دخترانه‌های اردوی وبلاگ‌نویسان

اردوی وبلاگ‌نویسان (نور) هم تمام شد اما خاطراتش همیشه ماندگار است. خاطرات شیرینی که طعم شیرین یک کار گروهی موفق را بیشتر از گذشته زیر زبانمان گذاشت. جایتان خالی ما و این دوربینمان چه لحظه‌ها که شکار نکردیم! از خوابگاه لاله میعادگاه دوستی‌های دخترانه تا دختران جوان چمدان به‌دست که از دور و نزدیک با هزار شوق و امید، رنج سفر به جان خریده بودند تا بمانند و بیشتر بدانند…

ادامه دخترانه‌های اردوی وبلاگ‌نویسان

فرشته‌ای روی صندلی چرخ‌دار

گاهی آدم با خودش فکر میکند کاش بالی داشت تا پرواز کند

اما یک روزی یک جایی خداوند چیزی شبیه یکی از معجزاتش را نشانمان می دهد که باور میکنیم حتی بدون پا هم میشود پرید چه برسد به بال!

مریم یکی از همان معجزاتی ست که چگونه پریدن را یادم داد.

صبر، شکر، شاد بودن، امید و خیلی خوبی هایی که گاهی همه اش در یک نفر جمع نمی شود.

ادامه فرشته‌ای روی صندلی چرخ‌دار

گرونی یا حکمت

خدا اموات‌تون رو بیامرزه. یادمه مادر بزرگم می‌گفت: «ننه! گرونی بی‌حکمت و ارزونی بی‌علت نیست.» تو خیلی مسائل به این نکته رسیدم. آخه می‌دونید تو چیز‌هایی غیر از خرید و قیمت اجناس هم این ضرب‌المثل صادقه. مثلا تو اتفاقات و حوادث تاریخ. چرا راه دور بریم مثلا تو همین جریان غزه. کشته شدن اون‌همه آدم که بیشترش هم بچه و زن بی‌گناه بودن خیلی مسئله مهم و بزرگی بود. خیلی از دل‌ها رو از تمام دنیا به درد آورد. جریان ایستادن مقابل زورگویی و گردن کلفتی خیلی مهم بود و البته خیلی هم گرون تموم شد؛ به قیمت ریختن خون پاک صدها آدم بی‌گناه ولی پرداخت همین هزینه‌ی بالا از جامعه مسلمین باعث شد چیزهای باارزشی به دست بیاد. این هزینه بالا باعث شد خیلی‌ها از خواب بیدار بشن. دست خیلی‌ها رو بشه. ادامه گرونی یا حکمت

سیاستی در قصر

شاید اغلب‌مان نمی‌دانیم سیاست چیست.

سیاست همان بلغور کردن کلمات قلمبه سلمبه سرشار از ایسم‌ها و ایست‌ها است.

یا زیر پرچم حزب و گروهی سینه زدن‌؟

دانستن سیاست لازم است یا می‌شود مثل شتر مرغ سر زیر برف کرده و بی‌خیال از آدم‌ها و سرنوشت‌ها، شلغم‌وار زندگی کرد؟

سیاست مربوط به همه است یا جنسی خاص می‌طلبد؟

سیاسی شدن یعنی چه؟

ادامه سیاستی در قصر

اینجا تهران است…

این‌جا تهران است‌؛ دختران خاله‌بازی نمی‌کنند‌، مادر نمی‌شوند و نی‌نی ندارند تا روی پا برایش لالایی بخوانند.
این‌جا دختران از کودکی رئیس و مدیر عامل شرکت می‌شوند؛ یا از صبح تا غروب در فروشگاه اندر خرج کردن پول‌اند.
این‌جا تهران است؛ درس میخوانی که کنکور قبول شوی، انتخاب رشته می‌کنی تا وارد شوی؛ حتی اگر رشته‌ات هیچ تشابهی به ویژگی‌های جسمی و روحی‌ات نداشته باشد. این‌جا اگر لیسانس نباشی یعنی بی‌سوادی؛ پس این‌جا تهران است. ازدواج نمی‌کنی چون این جا تهران است...می‌خواهی کار کنی، بچه‌دار نمی‌شوی که ارتقاء درجه بیابی‌ و کودک را صبح‌های زود به مهد می‌سپاری تا پول در‌آوری. ادامه اینجا تهران است…

روز ملی دختر؛ یوم الله

انسان با خاطراتش زندگی میکند و بعضی از آنها را هیچگاه فراموش نخواهد کرد .مثل روزی که به دنیا آمده یا روز ازدواجش.وقتی روزها میگذرد و سالگرد آن روزهای خاص میرسد گویا همین حالا ان اتفاق افتاده و انسان در حال و هوای ان روز قرار میگیرد.طبیعت انسان به گونه ای ست که علاقمند به حفظ خاطرات گذشته ست بخصوص خاطرات خوشی که از آن روز زندگیش سیر جدید و تازه ای پیدا کرد.
ادامه روز ملی دختر؛ یوم الله