[ms 0]
موضوع اصلی تحصیلات وی ، «انسانشناسی» در دانشگاه پادجاجران باندونگست. اما در طول دوران کاریاش روابط عمومی، ارتباطات و بازاریابی را تجربه کرده و آموخته است. او متاهل است و به سه زبان انگلیسی و آلمانی و فرانسوی مسلط. اولین شغل او بازاریابی فروش خطوط هوائی شرکت لوفتانزا برای هفت سال بوده و پس از آن برای دو سال کارمند یک شرکت تبلیغاتی به نام DMB&B گشته و سپس در شرکت DaimlerChrysler مرسدس بنز اندونزی برای چهار سال مشغول به کار شد، اما گویا همۀ این سابقۀ حرفهای وی را قانع نکرده، این روزها سه سالی است که او به عنوان معلم دینی در مقطع دبستان به تدریس مشغول است.
گویا فعالیت فرهنگی نیز روح ئهما راشمن را پوشش نداده و دغدغههای اسلامی و انسانی وی را بر آن داشته که در کاروان آسیائی شکست حصر غزه نیز حضور داشته باشد، در مسیر این کاروان وی یک هفتهای به شهرهای مختلف ایران سفر کرده و اخیرا نیز برای شرکت در پنجمین جشنوارۀ رسانههای دیجیتال در ایران شرکت جسته است. در حال حاضر به تدریس داوطلبانه و همچنین به فعالیتهای اجتماعی دیگر و نیز ترجمۀ سایت مسلمان al-islam.org میپردازد و پیگیر سمینارهای مختلفی است که در کشورهای اسلامی در خصوص نقش اسلام در جوامع برگزار میگردد.
وی تبادل دانش با زنان و کودکان خارج از شهرها را برای تقویت شخصیت امت اسلامی ضروری دانسته و بدان میپردازد و در این راه ضمن همکاری با مؤسسۀ اهلالبیت اندونزی در بخش «آموزش پرورش شخصیت» به سوی اهداف خود در پیش است. گفتگوی اختصاصی چارقد با بانوی فعال اندونزی را میخوانیم.
توضیحی درمورد فعالیتهای سایت مسلمانان میدهید؟
چند ماه پیش یک سایت اسلامی به نشانی al-islam.org (پروژۀ کتابخانۀ دیجیتال اهل البیت) که به زبانهای مختلفی در خصوص مکتب جعفری در دسترس است، از من خواست که امکان عضویت افتخاری آنان برای ترجمۀ برگههای اطلاعرسانی آنان به زبان خود را داشته باشم. ( آنها پروژه های زیادی دارند که یکی از پروژههای آنان این برگههای اطلاعرسانی و آموزشی است در کنار این انتشار کتاب و نیز فعالیتهای دیگری نیز دارند که میتوانید در سایتشان ملاحظه کنید ). اما اولین پروژهای که به من پیشنهاد شد، ترجمۀ این برگههای اطلاعرسانی و آموزشی به زبان خودم بود. و خوب قطعا من این پیشنهاد را پذیرفتم و عضوی از پروژۀ آنان شدم. ما در خانههایمان کار میکنیم، و به نظرم همۀ اعضا شیعه هستند.
وضعیت اجتماعی شما در کشورتان چطور است، آیا با مشکلات خاصی مواجه هستید؟
اندونزی بزرگترین کشور مسلمان است اما اکثریت آن را اهل سنت تشکیل میدهند. ما شیعیان در اندونزی اقلیت ۲ الی ۴ درصدی را شکل میدهیم. مشکلی که ما با آن مواجهیم مشکل با اهل سنت واقعی نیست بلکه وهابیهائی است که مصرّند شیعیان را هدف قرار دهند. آنها تا جائیکه میتوانند به واسطۀ کتابهای گمراهکننده در مورد شیعه، فتنه ایجاد کنند و گاهی اوقات هم به رهبران ما همچون امامخمینی رحمةالله علیه توهینمیکنند. اینها مشکل اصلی ماست که با فتنۀ بسیار بزرگی از وهابیت مواجهیم که در حال حاضر با مکتب اهل سنت ترکیب شده است. اما این بستگی به آن دارد که ما چگونه آن را مدیریت کنیم، من خودم با مشکل جدیای بخاطر مسلمان یا شیعه بودنم مواجه نیستم و این مسائل قابل حل است.
[ms 1]
آیا خانوادههای مسلمان توانستهاند در مقابل مشکلات اجتماعی خودشان را حفظ کنند؟
بله مطلقا، درست و آگاه مسلمان بودن، میتواند راه حل مشکلات جوامع باشد. آگاهانه مسلمانبودن ضمن اینکه بدانیم به چه ایمان داریم، قدرت احاطه بر مشکلاتی است که در جوامع مشهود است.
چرا در بعضی از کشورهای غربی میبینیم که دولتها با حجاب مبارزه میکنند؟ آیا حجاب مشکلی برای آنان درست میکند؟
مثل همهجا، اگر آنان با آموزههای اسلام آشنا نباشند، به هیچکجا نخواهند رسید و گمراه خواهند شد و در مورد اسلام به گفتار اشتباه خواهند افتاد. شما نباید وقت خود را برای یک فرد غربی یا هر شخص دیگری تلف کنید که آموزههای اسلامی را نفهمیده. تنها به آنان بگوئید ابتدا در مورد اسلام همانطور که هست تحقیق و مطالعه کنند، زیرا افرادی که ادعای مسلمان بودن میکنند دو گروه مختلفند، اسلام پیرو خوب و ناپیرو مدعی دارد. اما حقیقیترین آموزههای اسلامی صلحطلبی است و همهچیز در مورد پاکیزگی و خلوص و نظم است ( هر چیزی جای خودش، همه چیز را در جای خودش بگذارید که این به معنای عدل است).
حجاب یک دستورالعمل الهی است که زمین را در نظم قرار دهد. آنچنانکه زمین هم به شکل منظمی توسط الله جلجلاله ساخته شده است. سازندۀ این زمین دستورالعمها و رویههائی دارد که همه در کتاب الهی قرآن کریم آمده و کسی که میتواند در خصوص کتاب مقدس الهی سخن بگوید، بایست از سوی خود خالق یکتا مأمور و معصوم باشد. همانند پیامبر.
پس اگر آنان این مفهوم اسلامی را متوجه نشوند، مطمئنا با این اطلاعات غلط و غیر عقلانی یا شخصی که از اسلام اطلاع کمی دارد گمراه میشوند. متاسفانه این افراد بسیارند.
نکات دیگری نیز غرب در مورد حجاب بخاطر برنامۀ خود برای به حاشیه کشاندن اسلام و مسلمانان نیافته است، آنان در میان مسلمانان و در مورد حقوق آنان در مورد حجاب تردید و شک ایجاد میکنند، آنان میخواهند دین حق نابود شود و همۀ مردم به گمراهی روند و در دام شیطان گرفتار آیند. مشکلبا مردم نادان با تلاش برای دعوت آنان به منطق حل میشود، اسلام در مورد منطق است و تنها باید تلاش کرد که منطق را در هر توضیح و بحثی لحاظ نمود. مطمئنا غرب که ادعای منطق دارد برای ما کافی است که با منطق فقه به آنان توضیح دهیم و آنان را به فکر دعوت کنیم. غربیها توسط تبلیغات حکومتهایشان و رسانههایشان علیه مسلمانان، شستشوی مغزی شدهاند، اما در صورتی که ما منطق اسلام را به آنان توضیح دهیم، به یاری خدا آنان قبول خواهند کرد.
در مورد اتحاد مسلمانها چه نظری دارید؟ آیا فکر میکنید بتوان روابط مسلمانها در سطح دنیا را بهتر از اینکه هست داشت؟
این چالشی است که اکنون ما مسوول آن هستیم تا تمام برادران سنی و شیعه را با یکدیگر متحد سازیم زیرا آنان برای مدت طولانی توسط نظامهای صهیونیست از هم دور نگاه داشته شدهاند و صهیونیستها آنانی هستند که خطرات اتحاد مسلمانان با یکدیگر را میدانند. تلاش برای اتحاد مسلمانان از (باید)های ماست، این همان چیزی است که دشمن نگران آن است.
برای ارتقای وضعیت اتحاد میان مسلمانان، ما باید قدمهای اساسی برداریم تا به جای اختلافات به مشترکات توجه کنیم. گاهی اوقات کنارگذاشتن ارزشها برای برقراری ارتباط قوی اجتنابناپذیر است. این بسیار مقدور است و تلاش و ارادۀ قوی میخواهد.
آیا اگر در مقام قانونگذار یک کشور بودید، حجاب اجباری را جزو قوانین آن کشور قرار میدادید؟
مطمئنا… همانطور که قبلا گفتم، حجاب یکی از دستورات الهی برای نظم و ترتیب دادن به زمین است. بله، حجاب الزامی است.
[ms 2]
این زیبایی را چطور نشان میدادید؟
حجاب در خصوص پاکی و خلوص است، اما در مورد اکثر کشورهای مسلمان منجمله اندونزی، حجاب تنها به عنوان یک نماد و شاخص مد است برای اینکه نشان بدهید که شما مسلمان هستید. حجاب ظاهر و تجهیزات متفاوتی دارد، اما به نظر من بهترین نوع حجاب، چادر ایرانی است. این حجاب زیبائی و پاکی را نشان میدهد.
در اینجا دختران هنوز به خوبی نمیدانند که بایست تمام بدن خود را بدون نشان دادن شکل بدنشان بپوشانند، (که در فقه اسلامی به نام عورة است). حتی تولیدکنندگان لباسهای اسلامی هم خوب با فقه و احکام آشنا نیستند، بنابراین خانمها فکر میکنند اگر لباسی بخرند که بسیار به مد روز باشد و تنگ باشد و به تن بچسبد، یا گل و بلبل داشته باشد و رنگارنگ، این مناسب آنان است بدون آنکه احساس گناه بکند.
بنابراین، آموزش قوانین اسلامی، باید از تمام منابع علیالخصوص دولتها صورت بگیرد. تولید کنندگان لباس اسلامی باید با دانش اسلام و احکام آشنا باشند. در حال حاضر نتیجه این شده است که شما زنان زیادی را میبینید که ضمن جلب توجه فوقالعاده، حجاب بر سر میکنند و این از معنای اصلی حجاب بهدور است.
اما، در ایران که زنان بهطور عموم چادر مشکی بر سر میکنند، این هم زیباست و هم نشانگر پاکی.
بنابراین: نشان دادن زیبائی زنان در سطح جامعه این نیست که ما ظاهر او را نشان بدهیم، بلکه باید این زیبائی از باطن او بیرون بیاید، مثلا وقتی که صحبت میکند، با علم و جوهرۀ کمال صحبت کند. به نظر من این هدف حضور زن در جامعه است، نه فقط اینکه یک ظاهر دکوری جاهلی باشد. احترام اسلام به زنان بسیار بالاست، ما باید افتخار کنیم که جزو زنان مسلمان هستیم.
چه راهی برای جلوگیری از نفوذ فساد در جامعه دارید؟ آیا با آزادی مطلق پوشش میتوان از جامعه انتظار داشت سالم بماند؟
همینطور، مفاهیم فاسد فقط در جامعهای رسوخ میکند که اطلاعی در مورد اسلام ندارد. اسلام تنها به صورت مذهب دیده نمیشود بلکه بیشتر راهی از زندگی است که بعنوان قانون پروردگار و خالق زمین شناخته میشود. این چیزی نیست که ما تعیین کنیم، بلکه چیزی است که صاحب این جهان آن را خواسته است، بخاطر همین ما انتخاب دیگری نداریم چون ما همچنان در زمینی زندگی میکنیم که او خلق کرده است و میبایست قانون و ارادهی او را اطاعت کنیم.
آیا برای حجاب رنگ مشکی را توصیه میکنید؟
در این مورد مطمئن نیستم. من شخصا رنگ سیاه را دوست دارم اما اینجا امکان پوشیدن چادر به سبک ایرانی نیست، ما اینجا چادر به سر نمیکنیم بلکه یک حجاب رنگی به سر میکنیم. اما باز هم اینجا این منم که یک مخلوق اوست که آنطور که او دوست دارد را میخواهم. اما در واقع ما باید از حضرت فاطمۀ زهرا اطاعت کنیم که معصوم است و کسی است که میداند ارادۀ الهی چیست.
نظرتان راجع به چادر چیست؟ آیا فکر میکنید چادر پوشش بهتری برای حفظ عفاف زن هست؟
بله، من اینطور فکر میکنم، چادر برای حضور زنان در جامعه و تعامل با سایرین در عین حفظ عفاف آنان مناسب است.
[ms 3]
آیا تفاوتی میان نقش زن در خانوادۀ اسلامی با نقش زن در خانوادۀ غربی وجود دارد؟ اگر اینطور هست چه تفاوتی؟
نقش عمومی زنان باید مشابه باشد، اما در غرب زنان هرچه میخواهند صورت میدهند و این علت دوری آنان از حفظ عفاف است. با این حال در فرهنگ اسلامی، زنان میتوانند شاغل باشند یا هر کار دیگری بکنند اما باید از شرع تبعیت کنند. یکی از قوانین شرع، پوشش حجاب و حفظ عفاف است.
آیا از لحاظ روحی و احساس و حقوق و تکالیف، و نه از لحاظ شأن انسانی، تفاوتی میان زن و مرد قائلید؟
من معتقدم خالق یکتا مردان و زنان را در میان مخلوقات خود خلق کرد. آنان از لحاظ انسانی تفاوتی با یکدیگر ندارند اما نقش آنان متفاوت است. بنابراین هر یک از مخلوقات خدا نقش متفاوت خود را داراست. بنابراین زنان نقش خانوادگی بیشتر دارند آنچنانکه فرزند به دنیا میآورند، و فرزند را پرورش میدهند.
وظایف یک زن در خصوص آموزش کودک برای اینکه نسل برتری گردد بیشتر است و این علت لزوم حفظ عفاف برای زن است. در همین حین نقش مرد بیشتر تامین و پوشش مایحتاج زندگی است، او باید احتیاج خانواده را تامین کند تا حامی خانواده باشد و بیشتر بیرون از خانه در این جهت تلاش می کند. بنابراین خدا بندگانش را به نسبت توانائی ها و نقش آنان می خواهد تا نظم و ترتیب زندگی بر روی زمین را تامین کند.
ایران شما رو در وهلۀ اول به یاد چه چیزی میاندازد؟ آیا دوست دارید که دوباره به ایران سفر کنید؟
ایران… عاشقش هستم. بعنوان اولین عبارت ، ایران مرا به یاد امام خمینی رحمة الله علیه میاندازد که نوری برای این جهان بود. و مرا یاد روحیۀ اهل بیت علیهم السلام میاندازد، احساسی بزرگ و روحانی… من به شما ایرانیان غبطه میخورم زیرا آنچه که در دنیا به آن احتیاج دارید یافتهاید. همه جا امامزاده هست، میوه، مناظر زیبا، مردم … شگفتا… این یک کشور اهلبیت است… عاشق امام علی …. و البته رسول الله (ص)، نسل رسول الله (ص) خوشحالند که ببینند ایرانیان اینچنین عاشق آنانند … کشور صلوات …. عاشق آنم!!! باشد که قادر متعال ظهور امام زمان (عجلالله تعالی فرجهالشریف) را هر چه زودتر برساند.
[ms 4]
بعنوان سوال آخر؛ شما با اینهمه مشغله چگونه شادابی در خانوادهتان را مدیریت میکنید؟
در واقع، اگر واقعا درک کنیم ما برای چه، روی زمین، روی زمین خدا هستیم، آنچنانکه این توضیح در قرآن کریم نیز آمده است (سورۀ ۵۱ آیۀ ۵۶)، در صورت فهم این مطلب، تعارضی بین کار در جامعه و مدیریت خانه پدید نمیآید. موضوع روشن است که ما اینجا روی زمین هستیم که وی را عبادت کنیم و او را بشناسیم (معرفةالله). لغت (شادی) بسیار نسبی است، برخی از مردم خیال میکنند شادی در بیرون از آنان ساخته میشود (از محیط یا از سایر افراد)، در اسلام شادمانی درون خود شماست که یافت میشود. شمائی که میخواهید خوشحال و مؤثر باشید.
ما در مورد شادی بسیار تحت تاثیر غرب قرار گرفتهایم که میگوید آنچه که میخواهیم انجام دهیم این شادی است، چنانچه خواستۀ ما باید به آنچیزی که آنان آنرا خوشحالی میخوانند، منطبق باشد… به نظر میرسد که ما باید مثل دیگران باشیم، اگر چنین نشد، شما بعنوان یک آدم شاد و موقت محسوب نخواهید شد. جامعه، به شما اینگونه دیکته و تحمیل میکند که طوری باشید که دیگران میخواهند و این از آموزههای اسلامی بسیار دور است. این برنامهدهی و دکترین غربی، باعث میشود بسیاری از مردم سرخورده و سرگردان و وابسته به «اشیاء» و «موضوعاتی» شوند که در اسلام بدان مادیات پست و گمراهی خوانده میشود.
بنابراین به نظر من این بسیار مهم است که خود را بشناسیم، چنانکه امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرمایند : «کسی که خود را بشناسد، خدای خود را خواهد شناخت» و این باعث میشود شما در جامعه، هر کجا که باشید، در خانوادۀ خود، یا در میان جامعۀ پیرامون، احساس راحتی بکنید.
در زمین «او» هر کدام از ما وظیفه و تکلیف خاص خودش را دارد. بنابراین دقیقا با توجه به اراده و خواست «او» باید کارها را انجام دهیم. طبیعتا همانطور که میدانید این آنقدرها هم آسان نیست، اما این همان منظور زندگی بر روی زمین جهت آماده شدن برای حیات ابدی جهان اخروی است. ان شاءالله.
متن گفتگوی انگلیسی با خانم ئما راشمن
از همینجا مجددا از خانم راشمن بدلیل صبر و حوصلهای که در گفتگو بهخرج دادند سپاسگزاریم