شتر غدیر، شتر جمل

[ms 0]

گاهی در وقایع تاریخی می‌شود اشتراکاتی بی‌ربط یا کم‌ربط یافت که اگر کمی دقت کنیم می‌توان برخی ربط‌های مهم و البته مغفول را از همین اشتراکات بی‌ربط کشف و بزرگ‌نمایی کرد.

از شترانی که در آخرین روزهای سال دهم هجری، پالان آنها منبر پیامبر اسلام در غدیر خم شد تا پیام مهم خود را به گوش حاجیان برساند تا شتری که ربع قرن پس از واقعه غدیر به عنوان سمبل مخالفت عده‌ای از اعضای خانواده و صحابه بزرگ پیامبر با حاکم منتخب و مشروع مسلمین شد می‌شود نقطه اشتراکی به نام اصول‌گرایی و تعهد ایمانی را بیرون کشید.

ابتدا به پایان سال دهم هجری برویم که پیامبر ما در بازگشت از آخرین حج خود و در آخرین‌های ماه‌های عمر خویش هزاران زائر خانه خدا را در برکه‌ای بنام «خم» متوقف کرده و از «ولایت علی» برای آنان سخن گفت. به باور ما این اقدام پیامبر اسلام نمی‌توانست معنایی جز اعلام جانشینی علی‌بن ابی‌طالب (ع) در همه شؤون پیامبر (جز شأن پیامبری ایشان) داشته باشد.

اما در عمل دیدیم که اتفاق دیگری افتاد و کمتر از سه ماه پس از سخنرانی غدیر خم، سرنوشت جهان اسلام به «خلافت» و «خلفا» موکول شد و علی به دلایلی همچون جوان بودن (۳۴ ساله بودن)، دست داشتن در قتل بسیاری از بزرگان مشرکین در جنگ‌ها و عدم پذیرش ایشان از سوی برخی قبایل، از زعامت جامعه نوپای اسلامی دور نگه داشته شد و کار به دست شیوخ کهنسال و مورد حمایت قبایل افتاد.

شاید برای خیلی‌ها این پرسش پیش آمده باشد که چرا پیامبر اسلام در تعیین جانشین سیاسی و دینی خود به این مصلحت‌های مقبول اعراب توجه نکرد و ترجیح داد توانایی‌های فردی علی (ع) را معیار انتخاب خویش قرار دهد؟ آیا نمی‌شد فردی از شیوخ مقبول و محبوب عرب به عنوان حاکم دوره گذار انتخاب شود تا زمینه را برای حکومت حاکم ایده‌آل آماده کند؟

حال به ربع قرن پس از واقعه غدیر برویم و شورش اصحاب جمل را بنگریم که به دلیل بی‌اعتنایی عامدانه امام علی (ع) نسبت به برخی مصلحت‌های مقبول آن زمان (و البته همه زمان‌ها) شکل گرفت. علی نیز همچون مراد خویش حاضر نشد در عزل و نصب‌های کلیدی و حساس خود به برخی مصلحت‌ها توجه کند و اصول و تعهدات ایمانی خویش را فدای احتیاطات و مصلحت‌های مورد پذیرش رجال سیاسی و قبایل قلدر آن عصر کند.

 

این رویه پیامبرگونه علی سه جنگ فرسایشی و کم‌سابقه را بر او تحمیل کرد و منجر به ترور او و کوتاه شدن دوره حکومتش شد. این سرنوشتی بود که نه تنها سیاستمدار هوشمند و زیرکی چون علی بلکه هر تحلیل‌گری می‌توانست آن را پیش‌بینی کند، اما اینجا هم علی چون مرادش محمد (ص) ترجیح داد به اصول و حقایق ایمانی خویش پشت نکند و در گرداب توجیه و مصلحت‌سنجی نیافتد.

علی همچون پیامبر نیک می‌دانست که چنین مصلحت‌سنجی‌هایی به موریانه‌ای می‌ماند که خانه ایمان او و خلق را می‌خورد. برای علی نیز مهم این است که به نام دین و به اسم علی، به غیرمسلمان‌ها هم ظلم نشود. او حاضر نیست به قیمت بقای حکومت خویش از اصول ایمانی و انسانی دست شسته و مؤید ظلم و انحراف امثال امویان و زیاده‌خواهی قبایل باشد.

جهاز شتران غدیر شاهد اصول‌گرایی پیامبری شدند که به تربیت‌یافته خانه خویش آموخته بود حتی شورش شتر سرخ‌موی همسر پیامبر هم نباید حاکم اسلامی را در آزادگی و اصولگرایی و قانون‌مندی مردد و مذبذب کند.

محمد (ص) از جهاز شتران منبری ساخت تا بی‌اعتنایی خود به سنت‌های غلط و مصلحت‌سنجی‌های غیر شرعی و غیر عقلایی را فریاد بزند و علی (ع) نیز شتر اصحاب جمل را سمبلی کرد که بگوید برای چند روز بیشتر باقی ماندن بر سر قدرت حاضر نیست حقیقت و انسانیت را در پای مصلحت‌های قبیله‌ای و مافیایی ذبح شرعی کند!