۷۲ ساعت بیشتر طول نکشید که زندگی مُنا متحول شد… برادرش حجاب را به او پیشنهاد کرده بود… فریاد زد: نه!! من هنرمندم، ارتباطاتم چه می شود؟ زندگیم چه؟ و …
-تلاش کن حرفم را گوش کنی.
منا نپذیرفت. چند ساعت بود که برادرش از دنیا رفت. منا عبدالغنی با تمام وجود درک کرد، هر لحظه ممکن است لحظه سفر باشد… خواست خدا بود، دیگر در پوشیدن حجاب شک نداشت. با این که ستاره آواز خوانی شده بود، دنیای شهرت را رها کرد و تصمیم گرفت دیگر آواز نخواند… فقط به خاطر اطاعت از خدا…
منا عبدالغنی دیگر ستارهٔ آواز و غنا نیست. آیا او از زندگی جدیدش راضی است؟
یک لحظه اطاعت خدا از تمام بزرگی های این دنیا ارزشمندتر است… در زندگی امروزم احساس خوشبختی می کنم. از خدا می خواهم اعمال نیکم را بپذیرد چون به وسیله همین اعمال به خدا نزدیکتر می شوم. هر وقت به یاد قیامت می افتم، روزی که تنها عمل انسان برایش سودمند است… اگر در شرایط امروز هم، انسان دائما قیامت را به یاد بیارد، تحول چشمگیری برایش اتفاق خواهد افتاد و مسایل فریب دهندهٔ دنیا را قربانی خواهد کرد… الحمدلله، من در زندگی جدیدم بسیار خوشبختم و از راهی که انتخاب کرده ام راضیم.
مشهور است که شما یعنی هنرمندانی که به دلیل انتخاب حجاب، هنر را رها کرده اید، فعالیت های اجتماعی متفاوتی انجام می دهید. شما برای روشنگری و خدمت به مسایل زن مسلمان به چه فعالیت هایی میدانی مشغول هستید؟
از هر روشنفکری انتظار هست که به مسایل اسلامی خدمت کند، زن پزشک می تواند نقشی ایفا کند، زن نویسنده و ادیب نقشی دارد، مخترعان و مبتکران هم نقش خود را دارند و … اسلام نیازمند تلاش همه است. اگر هنرمند شخص پذیرفته شده ای در جامعه باشد، نقش بزرگتری در استفاده از مقبولیت خود برای راهنمایی جامعه و ارایه راهکارها و طرح های مناسب دارد… به نظر من زن مسلمان نقش خود را در خدمت به جامعه، از لحظه ارتباط و ازدواج آغاز می کند تا در آینده نقش مهم تربیت فرزندان و عرضهٔ آنها به بهترین شکل ممکن به جامعه را به عهده بگیرد. رسول خدا(ص) فرموده: همهٔ شما مسوولیت دارید و هر کس نسبت به زیر دستان خود مسوول است. زن هم در خانهٔ خود مسوول است.
آیا منا عبدالغنی بعد از با حجاب شدن، با مشکلات یا حمله از طرف دیگران روبرو شده است؟
نه. الحمدلله افکار عمومی از حجاب و کنارگیری من از هنر، با شادی استقبال کردند. نمی دانم چرا؟ شاید به این خاطر بود که در آن روزها ارتباطم با همه خوب بوده. سعی می کردم شخص وفاداری باشم و از کسی به بدی یاد نکنم بلکه با همه با احترام برخورد می کردم. وقتی از هنرکناره گرفتم، خوشوقتی را در چشمان مردم دیدم این مساله باعث می شد از درون احساس رضایت کنم و گام هایم در راهی که انتخاب کرده بودم محکم تر شود.
دیده شده، بسیاری از هنرمندانی که از هنر کنار گذاشته اند، دچار ضررهای مادی قابل توجهی شده اند. شما چطور؟
بله. از نظر مالی خسارت دیدم. چون کار قبلی ام را رها کردم: سریال ها، فیلم ها، تئاترها، آلبوم ها و … ولی رضایت خدا از مال دنیا بهتر است. روزی که انسان از پدر، همسر و بردارش فرار می کند، مال دنیا به چه درد می خورد؟ من تصمیم خودم را گرفته بودم و از روی اعتقاد تصمیمم را عملی کردم، بدون این که به دست آوردها یا زیان های مادی این مساله توجهی داشته باشم.
رسانه ها هر چند مدت یک بار، علیه هنرمندان با حجاب شده، جنگی به راه می اندازند. تحلیل شما چیست؟ آیا درست است که بعضی از این هنرمندان در مسایل دینی هم اظهار نظر می کنند؟
اظهار نظر در مسایل دینی شرایطی دارد ولی گاهی برخی افراد پرسش های ساده ای مطرح می کنند که انسان از پاسخش اطلاع دارد و بدون نیاز به اجتهاد، به آن پاسخ می دهد…
علّت حملهٔ رسانه ها به برخی هنرمندان با حجاب، هم سخنانی است که برخی از آن ها دربارهٔ دوران فعالیت هنری خود داشته اند و همکاران بازیگر در این عرصه را محکوم کرده اند… من نمی پذیرم به هیچ زنی، به دلیل بی حجاب بودنش، تهمت بزنیم یا او را بد توصیف کنیم. تنها خدا از درون افراد با اطلاع است. شاید مثل من یا بسیار بهتر از من، در حال تلاش باشد که بندگی خدا بکند. من با صدور حکم علیه دیگران یا حمله علیه زنان با حجاب و بی حجاب موافق نیستم.
داستان جلسات و نشست های بازیگران با حجاب، چیست؟ آیا درست است که در این جلسات تدریس دینی انجام می شود؟
این داستان ها را عاشقان شایعه پراکنی، ترویج می کنند، از این داستان ها زیاد گفته می شود… واقعیت این است که به مناسبت هایی دور هم جمع می شویم و گفتگوهای عادی با هم داریم. گاهی دربارهٔ مسایل دنیا و یا مسایل دینی صحبت می کنیم. کسی از این نوع جلسات ضرری نمی بیند.
چه مسالهٔ جدیدی در زندگی منا عبدالغنی اتفاق افتاده است؟
در حال حاضر اتفاق جدیدی نیفتاده است… بعد از بازگشتم از حج امسال، در انتظار تولید کارهای درام بیشتری هستم… در عین حال مجری برنامهٔ هفتگی در شبکه ماهواره ای «اقرأ» هستم به نام «منا و خواهرانش» فکر می کنم با توفیق الهی، برنامه موفق بوده است. در این برنامه مسایل مربوط به زن مسلمان بررسی می شود.
چرا برای اجرای این برنامه، به شکل مشخص شبکه اقرء را انتخاب کردید؟
شبکه اقرأ شبکه ای ماهواره ای است که پخش این برنامه را به شکل مناسب به من پیشنهاد کرد، همچنین فضای مناسبی را برای پخش این برنامه آماده کرده است. من آرزو دارم از همه جای دنیا و از طرف هر شبکهٔ ماهواره ای یا تلویزیونی برنامه اجرا کنم، به شرطی که در خدمتگذاری به مسایل زن مسلمان به من کمک کنند.
ولی دیده شده بیشتر بازیگران با حجاب شده، برنامه ها و دیدارهای خود را فقط در شبکهٔ اقرأ انجام می دهند. راز این مساله چیست؟
راز یا مساله دیگری وجود ندارد. اقرأ تنها شبکه ماهواره ای است که به بازیگران با حجاب شده، کار رسانه ای را پیشنهاد کرده است. این در حالی است که مجریان بی حجاب هم در این شبکه کار می کنند ولی مردم به ستاره هایی که شناخته شده و در بورس شهرت اند، علاقه نشان می دهند. این مساله به موفقیت برنامه تلویزیونی کمک می کند. شبکه اقرأ هم از این عامل به شکل صحیح بهره برداری کرده و به مطالبات مردم برای ایجاد رسانه ای دینی پاسخ گفته است… من در واقع، همانطور که قبلا یادآور شدم، برای همکاری با هر شبکه ماهواره ای یا تلویزیونی آمادگی دارم و تنها شرطم این است: برنامه ای را اجرا کنم که جامعه و زن مسلمان از آن استفاده کند.
زنان مسلمان از همه جا، با بیان مشکلاتشان در برنامهٔ شما مشارکت می کنند. آیا در مشکلات و غصه هایی که در این برنامه مطرح می شود و از آن رنج می برید، احساس تنهایی نمی کنید؟
با این که از نظر ظاهری جهان به دهکده ای کوچک تبدیل شده است، ولی ما در جهان عرب، از غم و غصهٔ دوستان، خانواده و عزیزانمان غافل شده ایم. امروز به جای این که سکوت کنیم و به خود وغصه هایمان مشغول شویم، بسیار نیازمندیم به فکر غصه های دیگران باشیم و در مقابل ستم هایی که به هر یک از زنان در جهان اسلام یا عرب روا می شود واکنش نشان دهیم. در این برنامه تلاش می کنیم به کمک هم به این نقطه برسیم، درباره مشکلاتمان گفتگو می کنیم و با همدیگر به دنبال راه حلی برای آن می گردیم.
«منا عبدالغنی» چه برنامه هایی را در شبکه های ماهواره ای دنبال می کند؟ منا فقط به برنامه های دینی توجه دارد؟
من به خوبی برنامه های شبکهٔ اقرأ و مجد را دنبال می کنم. گاهی اوقات شبکه های مربوط به زنان و کودکان را هم می بینم و در این شبکه ها با مدل های لباس آشنا می شوم تا مدل مناسب خودم را استفاده کنم. زن مسلمان نباید زندگی بسته ای داشته باشد بلکه این حق اوست که ورزش و فعالیت های مشروع دیگر را انجام بدهد. این دروغ است که زن متدیّن با مدل های لباس آشنا نیست و از مسایل جهان اطلاع ندارد. من فکر می کنم اینها تهمت هایی است که برای زشت نمایی چهرهٔ زن مسلمان مطرح می کنند.
معروف است که زن، مطابق با سرشت خود به زیبایی و چهره اش توجه می کند. امروز هم مدها و آرایش های مختلفی به وجود آمده است. زن مسلمان تا کجا می تواند به دنبال این مسایل برود تا زیبایی چهره اش را در برابر همسر و در جامعه حفظ کرده باشد بدون این که با احکام اسلام مخالفت کند؟
همه باید بدانند که اسلام زن را از آرایش کردن، عطر زن و نمایش زیبایی خود منع نکرده ولی این خودنمایی را در چارچوب مناسبی قرار داده و برای همسر و در خانه حلال کرده است نه در خیابان. این که زن به زیبایی خود اهمیّت بدهد، خوب است ولی زیاده روی کردن و دغدغه های افراطی نسبت به بالارفتن سن و تلاش برای مخفی کردن پیری با عمل جراحی، رفتار صحیحی نیست. هر مرحلهٔ زندگی زیبایی های خاص خود را دارد که باید با آن زندگی کرد. به اندازه ای باید آرایش کرد که جسم و روح به زحمت نیافتد. به آنچه خدا به ما داده راضی باشیم. همین کافی است که زن آراستگی ظاهر را بیرون منزل و زیبایی را در داخل منزل به اندازه توان و بدون مخالفت با دین حفظ کند.
فعالیت هایتان را در درام دینی چطور ارزیابی می کنید؟
وقتی حدیث پیامبر(ص) را به زبان جاری می کنم یا آموزه های این دین بزرگ و داستان جاویدان رشادت های اسلام را نشر می دهم، کاملا احساس رضایت و خوشبختی می کنم.
چرا صحنهٔ هنر از تولیداتی که در آن زن مسلمان درام معاصر را ارایه می کند محروم است و فقط کارهای تاریخی تولید می شود؟
آرزوی من این است که چهرهٔ زن با حجاب را در تولیداتم به عنوان عضوی از جامعه ارایه کنم که از مشکلات و غصه های جامعه دور نیست. پیشتر درخواست کرده بودم کارهایی دربارهٔ خانواده تولید شود و در این تولیدات همهٔ اعضای خانواده نمایش داده شوند تا پدر، مادر و فرزندان برای توسعهٔ و تحکیم ارتباطاتشان از این برنامه ها استفاده کنند. از گروه های تولید و نویسندگان فیلمنامه ها همین درخواست را دارم. نباید بازیگران باحجاب را فقط در برنامه های ماه رمضان مشارکت دهند، بلکه نیازمند تولیدات معاصری هستیم که به اسلام و مسایل زنان خدمت کند.
آرزو دارید چه کار هنری را عرضه کنید؟
آرزوی من ارایهٔ کاری است که برای خانواده های عربی سودمند باشد و به وسیلهٔ این کار بتوانم ثابت کنم زن مسلمان متدیّن، بخشی از بافت جامعه است. با حضور و اندیشه اش از جامعه دور نیافتاده بلکه شاید دیدگاهش وسیعتر و فراگیر از زنی است فقط برای خودش زندگی می کند. زنی که خدا بر او منّت گذاشته و نور ایمان را در قلبش تابناک کرده، برای دیگران زندگی می کند. دیگران در زندگی او خانواده و جامعهٔ پیرامونش و امّتی است که به آن منتسب است. ارزشمندترین امر نزد خدا دانشی است که سودمند باشد. این چیزی است که آرزو دارم در قالب کاری مفید برای اعضای خانواده های مسلمان ارایه کنم.
به مسالهٔ آواز برگردیم. نظر شما درباره هرج و مرج کلیپ های ویدیویی چیست؟ چطور فرزندانمان را از خطر این فیلم ها حمایت کنیم؟
باید مقاومت کرد. مقاومت هم از طرف هنرمندانی انجام می شود که در عرضهٔ آثار هنری مثبت و خدمتگزار به رفتار و ارزش های انسانی نقش دارند. خانواده فقط با نظارت تحمیلی موفق نمی شود. چون وقتی من دختر یا پسرم را منع کنم، می توانند هر چه می خواهند را در اینترنت یا در منزل دوستشان ببینند. به همین دلیل وظیفهٔ ما این است که جایگزین مناسبی را ارایه کنیم تا بچه ها از مشاهدهٔ آثار بد منصرف شوند. هنرمندان بزرگی هستند که به این مساله توجه دارند مثل آقای «محمد صبحی» که تولیدات خوبی را دربارهٔ مسایل خانواده ارایه کرده مثل فیلم «خاطرات ونیس». پدر و مادر باید با فرزند کوچکشان دوست باشند، به آنها نزدیک شوند تا نصیحتشان تأثیر گذار باشد و بتوانند خطرناک بودن برخی فیلم های بیگانه از ارزش ها و فرهنگمان را گوشزد کنند.
در بستر تهاجم فرهنگی و حملهٔ ماهواره ها که پیرامون ما را فراگرفته، والدین نسبت به فرزندانشان دغدغهٔ شدید دارند، به عنوان یک مادر بگویید چطور می توانیم کودکانمان را از این خطر محافظت کنیم؟
این مسالهٔ مهمی است. ما می خواهیم کودکان آداب و رسوم اسلامی را که بر رفتار ما حاکم است، بیاموزند، در حالی که آنچه می بینند و با آن زندگی می کنند، مخالف اسلام است. به اعتقاد من، مادر نقش مهمی دارد. پدر هم همینطور. آنها می توانند رفتار شایسته را به فرزندانشان تلقین کنند و در برابر بدی ها واکسینه شان کنند. اگر راه درست و اشتباه را به آنها یاد دهیم، دیگر از تأثیر پذیری آنها یا از دست دادن ارزشهای زیبایمان نمی ترسیم.
منا عبدالغنی چطور اوقات فراغت خود را می گذراند؟
اگر بگویم، اوقات فراغت ندارم، دروغ نگفته ام. برای اقامهٔ نماز همزمان با اذان صبح بیدار می شوم. بعد از آماده کردن صبحانه یک ساعت استراحت می کنم. بچه ها که به مدرسه رفتند، برای تحصیل به آکادمی هنر می روم. بعد از این که برگشتم و کارهای آشپزخانه و پختن ناهار را تمام کردم، موقع ظهر همه اعضای خانواده دور هم جمع می شویم. عصر به مرکز آموزش مبلغان می روم. جالب این است که خانوادهٔ ما با این که در رفتارشان آموزه های اسلامی را اجرا می کنند ولی در کار شعارمان اروپایی است. همهٔ اعضای خانواده با هم همکاری می کنند. دخترم را عادت داده ام که هفته ای یک بار، از خانهٔ ایتام بازدید کنیم. من از خانمهایی که از اوقات فراغت شکایت دارند واقعا تعجب می کنم. اینها در خانه کار نمی کنند ولی خودشان را به قصه ها و داستان های محافل مختلف مشغول کرده اند. این حقیقت تأسف باری است: بعضی ها خانه را در دست خدمتکاران رها کرده اند و مشغول داستان پردازی دربارهٔ اوقات فراغت شده اند.
آیا «ریم» دخترت با حجاب است؟
«ریم» ۱۴ ساله است، نماز می خواند و حافظ قرآن و احادیث پیامبر(ص) است. تلاش کرده ام رفتار دخترم اسلامی باشد تا در آینده همین رفتار را به فرزندانش بیاموزد. وقتی ریم از تصمیم من برای با حجاب شدن مطلع شد، برایش سوال ایجاد شده بود. گفتم: من همه چیز را برای اطاعت خدا رها کرده ام. ابتدا از این تغییر حیرت زده شده بود ولی با گذشت زمان حتی من را در انتخاب لباس های مناسب برای حجاب کمک می کرد.
امروزه دختران در مقابل پیامدهای جهانی شدن در معرض خطر قرار گرفته اند. به عنوان یک مادر برای حفاظت دختران جوان از این خطرها چه نظری دارید؟
بازگشت به مسولیت مادری نقش مهمی را در آگاه سازی و تسلط بر کشتی زندگی خانوادگی بازی می کند. مادر وظیفه دارد باب گفتگو با دخترش را باز کند. مادر باید دختر را آماده زندگی کند مثل باغبانی که به درخت رسیدگی و زمین حاصلخیزی را برای درخت آماده می کند. باید دختر را خوب تربیت کند و با رفتار اسلامی پشتیبانی اش کند تا از توفان های جهانی شدن در امان باشد. این توفان ها فقط انسانهای ضعیف را از ریشه می کند.
رؤیای هر مادر این است که عروسی دخترش را ببیند. آیا منا عبدالغنی تصورش را از دامادش یا عروس آینده پسرش کریم برای ما توصیف می کند؟
دربارهٔ داماد آینده ام باید فرد با اخلاقی باشد که با اخلاق پسندیده تربیت شده باشد، در تمام ابعاد زندگی متدیّن باشد نه فقط در عبادات. درباره پسرم کریم هم مطمئن هستم به خاطر تربیتی که شده، عروس مناسبی را انتخاب می کند که اهل حفظ زبان و عفّتش خواهد بود، با حافظ قرآن ازدواج می کند تا همسرش مربی با فضیلتی برای فرزندان باشد.
نظر شما دربارهٔ اینترنت و سایت های الکترونیکی چیست؟ شما مطالب این سایت ها را دنبال می کنید؟
اینترنت دروازهٔ فرهنگ است و جهان را یکپارچه کرده است. من تلاش می کنم اینترنت را بیاموزم تا از هیچ یک از ابزارهای جدیدی که فرزندانم استفاده می کنند، عقب نمانم. از همهٔ مادران درخواست می کنم برای اشراف داشتن بر تربیت فرزندانشان، اطلاعاتشان را بالا ببرند. اعتقاد دارم سایت های اینترنتی میان ما به عنوان ملّت های عربی نزدیکی زیادی ایجاد کرده اند. این سایت ها برای خانم هایی که به دنبال اطلاعات می گردند یا علاقمند به منتشر کردن ابتکارهای گوناگون خودشان هستند، مفید بوده است؛ به ویژه نشریات الکترونیکی به افراد نوآور و مبتکر کمک می کند. این افراد می توانند با داشتن صفحه های شخصی، تولیدات خود را ارایه و اندیشه شان را ترویج کنند، دیگران هم از افکارشان استفاده می کنند.
گفتگو از سایت العربیت
مترجم: حمیدرضا غریبرضا
خوشا به حالش.
سپاس از زحمات شما
بسیار زیبا و عالی و تکان دهنده.
سایت بسیار پربار و مفیدی دارید. به امید موفقیت روز افزون شما.