[ms 0]
خیلی وقت بود که صدای جمع کردن اسباب و اثاثیهی «کارلا برونی» ایتالیایی از کاخ الیزه بهگوش میرسید. تقریبا تمام فرانسه مطمئن شده بود که دیگر دوران اجارهنشینی «نیکولا سارکوزی» تمام شده و او باید جایش را به فردی دیگر بدهد که تنفر مردم از او تا این حد شدید نباشد؛ تنفری که با تمسخر فراوان هم همراه بود. افزایش شدید مالیاتها در این کشور، خندهی تلخی را بر لب فرانسویها نشانده بود؛ مالیاتهای سنگینی که با شوخی و زهرخند، از آن بهعنوان صاف کردن صورتحساب شام پیروزی سارکوزی در انتخابات ریاست جمهوری دورهی قبل در فلان رستوران گرانقمیت «شانزه لیزه» یاد میکردند.
اما «فرست لیدی»ِ الیزه، یک خوششانسی محض دارد و آن اینکه کسی قرار نیست جانشین او شود! اشتباه نکنید؛ سارکوزی نتوانست رأی مردم کشور ششگوش را بهدست بیاورد، اما رقیب پیروزش «فرانسوا اولاند» همسری ندارد که بخواهد جای کارلا برونی را پر کند و جایگاه بانوی نخست فرانسه را به خود اختصاص دهد. عجیب است اما اولاند چند سالی است با کسی زندگی میکند که تنها دوست اوست و ازدواج رسمی میان آنها صورت نگرفته است!
فرانسوا اولاند هفتهی گذشته در حالی سکان الیزه را بهدست گرفت که برای اولین بار در تاریخ جمهوری پنجم فرانسه، بانویی وی را بهعنوان رییسجمهور همراهی میکرد که قانونا نسبتی با وی ندارد. «والری تریرویلر»، روزنامهنگار ۴۷ سالهای که هنگام بدرقهی سارکوزی از کاخ الیزه، اولاند را همراهی میکرد، تاکنون دو بار ازدواج کرده که هر دو ازدواجش به طلاق انجامیده و از این دو ازدواج صاحب سه فرزند است. فرانسوا اولاند، نه همسر رسمی وی محسوب میشود و نه پدر فرزندانش.
تریرویلر بر این باور است که این موضوع که بانوی اول فرانسه همسر رِیسجمهور نبوده و تنها همخانهی وی باشد، مشکلی ایجاد نمیکند و تنها زمانی که وی و اولاند بخواهند با پاپ دیدار داشته باشند، قدری دردسرساز است. این مطلب را روزنامهی آمریکایی هافینگتون پُست انعکاس داده است. این روزنامهی آمریکایی ادعا کرده است که در بین سوسیالیستها ارتباط با یک زن در عین ازدواج نکردن با او، چندان مهم نیست و این افراد همواره از خود سؤال میکنند که اصلا چرا باید ازدواج کنند؟ بنابراین، نهاد خانواده برای سوسیالیستها چندان اهمیتی ندارد.
البته داشتن روابط خارج از چارچوب خانواده در بین رؤسای جمهور سابق فرانسه نیز بیسابقه نبوده؛ مثلا «فرانسوا میتران» که او هم یک سوسیالیست بود، روابط بیرون از خانواده داشت. شخص سارکوزی نیز با ازدواج با یک مانکن ایتالیایی به نام کارلا برونی، جنجالهای زیادی آفرید و کار را به آنجا رساند که به نوشتهی بیبیسی، مشکلات فرهنگی، علت اصلی کنار گذاشته شدنش از قدرت بود.
تریرویلر با افتخار میگوید که او یک «زن آزاد» است. فرانسوا اولاند هم حاضر به تأیید یا رد اینکه این دو با هم زن و شوهر هستند یا نیستند، نشد و ابراز داشت که زندگی ما به خودمان مربوط است. شاید تا پیش از ریاست جمهوری این ادعا تا حدودی درست بود، اما اکنون که اولاند رییسجمهور فرانسه است، شاید افکار عمومی این کشور به این راحتی از کنار این مسئله عبور نکنند. اگر اندکی با فرهنگ اجتماعی_سیاسی غرب آشنا باشید، قطعا درمییابید که حتی در ایالات متحده نیز این ادبیات در عرصهی سیاست عجیب بهنظر میرسد، چرا که رییسجمهور و همسرش در آمریکا نهتنها باید همسر یکدیگر باشند، بلکه باید نماد یک زوج موفق تلقی گردند.
والری همچنین میگوید که سعی دارد ویژگی زندگی خصوصی خود را با اولاند حفظ کند. به همین دلیل او بر ادامهی تربیت و سرپرستی پسرانش و ادامهی فعالیتهای روزنامهنگاری اصرار دارد. در چند روز آینده، مشخص خواهد شد که او میان فعالیت بهعنوان بانوی اول فرانسه و یک روزنامهنگار، کدام یک را انتخاب خواهد کرد.
جمهوری پنجم فرانسه اکنون با پدیدهای جدید مواجه شده که اگرچه تا پیش از این در سطح عموم جامعه وجود داشت، اما به الیزه راه نیافته بود. تردیدی نیست که از منظر اخلاق مسیحی، آنچه اولاند و تریرویلر به آن افتخار میکنند، ناپسند و مذموم است، اما روشن است که در فرانسه و بالاخص پس از انقلاب کبیر که جمهوری را در این کشور تأسیس کرد، حساسیتهای مذهبی رو به کاهش نهادهاند.
اینک یک فرانسه مانده و یک رییسجمهور، با سؤالی دربارهی اینکه بانوی اول فرانسه چه کسی خواهد بود و آیا اولاند و والری، برای جلوگیری از مشکلات بعدی رسما ازدواج خواهند کرد یا رییسجمهور جدید فرانسه، رسما به روابط نامشروع خود با والری ادامه خواهد داد و انتقاد اخلاقگرایان و دینداران اروپایی را به جان خواهد خرید تا مشخص شود نهاد خانواده در فرانسه تا چه اندازه دستخوش تخریب و نابسامانی شده است…
«تریرویلر با افتخار میگوید که او یک «زن آزاد» است.»
از اون حرف هاییه که ساعت ها میشه راجع بهش بحث کرد. اصلا تعریف یک زن آزاد چیه؟ مگه ازدواج با یک مرد بردگیه؟ یعنی کسانی که اینطوری فکر می کنند معتقدند مرد غالبه و زن رو به اسیری می بره؟ یعنی اینقدر زن رو حقیر می بینند؟
این همه هیاهو به خاطر یک تکه کاغذ؟ به خاطر چندتا امضا؟ که چی بشه مثلن؟
سرکار فرانک
مشکل از اونجایی شروع شد که اون تعهد مقدس به یه برگ کاغذ ناچیز تقلیل پیدا کرد و چند تا دونه امضا که بشه به راحتی راجع بهش همین حرفی رو زد که شما می زنید. این اتفاق نیست که یکباره بیفته. این به فراینده که دهه ها طول کشید تا قشری از آدم ها به این حرفی برسند که شما رسیدید.
وگرنه چه تفاوتی بین انسان و بسیاری از حیوانات هست وقتی چیزی به اسم خانواده و تعهد و ازدواج بی معنی باشه و همه چیز کلا دور همی و صرفا جهت اکتساب لذت باشه؟!
خب شاید برای اونا مقدس نیست. اگه بود که میرفتن کلیسا خدمت جناب کشیش که اونا رو عقد کنه. وقتی اعتقادش نیست نیست دیگه. زوری که نیس
واقعا ایا می توان در این دنیایی که تقریبا همه چیزش معکوس شده چون پوستینی که علی (ع) گفته به فرانک چیزی گفت به عنوان جواب؟
نمی خوام با کسی بحث دو طرفه کنم. ولی خب نظر سرکار فرانک هم می تونه به عنوان یه نظر مطرح باشه برای یه عده ای.
مساله اینه که حالا طی یه پروسه چندین و چند ساله تقدس امر ازدواج برای فرانسه از بین رفته. حالا رئیس جمهور لنگه دنیا بخواد زن داشته باشه یا هم خانه، شاید علی الظاهر فرقی تو زندگی ما نکنه اما یه نکته اینجا هست، اونهم اینه که ما نگاه کنیم ببینیم اونها تو اخلاق به کدوم ناکجاآباد رسیدند، که ما اون مسیر رو طی نکنیم.
همیشه اشتباه میکنید سارکوزی فقط چند درصد کمتر از رقیبش اورد
عرق شرم هم داره! چه قدر وقیح شدهاند بعضیها…
یعنی یکی بالاسر اون مملکت نیست بزنه توو گوش رئیسجمهورش؟ کی اینا رو تأیید صلاحیت کرده؟
چه حرف بامزهای زدم! «تأیید صلاحیت»!!
خدا نصیب نکنه…
الان یعنی جامعه ما اخلاقمدارتر از فرانسه است؟ معیار اخلاق همین مسائل … آدماس فقط؟
الان ایرانیها کمتر از فرانسویها دروغ میگن؟ کمتر خیانت میکنن؟ کمتر زیرآب میزنن؟ بیشتر حقوق همدیگه رو رعایت میکنن؟ کمتر رشوه میگیرن؟ کمتر پارتیبازی میکنن؟ بیشتر قانون رو رعایت میکنن؟ بیشتر به هم احترام میذارن؟ کمتر فحش میدن؟ کمتر دعوا میکنن؟ بیشتر وظایف شغلیشان رو جدی میگیرن؟ کمتر تقلب میکنن؟
معیار اخلاق برای من در وهله اول رعایت حریم و حقوق دیگرانه. طبق مشاهدات من در یک کشور اروپایی (که مدتی اونجا زندگی کردم) مردم بیشتر حریم همدیگه رو رعایت میکنن و به حقوق هم احترام میذارن.
در اون کشور اروپایی هیچ مردی به من متلک نگفت. هیچ مردی توی شلوغی دستش رو به بدن من نزد. هیچ مردی در خیابانهای خلوت منو نترساند. هیچ موتوریای حرفهای زشت به طرف من پرتاب نکرد. اتفاقی که توی ایران اونقدر میفته (نه فقط برای من، برای بیشتر خانمها) که دیگه عادی شده. وضع نشستن آقایان در تاکسی هم که بماند..
در کتابخانه دانشگاه اون کشور اروپایی مردم حتا کتابشان رو با احتیاط ورق میزنن که صداش مزاحم دیگران نباشه و کوچکترین صدایی از کسی در نمیاد. در کتابخانه ایران خانمهای چادری تا بن دندان محجب با موبایل حرف میزدند توی سالن مطالعه! و وقتی بهشان تذکر میدادی بهت پرخاش میکردند.
رئیس جمهور کشور ما به وزیر بهداشتش میگه «هلو» و این بیاخلاقی نیست. ما نگران رسمی بودن رابطه رئیس جمهور فرانسه ایم.
من کاری با فرانسه ندارم. ربطی به من نداره. ولی وضعیت اخلاقی جامعه ما هم نگرانکننده است. بهتره سرمان رو از کار دیگران بیرون بکشیم و نگران وضعیت اخلاقی مردم خودمان باشیم. اخلاق فقط مربوط به حیطه روابط جنسی نیست. هرچند جامعه ما از اون لحاظ هم وضع جالبی نداره. تا این حد هم که ظاهرش رو حفظ میکنه به خاطر قوانین سفت و سختی هست که وجود داره.
توپ پری دارید سرکار فرانک! همه رو هم اینجا گویا می خواید خالی کنید!
قبل از هر چیز توصیه می کنم این سه یادداشت رو که یکیش راجع به مزاحمت های آقایان در ایرانه و یکی راجع به تاکسی ها و دیگری مربوط به یکی از نویسندگان چارقد در فرانسه میشه بخونید:
https://charghad.ourmag.ir/3875/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88
https://charghad.ourmag.ir/3747/%D9%BE%D8%B3-%D9%85%D9%86-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D8%A8%D8%B4%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%9F
https://charghad.ourmag.ir/4049/%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D9%82-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B2%D8%AF%D9%87
این سه یادداشت مشتی نمونه ی خروارها گفته های چارقدی هاست در زمینه ی معضلات اجتماعی، فقط خواستم مطلع بشید که اینجا کسی با حرف هایی که می زنید غریبه نیست.
اما بعد:
کسی راجع به کاملا پاک بودن ایران حرفی نزد! شما که گویا دنیا دیده اید بهتر می دونید که هر جای جهان معضلات خودش رو داره و جامعه ای موفق تره که در گذر زمان به تصفیه درونی خودش بپردازه.
تصفیه درونی یعنی خودمون متناسب با فرهنگ و اعتقادات و تاریخ خودمون اجتماعمون رو به سمت تعالی پیش ببریم، نه اینکه یه جای دیگه رو (که خودش هم یقینا معضلات خودش رو داره) هدف گذاری کنیم تا مثلا به اونجا برسیم.
شما بی اخلاقی های فراوونی رو از ایران اسم بردید و بلدید، اما اینها حرف های تازه ای نیست، تلاش جاهایی مثل چارقد هم برای مرتفع کردن فرهنگی همین معضلاته، با چشمی باز، و بدون بت انگاری جوامعی که خودشون الآن تو خیلی مشکلات دارند دست و پا می زنند.
بله هرجای جهان معضلات خودش رو داره. من هم جایی رو بت نکردهم. فقط خواستم بگم که:
اگر دانی که نان دادن صواب است
خودت میخور که بغدادت خراب است
من کاملا با حرف فرانک موافقم .مشکل ما ایرانی ها اینه که فساد را فقط مختص مسایل جنسی میدونیم