خط‌ و نشان‌های یک دختر دبیرستانی برای آمریکا

آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو ……….خون جوانان ما می‌چکد از چنگ تو

سارای بهرامی قاتل بود. قاتل جوانان سرزمین من و حتی اگر قاتل جسم نبوده باشد قاتل روح جوانان سرزمین من بود. درست مثل آمریکا و اصلا عجیب نیست که قاتلی از قاتلی دیگر دفاع کند… شاید از ترس اینکه روزی هم نوبت اعدام او برسد…

سارای بهرامی فروشنده‌ی مواد مخدر فوق قوی بود. ولی جوانان سرزمین من پاک‌ترین و بهترین جوانان بودند. اما آمریکای جنایتکار آنان را مستقیم و غیر مستقیم با انواع سلاح‌ها به شهادت رساند. چرا کسی به خونخواهی آنان بر نمی‌خیزد؟

سارای بهرامی گناهکار بود. در دادگاه جرمش ثابت شد و راستی آیا کسی که حق زندگی را از هزاران نفر گرفته خود حق زندگی دارد؟ اما جوانان مسلمانی که هر روز و هر ماه و هر سال در کشور های اسلامی به شهادت می‌رسند، گناهشان مسلمان بودن است؟ … دفاع است؟… حتی همین گناه هم هیچ‌گاه در هیچ دادگاهی ثابت نمی‌شود و بی‌دلیل و بی‌مدرک و با وسیله‌های مختلف به شهادت می‌رسند؟

آیا آمریکای جنایتکار، انگلیس خبیث و باقی کشورهای اروپایی نباید پاسخگوی جنایت‌های هر روزه‌ی خود در کشورهای اسلامی باشند؟ آیا کشتن انسان‌های بی‌گناه جرم نیست؟ آیا خون سارای بهرامی رنگین‌تر است از خون هزاران انسان پاک و بی‌گناهی که در کشورهای اسلامی بی‌دلیل کشته می‌شوند؟ آیا خون عروس‌هایی که در اولین روز زندگی خود، در کاروان عروسی خود به شهادت رسیده‌اند پاک‌تر نیست از خون زنی که انسان‌های زیادی را به نیستی کشانده است؟

چرا هرگز کسی به خونخواهی آنان بر نمی‌خیزد؟ چرا نگران حقوق آن بشرها نیستید؟ راستی یادم نبود شما کسی جز خود را و جز هم‌قماش خود را بشر نمی‌دانید. یادم نبود که سارا دستش با شما در یک کاسه بود. یادم نبود که هدف شما با وسیله‌ی سارا تحقق می‌یافت.

سارا چه می‌کرد؟ جوانان را، مردمان را به نیستی می‌کشاند. و مگر شما چه می‌کنید؟ شما هم در حال انجام همین کار هستید.

و بگذار دل آمریکا را بسوزانم. ای شیطان بزرگ برایت متاسفم. ایران هیچ سلاح هسته‌ای ندارد؛ از هیچ قانون درست بین‌المللی تخطی نمی‌کند و در عین حال همه‌ی دشمنانش از او می‌ترسند. اما تو هزاران سلاح هسته‌ای داری، آن‌ها را به کار گرفته‌ای. مردم را می‌کشی و قتل عام و ترور می‌کنی اما دشمنانت، هرگز از تو نخواهند ترسید.

می‌بینی؟ ایرانی‌ها هیچ‌وقت از تهدیدهای تو نترسیده و نخواهند ترسید. مصری‌ها، تونسی‌ها، اردنی‌ها و همه‌ی ملل جهان را خوب نظاره کن. دشمنان تو هیچ‌گاه از سلاح‌هایت نخواهند ترسید. اما توی حقیر از ایران بدون هیچ سلاح هسته‌ای می‌ترسی…می‌دانی چرا؟

چون ایران به خدای یکتا متوکل است و ترس در آن‌که به خدا ایمان دارد راه نمی‌یابد. اما تو می‌ترسی چون به پول‌های به خون آلوده، به سلاح، به خون‌ریزی، به جنگ و …هر چیز زشت و بد دیگری تکیه کرده‌ای و خواهی افتاد…چون خدای ما الله است و خدای تو…

از مولای ما امام خامنه‌ای عزیز می‌ترسی همان‌طور که از رهبر انقلاب ما امام‌خمینی می‌ترسیدی…بگذار بشر را از نگاه تو تعریف کنم: بشر آن کسی است که با همه‌ی خوبی‌ها و زیبایی‌ها ضدیت کند و قتل عام انسان‌ها برایش چونان آب خوردن باشد.

این بشر حق دارد هر کاری که دلش خواست انجام دهد و معلوم است که دلش جز بدی و زشتی نمی‌خواهد. بگذار دلت را بسوزانم؛ حق خواهد آمد و باطل از بین رفتنی است…