آنچه میخوانید، زمزمهایست که عکسهای من سالها در گوشم داشتهاند. بعضی از واگویهها و ریزاتفاقات آن واقعی است.
[ms 1]
من تجربه کردهام. شما هم امتحان کنید. جواب میدهد. من این کار را توی راهآهن کردم؛ روزی که آمدیم استقبالش. گفتم بروند گـُل بگیرند. این را از خودش یاد گرفته بودم…
شب اول که آمد خانه، برایم گل خریده بود. گفتم: «وای! اسرافهها!»
گفت: «یادت باشه پولی که برای گل میدی، اسراف نیست. من که اسراف نمیدونم.»
و بعد گفت: «دخترجان! اگه دستم میرسید، سرتاپای تو رو گـُل میگرفتم.»
هر سری همین را میگفت و من هم قند توی دلم آب میشد.
***
گفتم: «برید گل بخرید؛ اونقدر که سرتاپاش رو گل بگیرم.»
گفتند: «اسراف نیست؟»
جیغ زدم: «نخیر. نیست. پولی که برای گل میدی، اسراف نیست. من که اسراف نمیدونم. اونم برای شهید…»
دست خودم نبود. وقت کم بود. میخواستم یک بار هم که شده، من سرتاپایش را گل بگیرم.
… و گرفتم.
به محض آنکه تابوت روی دستها بلند شد، به جای اینکه جگرم کباب شود، دلم خنک شد؛ چون کاری را کرده بودم که او میخواست برای من بکند. او حرفش را میزد، ولی من…
داشتم میگفتم. شما هم امتحان کنید. جواب میدهد. اگر عزیزی را از دست دادید، … نه! خدا نکند.
من هنوز هم گاهی که دلم برایش تنگ میشود، میروم سرتاپای مزارش را گـُل میگیرم؛ رنگووارنگ؛ مثل سلیقهی خودش.
اول، یکییکی گلها را جدا میکنم. بعد میچینم دور اسمش، و بعد دور سنگش. کلی طول میکشد. بعد که حرفهایم تمام شد، میسپارمش دست باد و برمیگردم…
سبک میشوم. جواب میدهد.
زیبا بود و جالب.
بسم الله الرحمن الرحیم
زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا ،کمتر از شهادت نیست. حضرت امام خامنه ای (روحی فداه)
دختر ۱۶ ساله ،که یازده ماه شکنجه ضد انقلاب ، گرداندن با سر تراشیده رد روستاها ، قطع دست ،زنده به گور شدن و شهادت را بر توهین به امام امت ترجیح داد.
شهید ناهید فاتحی کرجو (نماد مقاومت و پایداری دختر مسلمان)
جمعی از عشاق حضرت امام روح الله بیاد حیات انقلابی و منطق عاشورایی «سمیه کردستان» گرد هم می آیند.
تهران / بهشت زهرا / قطعه ۲۸ / ردیف ۳۱ / شماره ۱۳ /
یکشنبه / ۴/۴/۱۳۹۱ / ساعت ۱۷- ۱۹ / مصادف با ولادت حضرت باب الحوائج ابوالفضل العباس /
کربلا میزان عشق است . هیچ کس را تا به کربلا نیازموده اند از دنیا نخواهند برد. شهید سید مرتضی آوینی
دوستت دارم … تولدت مبارک.
تازه عاشقت شده ایم ،زود می آییم.
بیاد مادر و کوچه های غریبانه مدینه
«الَلّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فِیها بِعَدَدِ مَا اَحَاطَ بِه عِلمُک»