[ms 1]
چند روز پیش که دنبال دخترم به مهدکودک رفته بودم؛ دیدم که معاون مهد، سراغ مادر بچهای را میگرفت. از قرار معلوم والدین آن دخترک، او را از صبح به مهد آورده بودند و تا آن موقعکه ساعت ۵ عصر بود هنوز دنبالش نیامده بودند!
پرسوجویی که کردم فهمیدم این اتفاق در خیلی روزهای دیگر هم میافتد و تعدادی از بچهها که پدر و مادرشان شاغل هستند، بیشتر از ۸ ساعت از روز را در مهدکودک هستند.
رفتن به مهدکودک به میزان کم و مناسب، در سنین بالای ۳ سال فواید زیادی برای کودک دارد. اما باید توجه داشت که کودکان بهویژه در سالهای اولیه زندگی خود، به رابطهای صمیمی و بیوقفه با مادرانشان نیاز دارند.
جان بالبی، دانشمند برجسته جامعهشناسی، میگوید: «رابطه کودک با مادر خود سنگ بنای شخصیت اوست، کودک همانقدر که به غذا نیاز دارد به حضور مادر نیز نیازمند است و غیبت مادر، ناگزیر حس شدیدی از خسران و خشم را ایجاد میکند. در صورت فقدان یا ناکافیبودن این دلبستگی در آغاز زندگی، کودکان توانایی داشتن روابط صحیح با دیگران را نخواهند داشت.»۱
پژوهشهای اخیر نشان داده است که الگوی دلبستگی که در دوران نوزادی و آغاز طفولیت شکل میگیرد عمیقا تحت تاثیر عواملی چون در دسترس بودن مادر، حساسیت او به پیامهای کودک و پاسخگوییاش به نیاز طفل (آرامش و مراقبت) است. مهدکودکهای طولانی، وضعیتی پرخطر برای کودکان و در نتیجه برای کل جامعه است. چنین کودکانی در برابر پدر و مادر و سایر همسالان خود احساس عصبانیت و ستیزهجویی میکنند. مطالعات نشان میدهد که کودکان پرخاشگر، ترک تحصیلکردهها، بازداشتشدگان و زندانیان عمدتا در کودکی فاقد رابطه عاطفی بودهاند.۲
رابطه عاطفی مادر و کودک، به میزان زیادی در ادامه حیات جسمی و روحی او مؤثر است. اولین حسی که این فرایند به نوزاد میدهد حسی از اعتماد به دنیایی است که به تازگی در آن پانهاده است. این امر میتواند تمام مسیر سرنوشت او را رقم بزند. شاید دوران شیرخوارگی بهترین فرصت برای مادران باشد تا با در آغوش گرفتن فرزند خود و شیر دادن به او، دلبستگی عمیق و پایداری را برای همیشه ایجاد کنند.
دکتر برتون وایت، از دستاندرکاران پروژه پیشدبستانی دانشگاه هاروارد، و کارشناس در زمینه سه سال اولیه زندگی، مهدکودک را فاجعهای برای کودکان دانسته و میگوید: «غیر ممکن است بتوان در مهدکودکها میزان بالایی از عشق سفارشی تولید کرد. پس از ۳۰ سال پژوهش روی چگونگی رشد مطلوب کودکان، فکرش را هم نمیکنم که نوزاد یا کودک نوپایی از خانوادهام را تماموقت در مهد کودک بگذارم. اکیدا از شما میخواهم که وظیفه نگهداری از کودک را در سه سال اولیه زندگی به هیچ فرد دیگری وانگذارید. کودکان ماندن بیش از ۲۰ ساعت در هفته در مهد کودک را، به منزله طرد شدن از سوی والدین تلقی میکنند.»۳
علاوه بر این؛ مهدکودکها منبع انواع بیماریهای انگلی و عفونی هستند که دائم کودکان و خانوادههای آنان را دچار میسازد. طبق آمارها کودکان مهدکودکی بین ۲ تا ۱۸ برابر بیش از سایر کودکان در معرض انواع بیماری ها هستند.۴
در همین فکرها بودم که صدای دخترم مرا به خود آورد. طول راه پاهای کوچکش را خسته کرده بود. در آغوشش گرفتم و به یاد آن دخترک تنها، نوازشش کردم.
پی نوشت:
۱. J. Bowlby, Attachment andloss, New York, Basic Books, 1969, p xiii
۲. ویلیام گاردنر، جنگ علیه خانواده، ترجمه معصومه محمدی، چاپ دوم، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، ۱۳۸۷، ص ۲۱۶- ۲۲۶
۳. New Dimensions magazine, November 1990, p 23
۴. Ibid, p 42