«حجاب«؛ کلمه که خیلی ساده و محجوب به نظر میرسد اما به یکی از بزرگترین چالشهای امروز جهان بدل شده است؛ چالشی که در یک سوی خود مذهبیون و بهویژه اسلامگرایان را میبیند و از سوی دیگر، مادیگرایان سکولار را. این چالش دوطرفه آنقدر جدی شده که حتی غرب حاضر شده تا نقاب آزادی بیان و رعایت حقوق شهروندان را از چهره بردارد تا بتواند نقاب را از چهره زنان مسلمان بگیرد.
مساله حجاب (که شهید مطهری بیشتر از ۳۰ سال پیش ماهیت واقعی آن را درک کرد و آن را «مساله» حجاب نامید)، در ایران هم خبرساز بوده است؛ از همان روزی که رضاخان میرپنج برای همانندسازی با دیکتاتور ترکتبار، حجاب را مانع پیشرفت زنان نامید و به زور میخواست آنان را مترقی سازد، مساله حجاب در ایران یک چالش بوده تا روزهایی که ونهای سبز و سفید پلیس به دختران بزک کرده تذکر میداد که حداقل به خاطر بیمصرف نماندن پولی که برای روسری و شالهای رنگارنگ هزینه کردهاند، اندکی آن را جلو بکشند!
مساله حجاب فارغ از چالشی که در غرب دارد، اهمیت ویژهای در ایران پیدا کرده است؛ چرا که فارغ از ماهیت مذهبی آن، امروز به یک نماد سیاسی هم تبدیل شده که تا حدی میتواند به عنوان سمبل احزاب و گروههای سیاسی قرار بگیرد.
همین مساله باعث شده تا نوع رویکرد دولتها در قبال حجاب از یک مساله اجتماعی به یک مساله سیاسی تبدیل شود و زمینه برای انواع و اقسام برداشتهای سیاسی و انتخاباتی فراهم شود. این زمینهسازی باعث شده تا دولت هم نتواند رویکرد مشخص و واحدی در برابر این موضوع مهم داشته باشد.
مهمبودن از آنجهت که زنان بخش مهمی از جامعه را تشکیل میدهند و مسالهای که بتواند حضور اجتماعی آنان را تحت تاثیر قرار دهد، یقینا تمام جامعه را متاثر خواهد کرد.
حالا چه باید کرد؟ این سوالی است که پاسخ دادن به آن راحت ولی اجرایی و عملیاتی کردنش بسیار مشکل و نیازمند برنامهریزی دقیق و اجرای هوشمندانه دارد. بهطور کلی دولت برای رفع مشکل بدحجابی در جامعه باید ۳ رویکرد را مرحله به مرحله پیاده کند تا بتواند این چالش تاریخی را حل کند.
هر کدام از این رویکردها نیاز به بسترسازی مناسب دارند که بدون درنظر گرفتن تمهیدات لازم، نه تنها اثری نخواهد داشت بلکه امکان دارد تا زمینهساز تاثیرات معکوس هم شود. این ۳ رویکرد که در ادامه به تفضیل به آنان خواهیم پرداخت، عبارتند از: ۱- رویکرد فرهنگی ۲- رویکرد فرهنگی ۳-رویکرد فرهنگی.
۱- رویکرد فرهنگی
اصلیترین، اساسیترین، پایهایترین و مهمترین اقدامی که قبل از هرگونه اقدام اجرایی در زمینه حجاب باید صورت بگیرد تا بتواند زمینهساز اجرای مناسب و قابل قبول طرحهای مختلف باشد، اشاعه و ترویج این تفکر است که بدحجاب بودن یک دختر لزوما به معنای ضدحجاب بودن او نیست.
متاسفانه در جامعه ایرانی اینگونه القا شده که هر دختری که از نظر اسلامی ظاهر مناسب و تایید شدهای ندارد، حتما با احکام اسلامی مشکل دارد و آنان را مدرن و متناسب با خواستههای امروزی نمیداند و قس علی هذا.
در صورتیکه مشاهدات عینی و تجربیات شخصی نگارنده و همچنین آمارهای رسمی نهادها و سازمانهای مسئول مشخص کرده است که اکثریت قریب به اتفاق دخترانی که برچسب بدحجاب بودن را روی پیشانی خود حس میکنند، نه تنها هیچ مخالفتی با حجاب و سایر احکام اسلامی ندارند بلکه خود از خانوادههای متدین و مذهبی هستند.
شاید این سوال پیش بیاید که پس چرا التزامی به رعایت حجاب ندارند؟ پاسخ ساده است: تفاوت اساسی میان اعتقاد نظری به یک موضوع و التزام عملی به آن وجود دارد. آیا کسی دوست دارد دروغ بگوید؟ یقینا پاسخ شما منفی خواهد بود ولی آیا هیچکس دروغ نمیگوید؟
این مثال ساده نشان میدهد که میتوان به صحت یک مساله اعتقاد داشت ولی لزوما دست به اجرای آن نزد. همین موضوع است که لزوم کار فرهنگی شبانهروزی را به مسئولان مربوطه یادآوری میکند.
تبلیغ فلسفه حجاب، مزایای حجاب، تاریخچه حجاب در ایران و جهان، اتفاقات ناگواری که حجاب از آنان جلوگیری میکند و امثالهم، مواردی هستند که باید به صورت کاملا علمی، مدرن و برنامهریزی شده برای دختران ایرانی توضیح داده شوند تا این افراد بتوانند اعتقاد بالقوه خود به حجاب را به صورت بالفعل تبدیل کنند؛ مسالهای که یقینا ۹۹ درصد از مشکلات مربوط به مساله حجاب را حل خواهد کرد.
۲- رویکرد فرهنگی
یک مثال معروف در علم روانشناسی هست که میگوید نمیتوان کودکی را از خوردن سیب منع کرد و سپس او را در یک اتاق دربسته که تمام دیوارهایش مملو از تصاویر هیجانبرانگیز از سیب هستند و یک تلویزیون هم دائما از لذت خوردن سیب سخن میگوید، نگه داشت؛ چرا که یا کودک نهایتا خود را به سیب میرساند و یا دچار ضربههای عمیق روحی و حتی آسیبهای جسمانی میشود.
این مثال علمی را میتوان به حیطه جامعهشناسی هم تعمیم داد و به صراحت گفت که نمیتوان از صبح تا شب، تمام رسانههای تصویری، صوتی و مکتوب به تبلیغ و ترویج بدحجابی بپردازند و نهایتا از دختران انتظار داشت که به اختیار خود از پوشش مناسب مانند چادر استفاده کنند.
نگاهی سطحی به فضای اجتماعی به ویژه در شهر تهران موید این مدعاست که تمامی رسانههای کشور به طور رسمی در اختیار تبلیغات ضدحجاب هستند؛ از فیلمهای سینمایی که رسما به پایگاه تبلیغ و ترویج آرایشهای مد روز تبدیل شدهاند تا مجلات زردی که عکس بزک کرده فلان بازیگر را به روی جلد میبرند و او را نماد و الگوی دختر برگزیده و موفق ایرانی معرفی میکنند؛
رویکردی که متاسفانه در ماههای اخیر به نهادهای دولتی هم سرایت کرده و وزارت ارشاد درنظر دارد تا به تقلید از کشورهای غربی، جشنواره دختر برگزیده ایران راهاندازی کند و یا فشنشوی به اصلاح اسلامی برپا کند!
پاکسازی فضای جامعه از نماد و المانهای ضدحجاب و تغییر آنها به سمت و سوی ترویج فرهنگ پوشش اسلامی یکی دیگر از موارد مهمی است که دولت باید با کار فرهنگی دقیق و برنامهریزی شده آن را دنبال کند. به واقع نباید در یک جامعه اسلامی، فضا آنقدر برای ترویج احکام و مقررات دینی تاریک و نفسگیر شود که حتی یکی از مسئولان ارشد رسانه ملی صراحتا بیان کند که دختران محجبه ژن بازیگری ندارند!
۳- رویکرد فرهنگی
حتی با رعایت موارد بالا هم هستند افرادی قلیلی که به هیچوجه حاضر به پذیرش قوانین جامعه و احترام به هنجارهای آن نیستند؛ افرادی که اکثریت آنان را فمیسنیتهای افراطی تشکیل میدهند. اینگونه افراد که اساسا اعتقادی به احکام اسلامی ندارند، باید پذیرند که قوانین هر جامعه لازمالاجراست و حتی اگر به مسالهای اعتقاد ندارند، حتما باید به آن التزام داشته باشند؛
چرا که گروهی اندک حق ندارند به خاطر تمایلات شخصی خود، فضای اجتماع را متاثر کنند. به همین دلیل، لزوم برخورد عملی و اجرایی (آنچه در ایران بهعنوان گشت ارشاد معروف شده است) با این افراد بر همگان آشکار است اما در این زمینه هم باید درنظر داشت که فقط با رویکرد فرهنگی میتواند نتیجه مناسب از برخورد قانونی و قضایی را انتظار داشت.
آمادهسازی افراد حاضر در جامعه برای پذیرش این موضوع که این افراد قانونشکن هستند و با اعمال و رفتار خود زمینهساز هنجارشکنی در جامعه شدهاند، مسالهای بسیار مهم و کلیدی است که نه تنها میتواند بهعنوان کاتالیزور برای تسریع و تسهیل در برخورد با بدحجابی عمل کند، بلکه یقینا زمینهساز کاهش نیاز به دخالت دولت در این زمینه خواهد بود؛
چراکه اگر اعضای جامعه به این نتیجه برسند که عدهای محدود و معدود خواستار تعدی به حقوق آنان هستند، خود وارد مرحله امربهمعروف و نهیازمنکر میشوند و با طرد اینگونه افراد، آنها را وادار به رعایت قوانین و هنجارهای جامعه خواهند کرد و دیگر نیازی به دخالت پلیس و یا اعمال حضور دولت نخواهد بود.
همانطور که گفته شد، این ۳ رویکرد در صورتی که به صورت دقیق و حساب شده به اجرا دربیایند و مسئولان دولتی نه برای ارائه رزومه کاری خود در انتهای هرسال، بلکه برای تلاش واقعی در زمینه حل چالش و مساله حجاب به آن بپردازند، یقینا ثمرات و برکات زیادی خواهد داشت و اگر نگوییم این مساله را ریشهکن خواهد کرد، به مقدار بسیار زیادی از تبعات منفی آن خواهد کاست.
با تشکر از این نوشته خوب، به نظر میآید مشکل عمیقتر از این حرفها و مربوط به ویران شدن بنیاد باورهای دینی در بخشهایی از جامعه متوسط شهری باشد که باید از جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مورد تحلیل قرار گیرد. اگر بنیاد دینداری تقویت شود، طبعا معضل بیحجابی نیز حل می گردد.
سپاسگذار به خاطر پیگیری این معضل اجتماعی ،به نظر من بد حجابی ریشه در اعتقادات و تربیت خانواده دارد من به عنوان یک دختر زمانی که به درستی مساله حجاب برایم شکافته شود به اجبار ملزم به داشتن حجاب نمی شوم و بر عکس مساله هم امکان دارد
بهتر نیست اینجور باشه که توی کار کسی دخالت نکنیم و سلیقه خودمون رو به کسی تحمیل نکنیم. به نظر ما ما که وظیفه هدایت مردم رو نداریم و جراتشم :-) نداریم که این کارو کنیم. مردم خودشون خوب میدونن چی بده چی خوبه پس چرا نظرمون رو به زور به کسی تحمیل کنیم. این مطلب شما نوعی بی احترامی و تحمیل هست. منم پس یه وبسایت بزنم مانتو خفای دات کام تو بنویسم هرکسی چادر میپوشه اطلاعاتیه. نمیشه یه طرفه رفت به قاضی
چه چیزی باعث میشه این اجازه رو به خودتون بدید که تصویری واضح از چهره ی شخصی رو به عنوان بی حجاب تو وب آپلود کنید، ممنون .
بابا بدحجابی بدتر از بی حجابیه،
باید برای دغدغه بزرگ بی حجابی و بیماری خودنمایی فکری اساسی نمود چرا که جامعه ما با این روند به تباهی می رود…. افسوس که خیی ها خود را به خواب خرگوشی زده اند….
شما به چه حقی عکس دخترِ مردم و میزارین تو سایتتون؟!
شما که اینقدر خودتون و با ایمان دارین بهتری بدونین که این کارِ شما از بی حجابی یه دختر ۱۰۰۰ برابر بدتره!
کی میخوایم یاد بگیریم که تو کارِ بقیه دخالت نکنیم؟!
حجاب یه مسئله شخصیه ! و کاش تو ایرانِ ما فرهنگِ اینو داشتن همه که نباید تو مسائل شخصیه دیگران دخالت کنن
کسی و تو قبر شماها نمیزارن که ناراحتین! شما امر به معروفتو بکن برو پی کارت !
هرکسی مسئولِ اعمالِ خودشه
موفق باشید
دختر مردم اگه ناراحته این طوری تو جامعه ظاهر نشه
وبلاگ و سایت هم یه جایی است مانند خیابان ممکن است هرکسی ببیند
ممنون از این کی پیگیر مساله حجاب هستید
با سلام و خداقوت به شما دوستان بحث پوشش و حجاب مختص زنان جامعه نمی باشد بلکه بعضی از آقایون هم در این زمان از لحاظ پوشش درست عمل نمی کنند ولی چرا تمام پیکانها به سمت زنان در جامعه است بطور مثال در کنار درب ارگانهای دولتی و مغازه ها و شرکتها تابلویی هست با این مطلب (( ورود خانمهای بد حجاب ممنوع ))در صورتی که باید تابلویی با این متن باشد (( ورود آقایان و خانمها با پوشش نامناسب ممنوع است )) باز هم از شما بابت نظر جالبتون ممنون .
خطاب به سارا:
جدیداً حجاب مسئله شخصی شده؟ حجاب مربوط به همه جامعه است نه یک نفر. اگر اینطوره که شما میگین پس برین تو یک جزیره که فقط یک نفر وجود داشته باشه نه جامعه، اون وقت بی حجاب باش! چون اونجا نفر دومی نیست که مسئله شخصی و غیرشخصی مطرح بشه! بی حجابی حق الناس می آورد…. متوجه هستید؟! گمراه کردن مردم یک امر شخصی نیست. این را هر کسی با عقلش می فهمد.