[ms 1]
بهمن ۵۷، با خاطرات فراموشنشدنی اش، با آن شکوه و همدلی و فریادهای سرخ و سفید و سبزش، چیزی نیست که از حافظه تاریخ این مملکت برود، هر کدام از ما، با هر سن و سالی هم که باشیم، نسل اولی، دومی یا سوم و چهارمی، با حال و هوای آن روزها غریبه نیستیم. حال و هوایی که در عکس و فیلم ها، در کتابها و مجلهها و روزنامههای آن روزگار و در خاطرات کتبی و شفاهی مردم ثبت شده است.
«راضیه کوچکی»، بهمن ۵۷، یک دختر دبیرستانی و اهل نوشتن و ثبت کردن بوده. دفتر خاطرات انقلابش را به رسم امانت به چارقد داده تا انقلاب را اینبار از دریچه دستنوشته های دخترانه ببینیم. دختری که شور و شعور انقلاب، از دست خط و قلم جوانانهاش میتراود.
این دفتر قدیمی، با یادداشتبرداری او از کتابهایی که آن زمان، جوانها مثل گج، با هزار زحمت و دردسر پیدا میکردند و سر میکشیدند شروع میشود، در ادامه به ثبت شعارها، شعرها و سرودهای انقلابی میرسد و بعد با گزارش لحظه به لحظه از بهمن شلوغ آن روزها به اوج میرسد و تا رسیدن به ۲۲ بهمن ۵۷ و پیروزی انقلاب، ادامه مییابد.
راضیهی نوجوان آن روزها، امروز یکی از معلمهای نمونه کشور است.
[ms 0]