینکه اسلام به یک زن میگوید، چگونه حرف بزند، چه لباسهایی بپوشد، چه طور راه برود، و لحن صدایش چه طور باشد، برای آن زنی است که قرار است در فعالیتهای اجتماعی حضور پررنگی داشته باشد، مسئولیت داشته باشد و پیشرفت کند. اگر نه توی چاردیواری خانهمان که قرار نیست حجاب داشته باشیم!!!
وقتی حجاب داری انگار دور خودت خط کشیدی، با یک خطکش برای خودت محدوده درست کردی که کسی نتواند به راحتی وارد حریمت شود. که بتوانی با آرامش و امنیت و خیال راحت به کار هایت برسی و امنیت اجتماعی و شغلی داشته باشی. اینگونه است که بازدهیات بالا میرود چون تمرکز خودت و اطرافیانت روی چیزی جز کار و درس و تحصیل و… زوم نمیشود و اگر حقیقت چیزی جز این بود، جای تعجب و پرسش و مصاحبه داشت.
یکی نیست به این رسانههای محترم که ادعای همه چیز فهمیشان میشود بگوید بالا غیرتا دست از طرح ترویج فرهنگ حجاب بردارند، میترسیم اگر همینطور ادامه دهند خدای نکرده موتور وجدان همیشه بیدارمان، بسوزد!!!
خیلی خوب بود
چه مزخرف این همه زن تودنیا هیشکی هم مزاحجم حریمشون نمیشه یعنی حتما باید رفت تو گونی متاسفم برای این طرز فکر که زن حتما باید علامتی باخودش حمل کنه وگرنه یعنی بیاید به من نزدیک شید و برای امثال شماها که باعث طرز فکر وحشتناک و تنزل زن به کالایی که باید پوشیده باشه شدید هم همینطور
گر حقیقت چیزی جز این بود، جای تعجب و پرسش و مصاحبه داشت.
یک بلیط به مقصد استرالیا یا کانادا یا سوئد بگیر و برای چند روزی ایران رو ترک کن و دنیا رو بگرد …شک ندارم که نظرت در باره ((حقیقت)) تغییر می کنه و حتما به پرسش و مصاحبه هم نیازمند می شی.