وقتی از جنبش زنان، سخن به میان می آید، مفاهیمی مانند: آزاد سازی زنان، تساوی زن و مرد، غرب زدگی و … به ذهن می آید. چنین تبادری ناشی از بدفهمی دو طرف معادله و این جنبش می باشد. جنبش زنان از ابتدای پیدایش با دو جریان شکل گرفت:
۱. جریانی که شبیه شدن به غرب و پذیرش مرجعیت فکری غرب را بدون اشکال می دانست؛
۲. جریان دیگری که دارای گرایش اسلامی بود. این جریان، به کارگیری عقل و اجتهاد را در مسایل زنان در چارچوب مرجعیت اندیشه اسلامی، هدف قرار داده بود و به تحقق این هدف دعوت می کرد و خارج از چارچوب اندیشه اسلامی نمی اندیشد.
تعداد زیادی از ما انسان‌ها هنگامی که هدفی را انتخاب می‌کنیم، به یک مسئله بسیار فکر می‌کنیم و آن این است که چه‌گونه سایر فعالیت‌های خود را متوقف یا حذف کنیم تا تمام تمرکز و تلاش‌مان در جهت رسیدن به همان هدفی باشد که انتخاب کرده‌ایم. صد البته که تمرکز و تلاش در جهت رسیدن به هدف لازم و ضرور‌ی است اما آیا ما می‌خواهیم تنها در یک بعد به رشد و موفقیت رسیده و سایر ابعاد را رها کنیم؟ همان طور که می‌دانیم اهداف، ابعاد و جنبه‌های گوناگونی دارند، پس یک هدف در یک بعد نمی‌تواند تمام آن چیزی باشد که ما می‌خواهیم. اینجاست که باید خلاقیت خود را به کار ببندیم و بین فعالیت‌ها و اهداف‌مان حاصل جمعی مناسب برقرار کنیم، که قدرت و موفقیت در جمع‌هاست نه در حذف‌ها! رنگ های اصلی ۴ رنگ‌اند، اما در ترکیب به ۶۴ هم می‌رسند. استعداد‌های ما انسان‌ها نیز شاید به تنهایی محدود باشند اما وقتی ترکیبی از استعداد‌های گوناگون خود را به کار می‌بندیم، به نتیجه‌ای متفاوت خواهیم رسید.