فمنیست در خدمت سرمایه‌داری

در شماره‌های پیشین با اشاره به طبقه‌بندی‌های مختلف فمینیست‌ها، خواسته‌های آنها در دوره‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. در همین زمینه با استناد به دیدگاه آلوین تافلر که محور هر تمدن را انرژی می‌داند، سیر پیشرفت زنان در دوران‌های مختلف ارزیابی شد و مشخص شد که نخستین زمزمه‌های توجه به حقوق زنان به آغاز انقلاب صنعتی باز می‌گردد و این روند در عصر اطلاعات به اوج خود رسیده است.

از آنجا که خاستگاه این تغییرها عمدتاً کشورهای غربی است و این کشورها ادعاهای فراوانی در زمینه‌ی پیش‌گامی توجه به کرامت و شخصیت زن دارند، در این جستار قصد داریم با بررسی سیر این تغییرها، تصویر شفاف‌تری از مساله را جستجو کنیم . بر این اساس که، مطالبات حقوق اجتماعی و سیاسی زنان و همچنین مساله آزادی آنها از جمله مواردی است که این کشورها همواره بیشترین تمرکز را بر آن داشته‌اند، ما نیز این موضوع را به عنوان دست‌مایه یادداشت اخیر انتخاب کردیم.

طبق آمار رسمی جنبش حق رای زنان نخستین بار در ایالات متحده‌ی آمریکا و به سال ۱۸۴۸ به یک جنبش اجتماعی گسترده بدل شد. با گسترش دامنه‌های این جنبش، نیوزلند نخستین کشوری بود که در سال ۱۸۹۳ با تغییر قانون انتخابات به زنان حق رأی اعطا کرد. با این‌حال به رغم این گام رو به جلو، تا سال ۱۹۱۹ زنان نیوزلندی حق نامزدی در مجلس را نداشتند. این تغییر برای زنان آمریکایی در ۱۹۲۰ به وقوع پیوست و بریتانیا نیز در ۱۹۲۸ حق رای زنان را به رسمیت شناخت.

فرانسه به عنوان یکی از مدعیان آزادی و دموکراسی نیز در ۱۹۴۴ به این روند پیوست و اندکی بعد در ۱۹۴۵ ایتالیا نیز این موضوع را مورد تصویب قرار داد. نکته‌ی قابل تأمل اینکه اغلب این تحولات تحت تاثیر اعتراض‌ها و فشارهای بسیار به وقوع پیوسته که همین موضوع به تنهایی می‌تواند بسیاری از ادعاهای کشورهای مدعی حقوق‌بشر را مورد تردید قرار دهد.

مساله‌ی آزادی زنان در قالب داشتن شغل و درآمد، از دیگر موضوع‌هایی است که همواره به عنوان یکی از اسناد افتخار کشورهای غربی معرفی شده است. با این حال تأمل در ابعاد این قضیه ما را به دو موضوع رهنمون می‌کند: اگر چه هدف اصلی از آزادی زنان رهاسازی وی از قید و بندهای دست ‌و پاگیر و تسهیل روند پیشرفت وی بوده است، اما بررسی‌ها نشان ‌می‌دهد زنان با وجود ادعای فرصت‌های برابر، هم‌چنان با انواع تبعیض‌ها دست‌ به گریبان هستند.

در حقیقت اگر چه سرمایه‌داری از زنان در وهله‌ی نخست به عنوان کارگر ارزان و در مرحله‌ی بعد به عنوان جذاب‌ترین مبلغ برای فروش و بازاریابی خدمات و کالا‌های خود بهره برده است، اما سهم ناچیزی از این سود را به آنها اختصاص می‌دهد. به عبارت بهتر با وجود آنکه زنان به اشکال مختلف بیشترین سهم را در تولید ثروت ایفا می‌کنند، اما نسبت زنان ثروتمند به همتایان مرد خود بسیار ناچیز است. از همین رو برخی صاحب‌نظران اصل حضور زنان در عرصه‌های اقتصادی را توطئه‌ای در خدمت توسعه‌ی سرمایه‌داری می‌دانند که بیش از زنان در خدمت مردان است.

مرتبط:

۱- جنبش زنان در آئینه امواج تمدن بشری

۲- ز کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود