سعید پور محمودی، گوینده رادیو جوان
یکی از شبهای پنجشنبه به دعوت گروه فرهنگ شبکهی جوان مهمان جمع صمیمانهی برنامهی «هفت ترانه» شدم؛ ساعت ۲۰:۳۰ به ساختمان پخش رادیو رسیدم. درانتهای راهرو، طبقهی اول، صدای همهمه و صدای تلاوت قرآن به گوشم میرسد. خندهام میگیرد؛ دو شبکهی کاملا متفاوت در کنارهم قرار دارند. شبکهی رادیویی جوان و شبکهی قرآن. یاد حرف فرزاد محمدی -از مسئولین ارتباطات رادیو- میافتم که میگفت: «رادیو جوان، دنیاست و رادیو قرآن آخرت. این دیواری هم که بین این دو است برزخ است!»
وارد استودیو میشوم. بعد از سلام و احوالپرسی با عوامل برنامه، منتظرم تا برنامه شروع شود. فریبرز گلبن -تهیه کننده-، CD ترانههایی را که میخواهد پخش کند با رضا عزتی -سردبیر برنامه- هماهنگ و آماده میکند.
۱۰دقیقهای بیشتر تا ساعت ۲۱ نمانده؛ همهی عوامل حاضرند بجز سعید پورمحمودی گویندهی برنامه. بالاخره سعید پورمحمودی هم میآید وبا عجله متنهای برنامه را از رضا عزتی میگیرد و وارد استودیو میشود.
زنگ ساعت به صدا در میآید «۹ شب، رادیو جوان ». موسیقی آرامی پخش میشود «ترانه ارغوانی…».
از رضا عزتی درمورد نام برنامه میپرسم که میگوید روزهای شهادت نام برنامه تغییر میکند. امشب هم که شهادت امام رضاست، نام این برنامه «ترانه ارغوانی» ست.
مداحی پخش میشود. سعید پورمحمودی هم برای اینکه بیشتر با حال و هوای این شب همراه باشد چراغهای استودیو را خاموش میکند و با نور کمی که از اتاق فرمان دیده میشود ادامه برنامه را اجرا میکند.
اتاق فرمان، قلب هر برنامه است. اتاقی که نزدیک به استودیو و از طریق یک پنجرهی شیشهای ضد صدا به استودیو مرتبط است. با فرمان تهیهکننده و به وسیلهی میز صدا برنامهها توسط آنتن فرستاده میشود.
اتاق فرمان رادیو
حدود ۲۰ دقیقه قرار است خبر پخش شود. این فرصت خوبیست تا بیشتر با فضای استودیو آشنا شوم. به در و دیوار استودیو نگاه میکنم، پوشش دیوار ها برایم عجیب است از بچه های رادیو در مورد پوشش استودیو می پرسم. داخل استودیو را معمولا از آجر و پوششهای مخصوص آگوستیک (ضد صدا) میپوشانند تا صدایی از آن منعکس نشود و صدای واقعی از طریق میکروفون به میز صدا واقع در اتاق فرمان برسد.
در بالای در ورودی دو چراغ سبز و قرمز وجود دارد. وقتی برنامهای در حال ضبط یا پخش برروی آنتن است، چراغ سبز رنگ روشن و هنگامی که برنامه قطع میشود- مثلا در هنگام پخش موسیقی- چراغ قرمز است. در این حالت گویندهها میتوانند با خیال راحت با همدیگر صحبت کنند.
موسیقی پخش میشود. رضا عزتی به سرعت داخل استودیو میشود و کتاب عرفان نظرآهاری را به سعید پورمحمودی میدهد. چند دقیقه مانده تا ساعت ۲۲شب، رضا عزتی درمورد این بخش میگوید: «از بخشهای ثابت و پرطرفدار برنامهی «هفت ترانه» دو قراریست که با شنوندگانمان داریم. ساعت ۲۲ و ۲۳شب. در ساعت۲۲، یکی از داستانهای خانم نظرآهاری را انتخاب میکنیم. اوایل قرار بود که این داستانها را خود خانم نظرآهاری بخواند اما نشد. قرار ساعت۲۳ هم فال حافظ است. هر هفته با یکی از گویندگان رادیو و تلویزیون ارتباط میگیریم و برایمان فالحافظی میگیرند.»
فریبرز گلبن با وجودی که یکی از تهیهکنندهگان قدیمی رادیوست اما دل جوانی دارد و از همهی بچهها سرحال و سرزندهتر است، همین سبب میشود تا برکت خاصی به استودیو رادیو جوان داده شود.
ترانهای با ریتم نسبتا تند پخش میشود. به آقای گلبن میگویم ایرادی ندارد این موسیقی را پخش کردید؟! او در مورد امشب و فضای برنامه میگوید: «امشب موسیقیها تا ساعت ۲۳ سنگین پخش میشود و بعد از آن هم چون وارد ماه ربیعالاول شدیم و ماه صفر هم به پایان رسید موسیقی با ریتم تندتری پخش میکنیم.»
کم کم به قرار دوم برنامه نزدیک میشویم. فرزاد محمدی به سرعت داخل اتاق ارتباطات میشود و با خانم مریم واعظپور که یکی از گویندگان قدیمیست تماس میگیرد؛ امشب قرار است او فال حافظ بگیرد. سکوتی فضای استودیو را پر میکند. همهی بچهها نیت میکنند. خانم واعظپور هم فال حافظ را
میخواند.
«شاه شماد قدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان »
ثانیه ها لحظه به لحظه میگذرند. ساعت استودیو ۲۳:۲۵ را نشان میدهد و زمان خداحافظیست.
عوامل برنامهی «هفت ترانه»
سعید پورمحمودی: گوینده.
فرزاد محمدی: ارتباطات.
فاطمه حمدالهی، سمیه نازنینی: نویسنده.
رضا عزتی: سردبیر.
مهدی جرجانی: صدابردار.
مصطفی عباسی: هماهنگی.
فریبرزگلبن: تهیه کننده.
رضا مهدوی: کارشناس موسیقی برنامه.
آنگاه که عشق دامن میگسترد کلام خاموش میشود.
خداحافظ…
سلام خانم قاسمی میشه یک مصاحبه کامل با آقای شاهین شرافتی بکنید.مثل مصاحبه ای که با آقای جواد زاده وهمسرشون کردین
اتفاقن به نظر من خیلی بد و بی معنیه که آدم با هنرمندان در مورد بیوگرافی و زندگی خصوصیشون مصاحبه کنه! اصلن زندگی خصوصی افراد چه ربطی به بقیه داره؟!
سلام خانم قاسمی نازنین مطالب عالیه و من براتون از خدا سلامت و سعادت میطلبم .