مگر جز اینست که می خواهیم خود را همیشه مسئول بدانیم و در انجام وظیفه به صحنه های جامعه یاریگر باشیم ؟ مگر جز اینست که می خواهیم تاثیرات سیاسی زنان را هم در مشارکت فعالیتهای محوری جامعه مان داشته باشیم ؟ مگر مهم است که آیا ما زنان هم در مرکزیت این سیاست قرار داشته باشیم ؟ مگر آکادومیک زنان چه میزان و اندازه ای تحمل و درک ایفای عمل یک فعالیت سیاسی را دارد ؟ یا اصلا مگر بناهایی چون امور مشارکت زنان که حتی به تغییر نامی ، مرکز امور زنان و خانواده ، ماهیت یافت کم چارچوبی بوده ست ؟ مگر برانادازان ، گروه منافقی که مرتب در پی ایجاد شبهه برای زنان ماست ، نباید تسلیم شود که مراد اکثزیت زنان ما از فعالیت سیاسی ، تاثیر داشتن حضوری مثبت و مفید ست نه محض حضور در مقامات اولیه دولت ؟ مگر در کشورمان ارگانی وجود دارد که حق داشته باشد تبعیض جنسیتی قائل شود در مشارکتهای سیاسی ، که زنان فمینیستی کشورمان دم از (( پیش به سوی عدالت جنسی )) می زنند ؟ قرار گرفتن در رده های اول کشور ما بد نیست ، بحثی ست که باید بیشتر مورد بحث قرار گیرد ، ولی چه جای مقایسه با زنان غربی ؟
آقای متکی ! زنان آمریکا شجاعتر از مردان آن نیستند ، اینکه همگان مشاهده کردیم ، رایس ، زن اول سیاست آمریکا ، بهترین مهره دست نشانده استعماری و احزاب سیاسی آمریکا همچنین سخنی گفته اند : که ما با ایران سرجنگ نداریم و خواهان روابط عادی با این کشور هستیم ، همه طبق همان برنامه های مردان کشورش است . در صورتیکه به عقیده من و زنان همفکر من که کم هم نیستند ، این شجاعت نیست ، در اصل مشارکت و فعالیتی که به تحریک و تابع علائق مردان ظاهر می شود ، معنای واقعی این کلمه نمی تواند باشد . حداقل شجاعتی نیست که زنان ما آنرا معنا دهند ، این شجاعت ها ذره ای از اهداف گرایش های زنان مسلمان ما نیست . چه کسی حاضر است که یک سیاست غیر شفاف و بدون استقلال را برای رفع حسابهای نادرستی که دارند در پیش بگیرد ؟ آ یا همین اهداف را از مقایسه خودتان با زنان کشورهای غربی ، طالبید ؟ آیا بیان فکر و ایده شخصی خودتان مفید نیست ؟ تاثیر گذاری شخصی تان ارزشی ندارد ؟
جنبش مثبت سیاسی زنان وقتی به معنای حقیقی در عمل مراد وفق است که در مرحله اول خودجوش ، گروهی ، سازمان یافته ، و تکیه بر ایدئولوژی مناسب و خاصی قرار بگیرد . میلیونها تن از زنان ما بعد انقلاب ۵۷ چون تاثیرات بیشتری در جنبشها و روندهای اجتماعی ، سیاسی ، و اقتصادی از خود نشان می دهند در دنیای حاضر طبیعتا به دنبال مطالباتی از دولتشان هستند ، مطالباتی طبیعی . طبیعی است که درین راه مشارکت سیاسی شان موانعی وجود داشته باشد چون هنوز سازمان منظم سیاسی برای این فعالیتها به صورت مداوم ایجاد نشده است . ولی میشود حداقل با شبهات خودمان موانعی را افزایش ندهیم . تریبون آزاد من …. نگاهی نگران به سوی تریبون آزاد توست ، آیا هنوز هم …..؟