خط قرمزها را شما تعیین می‌کنید!

اغلب مردها طوری هستند که حد و حدود رابطه‌شان با خانم‌ها را خود ماها باید مشخص کنیم. خیلی‌شان اگر دست خودشان باشد، رابطه را بی‌حد و مرز تصور می‌کنند.

برخورد ما، حرف زدن ما و رفتار خود ماست که به آن‌ها نشان می‌دهد چطوری باید با ما رفتار کنند و تا کجا اجازهٔ پسرخاله شدن دارند. این برخورد و رفتار که می‌گویم، از نحوهٔ راه رفتن و لباس پوشیدن‌مان تا حرف زدن و کلمه‌هایی که استفاده می‌کنیم و نگاه‌ها و لبخندهای‌مان؛ همه را شامل می‌شود.

تصور کنید هر کدام از ما در اطراف‌مان یک محدودهٔ شخصی، یک فضای سبز، یک حیاط خلوت داشته باشیم که دورش را حصار کشیده‌ایم و درش را فقط به روی کسانی که خودمان تشخیص می‌دهیم باز می‌کنیم؛ روی محارم، ولی حتی نه همهٔ محارم.

حیاط خلوت بعضی از ماها، خیلی وسیع‌ است و حیاط خلوت بعضی‌مان کوچک‌تر است. آن‌هایی که محدودهٔ شخصی بزرگ‌تری را برای خودشان حصارکشی کرده‌اند، عملا فاصلهٔ میان خودشان و آدم‌های آن طرف حصار را زیادتر کرده‌اند و انگار خط قرمز ضخیم‌تری کشیده‌اند. و آن‌هایی که حیاط خلوت‌شان را کوچک گرفته‌اند، فاصله‌شان با آدم‌های آن طرف حصار، با فاصله‌ای که از آدم‌های داخل حیاط خلوت‌شان دارند، عملا فرق زیادی ندارد.

مرزبندی

حالا این مرزبندی برچه اساسی انجام می‌شود؟ دقیقا بر اساس رفتاری که داریم. رنگ و نوع پوششی که داریم، نحوهٔ نگاه کردن‌مان، کلمه‌هایی که استفاده می‌کنیم؛ هر کدام حاوی پیامی است که به مرد نشان می‌دهد محدودهٔ شخصی و خط قرمزی که برایش داریم تعریف می‌کنیم، کجاست. بنابراین محدودهٔ فضای شخصی ما با توجه به رفتارمان، ممکن است کم و زیاد شود.

وقار و متانت در راه رفتن، آرامش و جدیت [و نه خشونت] در حرف زدن، و سنگینی در پوشش، ابهتی به‌مان می‌دهد که به مردها کمتر جرئت جلو آمدن و عبور از خط قرمز را می‌دهد. به عبارتی آن محدودهٔ شخصی‌مان را چنان وسیع می‌کند که عابرین کلا بی‌خیال تلاش برای ورود به منطقهٔ ممنوعه می‌شوند!

«تو» نه؛ «شما»!

یکی از ساده‌ترین چیزهایی که می‌تواند حصار فضای شخصی‌مان را بشکند و با سرعت زیادی خط قرمزها را یکی‌یکی و از پی ِ هم از بین ببرد، مفرد کردن فعل‌ها و ضمایر جمع است. یعنی وقتی که «شما» تبدیل بشود به «تو».

به نظر تغییر ساده و بی‌اهمیتی می‌آید، اما در عمل، اجازهٔ «تو» گفتن، یعنی اجازهٔ بیش از پیش خودمانی شدن؛ یعنی باز کردن درب حیاط‌مان به روی مخاطبِ پشت حصار. همین امر ساده، محدودهٔ ورود ممنوع ِ فضای شخصی‌مان را می‌شکند و ابهت دخترانه‌مان را در هم می‌ریزد و طوری سریع عمل می‌کند که بعد از آن، شنیدن هر حرفی نباید دور از انتظارمان باشد.

رفتار مردها، بازتاب رفتار زن‌ها

نکتهٔ جالب توجه، تفاوت رفتار یک شخصیت مذکر با این دو دسته خانم است. کسی که با خانم‌های دستهٔ اول -که خط قرمزهای پررنگ‌تری دارند- در نهایت احترام و احتیاط برخورد می‌کند، با خانم‌های دستهٔ دوم بدون هیچ احساس گناهی جور دیگری رفتار می‌کند.

شاید بعضی‌ها تفاوت رفتار آقایان را منحصر به شخصیت هر مردی بدانند. یعنی به نظر آن‌ها یک مرد ممکن است در برخورد با خانم‌ها جوانب احتیاط را رعایت کند و یکی دیگر ترجیح بدهد راحت برخورد کند. اما توجه به آدم‌ها نشان می‌دهد که بخش زیادی از تفاوت رفتاری مردها از نحوهٔ رفتار خود خانم‌ها نشئت می‌گیرد.

در همین فضای مجازی اگر نگاهی به شبکه‌های اجتماعی بیندازیم، تفاوت عکس‌العمل آقایان را در برخورد با دختری که خط قرمزهایش پررنگ‌تر است و وقارش در نوشتن و حرف زدن بیشتر است، با کسی که محدودهٔ ممنوعهٔ خیلی کوچک‌تری دارد و همه را به حیاط خلوت‌ش راه می‌دهد، به وضوح قابل تشخیص است. آدم‌های دستهٔ دوم، خواسته یا ناخواسته، افراد بیشتری را به محدودهٔ خودشان جذب می‌کنند.

این موضوع حتی در بین مردهای مذهبی هم -متأسفانه- به وضوح دیده می‌شود. مذهبی‌هایی که با خانوم‌های دستهٔ اول با نهایت احترام برخورد می‌کنند و نسبت به خط قرمزهای آن‌ها محتاط ‌اند، در برخورد با خانم‌های دستهٔ دوم، به راحتی از قواعدی که آن‌ها (خانم‌های دستهٔ دوم) برایشان تعریف می‌کنند پیروی می‌کنند. در حالی که همان‌طور که از خانم‌های مذهبی انتظار می‌رود بنا بر اصولی دینی رفتار کنند، از آقایان مذهبی هم انتظار می‌رود در هر شرایطی بر اساس اصول اسلامی، حریم‌ها را رعایت کنند و از محرمات و مکروهات فاصله بگیرند.

طیف خواسته‌های سیری‌ناپذیر مردها

شاید اگر بدانیم که هوس مردها سیری‌ناپذیر است و طیف چیزهایی که آن‌ها را ارضا می‌کند، طیف وسیعی از رفتار و حرکات است، بیشتر مراقب خودمان خواهیم بود. اگر بدانیم که قوهٔ تخیل مردها و تصویر ذهنی‌شان قوی است، اگر بدانیم که بعضاً با حرف زدن ِ ساده، یا حتی صرفاً با نفس کشیدن در یک فضای مشترک ارضا می‌شوند، بیشتر دقت می‌کنیم و کمتر در مواقع غیرضروری باهاشون روبرو می‌شویم. یا حتی خیلی از ملاقات‌های به ظاهر ضروری را غیرضروری تشخیص می‌دهیم.

این‌ها که می‌گویم، مربوط به طبیعت مرد است نه مذهب و شرایط او. چیزی نیست که آدم بتواند یک طیف خاص از مردها را -مثلاً مردهای متأهل یا مذهبی را- از آن استثنا کند. این یک چیز طبیعی است که مذهبی و غیرمذهبی نمی‌شناسد. همان پسرهای خوب مذهبی هم -گرچه دست از پا خطا نکنند- ممکن است در ذهن‌شان چنین مشغولیت‌هایی داشته باشند.

مواظب سوء تفاهمات باشید

گاهی در عین حال که مواظب رفتارمان هستیم، ممکن است سوء تفاهم‌هایی پیش بیاید که طرف مقابل احساس کند یک رفتار یا صحبتی خاص از طرف ما، به معنای چراغ سبز است و اجازهٔ ورود. این جور وقت‌ها باید به سرعت و با درایت، سوء تفاهم را به بهترین شکل رفع کرد. در وقت رفع سوء تفاهم، باید جدی بود و خجالت را کنار گذاشت. اغلب مواقع، اگر زود اقدام کنیم، یک تذکر کوتاه می‌تواند کارگر باشد.

۱۰ دیدگاه در “خط قرمزها را شما تعیین می‌کنید!”

  1. سلام؛

    تا حد زیادی محتوای این متن رو تأیید می‌کنم. البته هستند مردهایی که اگر خانمی که در مقابلشون هست درب این حصار و حریم رو هم باز بگذاره باز خود اون مرد مراقبت می‌کنه و گرفتار خطا نمی‌شه. به نظرم این رو نباید از نظر دور کنید.

    می‌پذیرم که آقایون مذهبی هم بعضا (و یا حتی عمدتا) ممکنه درگیر این خطا و دچار این لغزش بشن اما ای کاش شما صحبتتون رو اطلاق به جمع نمی‌کردید و اینطور می‌فرمودید:

    «این موضوع در بین برخی مردهای مذهبی هم -متأسفانه- به وضوح دیده می‌شود.»

    متن حال حاضر شما یه جورایی مردها رو افرادی که مایل به تعرض به حریم خانمها هستن نشون می‌ده در صورتی که حتی اگر این ویژگی در خیلی از مردها موجود باشه اما درست نیست که انصاف رو کنار بگذارید و مردها رو همه‌شون رو از یک جنس ببینید.

    به نظرم این دیدگاه یه جورایی خارج شدن از مسیر حق و عدل در نگرش به مردها در راستای احقاق حقوق و جایگاه خانمها هستش. یعنی چون تا حالا مردها (به زعم خیلی از خانمها) در حق زنان اجحاف کرده‌ان، حالا اگر ما هم چنین بکنیم ایرادی نداره و تلافی به عمل انجام داده شده توسط مردهاست.

    این مجله برای ارتقای حرمت و کرامت زنها ایجاد شده نه برای خرد کردن شخصیت مردها و خدایی نکرده توهین به جنس مذکر. البته شما چنین قصدی نداشته اید اما ناخواسته برخی از مطالب چارقد باعث رنجش خاطر مردهایی می‌شه که اینجا ممکنه بهشون توهین بشه و در حقشون ناحقی بشه.

    سربلند باشید

  2. سلام
    دقیقا همینطوره که میگید
    گاهی خانم هایی که چندان مقید به حجاب نیستن ، تو رفتارشون با آقایون مجبور میشن با چهره ی عبوس و جدی تری روبه رو بشن چون بخشی از ابهتشون به خاطر پوشش نامناسب از بین رفته…

  3. بسم الله الرحمن الرحیم
    سلام
    نمی‌دانم من حساسیت به خرج می‌دهم یا واقعا درست فکر می‌کنم. بنده یک پسر مجرد هستم که خیلی از خط قرمزهایم را با خانم‌ها خودم مشخص می‌کنم نه طرف مقابلم. در اطرافیان بنده خانم‌های زیادی هستند که به قول شما حصارشان کوچک هست. و من خودم محدوده مشخص میکنم نه آن‌ها. وقتی به طور کلی و مطلق در مورد مردان صحبت می‌کنیدبه من و امثال من بر می‌خورد. حالا چون خیلی از مردها ویژگی‌هایی که شما گفتید دارند باید آن را به حساب همه گذاشت؟ اگر من می‌خواستم مثل شما در مورد همه به طور مطلق قضاوت کنم، باید خیلی چیزها در مورد خانم می‌گفتم. چرا؟ چون خانم‌هایی که در خانواده و فامیل و محل کار و زندگی می‌شناسم و رفتار خاصی از آنان می‌بینم را به کل زنان جامعه مان و چه بسا به کل خانم ها تعمیم دهم. آیا این درست است؟ بنده با همه جور طیف از زنان از نظر میزان حصاری که شما فرمودید سر و کار داشتم. ولی هیچ وقت این‌طور بی‌مهابا در مورد خانم ها صحبت نکردم که یک ویژگی را به همه نسبت دهم. هرکسی متناسب با جوی که در آن بزرگ شده ممکن است که رفتار خاصی داشته باشد.

  4. ولی انصافا قبول دارم که این محدوده را خانم‌ها خیلی جاها مشخص میکنند. ولی نباید مطلق صحبت کرد.

  5. اولا باید توجه داشته باشید که بسیاری از خوانندگان سایتتون مردهای کنجکاوی(از جمله خودم) هستند بعدشم همچین تصویر ترسناکی از مردها نشون دادید که انگار مردها همیشه زنهای نامحرم را بچشم طعمه نگاه میکنن. اینکارا رو بکنین و بعد برای تفریح برید کشورهای همسایه که نتنها خط قرمز زنها کمرنگتره بلکه امنیت بیشتری هم دارن(خودتون قضاوت کنین) تازه بیشتر مردها بقول خودشون با خفت کردن زنهای محجبه بیشتر حال میکنند از جمله در جوامع خاورمیانه. بنظر خیلی ها دست یک زن محجبه بیشتر از اندامهای یک زن بی حجاب تحریک کننده و جلب کننده است. نکنه تیم ملی فوتبال زنهای ایرانی هم نیاز به یک خط قرمز پررنگ داره

  6. سلام من کاملا موافقم با این متن شما وخودم ضربشو خوردم دلم میخواد غضو کوچیکی از گروه شما باشم ارمان خان در جوابتون باید بکم که شما مردا صابت کردین قابل اعتماد نیستین ونمیشه بهتون زیادی رو داد

  7. سلام
    دوست عزیز به این فکر کنید که واقعا چرا اکثر مخاطبین شما (که نظر میدن) آقایون هستند؟؟
    بیشتر خانم ها از بسیاری تفاوت قائل شدنها (یا شاید همون تبعیض) بین مرد وزن گله مندند.
    اغلب این مسائل از یک تنش شروع میشه.
    اگر همه مثل شما فکر کنند زن و مرد به جای مکمل به دو جبهه تبدیل میشن که حاصل مکتبهای بی اساس غربی هست.
    هرچند شما اصلا قصدتون این نیست. اما یک رسالت میتونه دسته زیادی رو به سعادت ویا خدای نکرده شقاوت بکشونه.
    موفق و سربلند باشید

  8. دوستان دقت لازم رو نداشتند. توی این متن هیچ اطلاقی وجود نداره. به کلمه‌هایی مثل «بعضی» توی متن اگر دقت می‌کردند احساس نمی‌کردند که در متن بی‌انصافی‌ای شده.

دیدگاه‌ها بسته شده است.