این روزها و در برابر خبر دستگیری مدیران سایتهای زنجیرهای مستهجن، بیشک باید زبان به شکر گشود لکن میخواهم آه از نهاد برآورم و زبان به عتاب باز کنم.
شکرگزاری در برابر تلاش خالصانه و توانمندی نیروها و سربازان گمنام و صد البته صاحب نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هرگز از توان هیچ کدام از ما برنمیآید و فقط از سر وظیفه میتوان خسته نباشیدی به این عزیزان گفت و آرزو کرد تا خدایشان اجر دهد.
بگذارید از دریچهای دیگر و منظری نو به این جریان نگاه کنیم. لکن سخن آن جاست که کی و چگونه این زنجیرهها تبدیل به زنجیر و سلسلهای شدند و مسئولین فرهنگی ما آن موقع کجا بودند و سیستم فیلترینگشان به چه کار میآمد؟!
مسئولین فرهنگی ما حتما میدانند که چه پشتوانهی مالیای در پس ظاهر ساده این سایتها نهفته است. کجایند که نیروهای ارزشی را حمایت کنند تا بتوانند در فضای سایبر محتوا تولید کنند و مخاطب جوان را جذب کنند تا از سر ناچاری و خلاء محتوا به سراغ چنین هجویاتی نروند؟!
و سخنی با نیروهای ارزشی:
مدیران این سایتها چگونه و با چه شگردهایی در باطل و ترویج آن تلاش میکنند درحالی که ما هنوز غافلیم و نتوانستهایم بیان احسن و نیکو و متناسب با فهم و سلیقهی مخاطب جوان داشته باشیم؟!
و باز سخنی با مسئولین:
سایتها بسته شدند و مدیران آنها دستگیر، و جوان از گمراهی بیشتر نجات یافت. اما آیا برایش جایی را دیده و طراحی نمودهایم؟ بیشک دشمن بیکار نخواهد نشست. آیا این نقطهی فراغ را پر خواهیم کرد؟
نمیتوان توقع داشت که ذهن پویا و تشنهی جوان بیکار بماند و بپذیرد که اگر این سایتها بلای جان او بوده اندامروز را با هیچ سر کند.
سیستم دولتی چه میزان هزینه کرده تا بتواند این باندها را دستگیر کند؟ و چقدر باید هزینه کند تا آلودگیهای ایجاد شده در ذهن جوان را پاک کند و آن را به روش صحیح رشد و ارتقا بخشد و آیا این امر امکانپذیر است؟
راستی جایگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این جریان کجاست؟
آیا زمان آن فرا نرسیده است که وزارت فرهنگ و سایر دستگاههای متولی همچون سازمان تبلیغات اسلامی و …. یک دهم هزینهای را که فقط به لحاظ مالی پرداختیم، به نیروهای مشتاق و ارزشی اختصاص دهند و از آنان حمایت کنند تا اگر خود نمیتوانند محتوای دیجیتال تولید کنند لااقل مدعی شوند نقشی در اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی مورد تاکید مقام معظم رهبری و دولت نهم داشتهاند؟
این همه جوالدوز به دیگران، بگذار یک سوزن هم به خودمان بزنیم.
من به عنوان یک مادر و تو به عنوان یک مادر و شاید یک پدر چه تلاشی کردهایم تا ایمنی لازم برای توجیه فرزندانمان در برابر این زلزلههای ویرانگر ایجاد کنیم؟
خداوند، فرزند را به من و تو سپرد و این ما بودیم که میبایست او را در برابر این ویروسهای کشنده آگاهی میدادیم، آنگاه میتوانستیم فریاد برآوریم که چرا دستگاههای فرهنگی مانع ایجاد این زخم عمیق بر تن جامعهی جوان ما نشدند؟
سلام
من گلایه ام از مسئولینی است که داعیه دفاع از ارزشها را بر سر در دکان خود زده اند : سازمان تبلیغات ، وزارت ارشاد و … . دو روز نمی گذره کلی این ور و اون ور کردیم تا بتونیم برای رشد کانونی فرهنگی در منطقه ای مستعد و مذهبی و جهت رشد جوانان از لحاظ غنای تعلیمی بودجه ای ناچیز بگیریم . فکر نکنم ۲۰۰ الی ۵۰۰ هزار تومان در برابر میلیارد میلیارد هزینه ای که صرف انواع و اقسام کنفرانسها ، مجالس و همایشهای همین نهاد ها می شود چیزی باشد .
از طرفی جلوی فساد را می گیرند با هزاران خرج از طرفی جهت پیشگیری از وقوع همین جرائم تدابیری نمی اندیشند . برنامه ها و طرحهایی که اگر اجرا شود هزینه اش یک چهارم کل هزینه مبارزه با این گونه مفاسد نیست .
موفق باشید
سلام
اینا همش حرفه . عملا خبری از هیچ چیزی نیست . بهتره حرفی هایی بزنید که عملگرایانه باشه تا هی هم زدن این آش تاریخ مصرف گذشته !!