پیوند علوی فاطمی از نخست به دستور خداوند بود و در شب معراج پیام هایی دراین باره از سوی پروردگار به پیامبر«ص» داده شد.
هنگام بارداری خدیجه «س» خداوند پیامی مسرت آمیز برای پیامبر «ص» فرستاد.
سال ها گذشت و فاطمه «س» به سنین ازدواج رسید و از سوی خدا و رسول اعلام شد که همسر معصومه ای چون زهرا«س» باید معصوم باشد و او کسی جز علی بن ابی طالب«ع» نیست.
تقدیر الهی از نخستین روز بر همسری علی بن ابی طالب «ع» برای حضرت زهرا «س» قرار گرفته، بود تا روزی که امیر المومنین «ع» برای خواستگاری نزد پیامبر «ص» رفت. حیای علی «ع» از مطرح کردن خواستگاری تا آنجا انجامید که پیامبر «ص» خواسته ی او را بر زبان آورد.
با پاسخ مثبت حضرت زهرا«س» مهریه تعیین شد، و امیرالمومنین «ع» برای آوردن مهریه راهی بازارگردید تا با فروش زره به آرزوی دیرین خویش دست یابد.
از سوی خداوند نیز مهریه ای آسمانی برای بانوی دو جهان تعیین شد و بشارت آن توسط پیامبر(ص) به علی و فاطمه «س» داده شد.
مذاکره عروسی:
علی علیه السلام می فرماید: حدود یک ماه طول کشید و من خجالت می کشیدم با پیغمبر درباره فاطمه صحبت کنم، ولی گاهی که خلوت می شد می فرمود: یا علی چه همسر نیکو و زیبائی نصیبت شد؟ بهترین زنان عالم را تزویج تو کردم.
روزی برادرم عقیل پیش من آمد و گفت: برادر جان! من از ازدواج تو بسیارمسرور هستم. چرا از رسول خدا(ص) خواهش نمی کنی که فاطمه را به خانه ات بفرستد تا بوسیله عروسی شما، چشم ما روشن گردد؟ پاسخ دادم: خیلی میل دارم عروسی کنم اما از رسول خدا خجالت می کشم. عقیل گفت: تو را به خدا سوگند! هم اکنون با من بیا تا خدمت پیغمبر (ص) برویم. علی با برادرش عقیل آهنگ منزل رسول خدا نمودند. در بین راه به «ام ایمن» برخورد کرده جریان را برایش گفتند. ام ایمن گفت: اجازه بدهید من با رسول خدا در این باره مذاکره کنم.
ام سلمه و سایر زنان از قضیه خبردار شدند و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله مشرف گشتند. عرض کردند: یا رسول الله! پدر و مادرمان به فدایت، برای موضوعی خدمت شما رسیده ایم که اگر خدیجه زنده بود چشمش بدان روشن می شد. وقتی پیغمبر(ص) نام خدیجه را شنید اشکش جاری شد و فرمود: خدیجه؟! کجا مانند خدیجه پیدا می شود؟ هنگامی که مردم مرا تکذیب نمودند مرا تصدیق کرد و برای ترویج دین خدا، اموالش را در اختیار من قرار داد. خدیجه زنی بود که خدا بر من وحی فرستاد که بدو بشارت دهم خانه ای از زمرد در بهشت بدو عطا خواهد کرد.
ام سلمه عرض کرد: پدرم و مادرم فدایت شود، شما هرچه درباره خدیجه می فرمایید صحیح است. خدا ما را با او محشور گرداند. یا رسول الله! برادر و پسر عموی شما میل دارد همسرش را به منزل ببرد. فرمود: پس چرا خودش در این باره صحبتی نمی کند؟ عرض کرد: از کمروئی اوست. پیغمبر(ص) به ام ایمن فرمود: علی را نزد من حاضر کن. وقتی علی(ع) خدمت پیغمبر مشرف شد فرمود: یا علی! آیا میل داری همسرت را به منزل ببری. عرض کرد: آری یا رسول الله. فرمود: خدا مبارک کند، همین امشب یا فردا شب وسائل عروسی را فراهم می کنم. سپس به همسرانش فرمود: فاطمه را زینت کنید و خوشبویش نمایید و اطاقی را برایش فرش کنید تا مراسم عروسی را برگزار کنیم (۴). مراسم ازدواج برترین بندگان خداوند در روز اول یا ششم ذی الحجه (۵) سال دوم یا سوم هجری انجام گرفت (۶).
پی نوشت ها:
(۱)ذخائر العقبی ص ۲۶.
(۲)بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۲۷ ذخائر العقبی ص ۲۹
(۳)بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۲۷
(۴)بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۳۰ ۱۳۲
(۵)مناقب ابن شهر آشوب ج ۳ ص ۳۴۹
(۶)بحار الانوار ج ۴۳ ص ۶ و ۷
مطلب بسیار جالب و ارزنده ای بود.ممنون
فاطمه سادات خانم مطلب شما را خواندم. خدا به شما توفیق فراوان دهد. مطالبی از این دست جدا از کتاب های دینی به منابع صرفا تاریخی نیز نیاز دارد تا مطلب مستدل تر شود. با ین حال نوشته شما خوب و مفید بود.امید وارم اگر در این زمینه منبع تاریخی یافتید به بنده نیز اطلاع دهید.
با تشکر
یک دانشجو