مرا دریاب

بار خدایا…

آنکس که مرا آفرید تویی…

آنکس که فرصت زندگی کردن و آدم بودن را به من داد تویی…

ذره ذره ی وجودم به فرمان توست….

هستیِ من از توست…

وجودِ من از توست…

اما…

خدایا…

چرا من این ها را فراموش می کنم؟

چرا من به همه ی این ها که اصلِ وجودشان از توست مغرور می شوم؟

آخر خدای من، تا کی غرور؟ تا کی نادانی؟ تا کی غفلت؟ تا کی گناه؟

…..

..

.

خسته ام…

نه خسته از این همه نعمت و زیبایی!

بلکه

خسته از ظواهر دنیایی…

خسته از ایمان عاریه ایی…

خسته از روزمرگی ها…

خسته از منیّت ها…

((وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ))

(و آنان را از روز حسرت بیم ده آنگاه که داوری انجام گیرد و حال آنکه آنها [اکنون] در غفلتند و سر ایمان آوردن ندارند)

سوره مبارکه مریم،آیه ۳۹

۲ دیدگاه در “مرا دریاب”

  1. خوب بود ولی اندک در این مواقع به یاد بیاریم که ما از خداییم وبه سوی او باز میگردیم

دیدگاه‌ها بسته شده است.