کارشناسی و موشکافی علل بیاخلاقی و بداخلاقی در زندگی بشر (آنچه را که از حقیقت میبینید باور کنید، قَدْ بَیَّنّا لَکُمُ الْآیاتِ اِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ)
کارشناس و کارشناسی لازم نیست، حتی جوان خام و خردهعقلی مثل من هم خوب میداند که دلیل سستشدن بنیان خانوادهها، از بینرفتن محبت بین همسران است. از بینرفتن علقه و وابستگی و اعتماد و وفاداری و پایبندی به عهد است. از بینرفتن حریم انسانی و شکستهشدن حصارهای امن حجاب است. بله، در جامعهای که مردان آن، نگاه از معشوق خود بگیرند و چشمان خویش را هرز بگردانند، زنان، هرزه خواهند شد. در جامعهای که زنان آن در قید حیا و حجب نباشند، مردان لاقید خواهند بود.
گهگه، نگاهم به نگار دگران شد وانگه، ایام به کامم گذران شد
آنگه، نگارم چو نگاهش نگران شد ناگه، طالع به ستارهام سرطان شد
معلوم است که وقتی حب افراد در دل یکدیگر عمیق نباشد و حقیقی نباشد، اوضاع میشود همین بلبشویی که امروز هست. وقتی مردی همسرش را دوست داشته باشد، میتواند به او خیانت کند؟ وقتی زنی همسرش را دوست داشته باشد، آیا زینتهای زنانهی خود را برای دیگران هم به نمایش میگذارد؟
وقتی پدر و مادری، فرزندان خود را دوست داشته باشند، نسبت به خرید لباسهای فرزندان خود حساس و دقیق نمیشوند؟ وقتی پدری دختر خود را دوست داشته باشد، اجازه اختلاط بیقید و شرط دخترش با «پسران نامحرمِ معلوم نیست از کجا آمده» را میدهد؟ وقتی خانوادهای نسبت به سرنوشت خوب و آیندهی روشن پسر جوان خود علاقهمند باشند، اجازه اینکه او مهر و عطوفت خود را به هر دختری ابراز کند به او می دهند؟
مشکلات فعلی جامعهی ما از کجا سر در آورده؟ آیا جز این است که حجاب را که از جنس محبت است از ما گرفتهاند و به تبع آن، محبت از میان خانهها و خانوادههای ما نیز رخت بر بسته؟ مگر با هم به این نکته نرسیدیم که شیطان، راهی بهتر از، از میان برداشتن حریمها و دامن زدن به آتش هوس و برپا کردن شعلهی فحشا، برای ضربه زدن به اشرف مخلوقات پیدا نمیکند؟
مگر نمیبینیم که تمام تمرکز دشمنان این آب و خاک، دشمنان این دین و آیین، بر روی روابط آزاد بین جنس مذکر و مؤنث است؟ مگر نمیدانیم که هر جا که نگاه آدمها به هم نگاه جنسی و فیزیکی باشد، تعادل روحی و تمرکز روانی از بین میرود و هر آنچه از اخلاقیات بافته شده پنبه میشود؟
معادلهی بر همزنندهی آرامش زندگی بشر امروزی، معادلهی پیچیدهی چند مجهولی نیست. متغیری که ارتباط مستقیم با سلامت جامعه امروز ایران دارد، متغیر حجاب است. حجاب چشم و زبان و رفتار، حجاب جسم و فکر و روح.
اگر چشم با حیا باشد، اگر زبان محجوب باشد، اگر رفتار، اخلاقی باشد، اگر جسم زیبا برای همه به نمایش در نیاید، اگر فکرها متمرکز باشد و اگر روح پاک باشد، بسیاری از مشکلات جامعه، سه سوته و یک فوریتی مرتفع میشوند و فضا برای رشد علمی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی باز میشود.
عدم وجود حجاب و از بین رفتن محبت در جامعه، به این راحتی و خیلی سریع هم اتفاق نیفتاده. سالها زمان صرف شده تا ستونهایی که حجاب بر آنها بنا شده فرو بریزند و حجاب از سر آدمی سایه کم کند …
از بین رفتن غیرت مردان به حفظ حریم زندگی و حفاظت از ناموسشان
از بین رفتن عفت زنان و پذیرش به اشتراکگذاری خصیصههای زنانگیشان برای گروه انبوه مردان کوچه و خیابان
محو شدن حیا در صدای کشدار و مملو از طنازی دخترکان جوان برای جلب احساس شهوت مردان، گرگصفتی و نامرد شدن خیلی از مردان و …
اتفاقی نبوده که یک شبه مقدور باشد، قطعا شیطان زمان، سالهاست که دست به کار شده و قصد از بین بردن محبت ناشی از حجاب در ایران اسلامی را دارد.
قسمت اول: حجاب؛ از جنس محبت
قسمت دوم: همهی آنچه شیطان میخواست!
حجاب مفهوم ساده ایه که هر کس اگه یخرده تنهایی و بدون شیطان بهش فکر کنه درکش میکنه. توانایی بشر برای فکر کردن روز به روز کمتر میشه و این حربه اصلی دشمن مبین ماست