یکی بود، یکی نبود. زیر گنبد کبود نامادریای بود که از قضا خیلی مهربان بود. این نامادری، ۲ تا بچه از شوهرش داشت و یکی هم از خودش. این زن آنقدر که با بچههای شوهرش مهربان بود به بچه خودش محبت نمیکرد. مهر و محبتش برای مردم ضربالمثل شده بود. میگفتند «ببین این زن چقدر مهربونه، به بچههای شوهرش یکی یه دونه سیب میده، به بچه خودش هیچی نمیده. اونوقت به اون دوتا میگه سیباتونو نصف کنین و هر کدومتون یه نصفه از سیباتونو به بچه من بدین!»
خوب که نگاه کنی میبینی بعضی از داستانها را باید چند بار بخوانی و از رویش بنویسی تا اصل قضیه را خوب بفهمی. البته منظورم این داستان بالایی نیست، چون الحمدلله با هوش و آیکیویی که شماها دارید، خوب فهمیدید منظورش چه بود و نامادری چقدر زرنگ بود.
منظورم اتفاقهایی است که در نزدیکی ما میافتد. همین چیزهایی که به خیلیهایشان اعتراض داریم. اتفاقهایی که یک روی دیگر هم دارد. یعنی باید بعضی اتفاقها را از جهت دیگری هم دید؛ مثل مساله ارث زنها.
اصلا چرا باید ارث ما نصف مردها باشد؟ اگر برادر من فرزند پدرم است، من هم هستم. چه فرقی بین دختر و پسر هست که برادرم باید دو برابر من ارث ببرد؟ این واقعا ظلم است! اصلا هم عادلانه نیست! تازه با اصل یکم اعلامیه حقوق بشر که حقوق همه افراد بشر را یکسان میداند هم تضاد دارد!
وقتی به قضیه اینطور نگاه میکنم، میبینم تو راس میگویی. چقدر تحمل این ظلم و بیعدالتی سخت است واقعا!
اما حالا من میگویم بیا این قضیه را از آنجهت هم ببینیم؛ بعدش قضاوت با خودت. اسلام درست زمانی ظهور کرد که در اکثر فرهنگها و ملتها زن نه تنها چیزی به ارث نمیبرد بلکه خودش در کنار بقیه اموال متوفی به ارث برده میشد! در همچه شرایطی اسلام برای زن حق ارث قائل شد.
جالب اینکه در قوانین اسلام همیشه اینطور نیست که ارث زن نصف مرد باشد. منتقدین محترم حتی اگر به ظواهر قضیه هم نگاه میکردند حتما چیز بیشتری دستگیرشان میشد. در بحث ارث زنان سه فرض مطرح است که معمولا یکی از آنها بیان میشود و دو فرض دیگر جا میمانند.
۱- مواردی هست که زن و مرد به طور مساوی ارث میبرند. مثل زمانی که متوفی پدر و مادر داشته باشد. در این صورت پدر و مادر هر کدام یک ششم ارث میبرند و سهم پدر به خاطر مرد بودنش بیشتر نیست.
۲- در بعضی موارد زن کمتر از مرد ارث میبرد، مثل خواهر که کمتر از برادرش ارث میبرد.
۳- در مواردی هم سهم زن بیشتر از سهم مرد در نظر گرفته شده است. مثل موردی که میت غیر از پدر و دختر، وارث دیگری نداشته باشد. در این صورت پدر یک ششم مال را میبرد و بقیه مال را دختر متوفی به ارث میبرد. یا مثلا در احکام ارث داریم که میت اگر فقط نوه داشته باشد و فرزندانش در زمان حیات او فوت کرده باشند، نوه پسری سهم پسر را میبرد و نوه دختری سهم دختر را. یعنی اگر نوه پسری، دختر باشد و نوه دختری پسر، اینجا دختر دو برابر پسر ارث میبرد.
اینجا ثابت میشود که تقسیم ارث در اسلام بر اساس جنسیت نیست، بلکه بر اساس نقشها و مسئولیتهای اجتماعی افراد پایهگذاری شده است. برادرم دو سهم میبرد و من یکی. اگر به این قضیه مثل یک معادله نگاه کنیم و به جای جمله بالا بنویسیم: «شوهرم دو تا سهم دارد و خواهرش یکی»؛ معادله جور دیگری میشود. چون:
۱- شوهرم وظیفه دارد ارثیهاش را در زندگی مشترکمان خرج کند، یعنی باید با هم بخوریم. ولی ارثیه من مال خودم است، هیچ وظیفهای هم ندارم.
۲- از دیدگاه اسلام شوهرم وظیفه دارد کار کند و خرج من و فرزندانمان را بدهد. ولی من اگر کار کنم و درآمدی داشته باشم، میتوانم همهاش را برای خودم نگه دارم و اگر در خرج خانه کمک کنم لطف من است، نه وظیفهام.
۳- بر شوهرم واجب که مهریه مرا بدهد.
۴- نفقه هم باید بدهد. (این «وظیفه»هایی که گفتم، در اسلام دقیقا با لفظ واجب بیان شده است.)
با وجود این همه وظایفی که اسلام بر گردن مردها گذاشته، ارثیهٔ دو برابر مرد کجا خرج میشود؟ اسلام با وجود همان نصف ارثیهای که برای دختر در نظر گرفته، هیچ و هیچ و هیچگونه وظیفهای به گردن او نینداخته است! با وجود همه این اوصاف، اسلام راه بهتر را به مردم نشان داده ولی مجبورشان نکرده که عینا اینطور عمل کنند؛ یعنی دست همه را باز گذاشته که دربارهٔ یکسوم مال، هر طور دلشان میخواهد وصیت کنند و به هر کدام از فرزندانشان هر چقدر که دوست دارند ارثیه بدهند یا قبل از مرگ حتی تمام مالشان را به هر کدام که میخواهند بدهند.
و اما در مورد اصل یکم اعلامیه حقوق بشر! اینکه میگویی قانون حقوق بشر با این آیه از قرآن تضاد دارد، درست است. چون نظام حقوق اسلام با حقوق بشر فرق میکند. از دیدگاه حقوق بشر، زن نه حق دارد مهریه بگیرد، نه این حق را دارد که نفقه بخواهد از شوهرش. بلکه باید در همه مسائل اقتصادی پا به پای شوهرش کار کند.
این مطلب ارث خوبه ولی نگاهش تو آخر جریان یکم عامیانه میشه.چون الان برسر خود نفقه هم بحث است
احسنت
آدم یه خرده منطقی باشه باید این همه دلایل ساده و در عین حال قوی رو قبول کنه
با تشکر