کل کلای من و سهیلا تمومی نداشت. همیشه سر همه چیز با هم اختلاف نظر داشتیم. سمانه که میومد با پا در میونی اون بحثهای ما دو نفر هم تقریبا جمعبندی میشد چون پختهتر فکر میکرد و حرف میزد.
این دفعه بحث من و سهیلا سر این قضیه بود که آیا زنها میتونن و باید در امور سیاسی و سیاست دخالت کنن یا نه! آیا حضور اونها در عرصههای سیاسی زیانباره یا لازم؟
من به شدت موافق حضور فعال زن در عرصههای مختلف سیاسی بودم. اونم با تمام اصول و فروع و حواشی اون و معتقد بودم امور مربوط به خونه همیشه یه جور ترمزه برای زنها. به عکس سهیلا میگفت زنها اصلا نباید در این زمینه وارد بشن و دائم مثال از زنان غربی میآورد که در دامن زدن به هیاهوی جنگ و بیعدالتی گوی سبقت رو مثل خانم رایس از مردا ربودن و بهش میگن دختر جنگ و … خلاصه بحثمون خیلی بالا گرفت تا اینکه سمانه به دادمون رسید و گفت مگه حضرت زهرا(س) خونهداری نمیکردن؟ مگه این قضیه جلوی بینش سیاسی ایشون رو گرفت؟ جایی که لازم بود، توی خونه و کوچه و مسجد به حمایت از ولی زمان برخاستن اون هم تحت هر شرایطی، پشت در، زیر سیلی، در سخنرانی و… . مگه حضرت زینب(س) بچهداری نمیکردن؟ این کار مانع انجام رسالت عاشورا شد؟ شما فکر میکنین حضرت زینب(س) یه روزه تو کربلا بینش سیاسی پیدا کردن؟ دیدگاه درستی از قبل نسبت به شرایط زمانشون نداشتن؟ نه! همون دیدگاههای صحیح اجتماعی و سیاسی ایشون نسبت به اوضاع و شرایط زمان بود که پیام عاشورا رو به کوفه و شام و عالم و تاریخ رسوند.
مگه سیاست فقط جزء احزاب سیاسی شدن و تو مجلس رفتن و تو حوزههای سیاسی – اجتماعی داخل شدنه؟ من که فکر میکنم دید و بینش سیاسی ما باید اون قدر قوی باشه تا بفهمیم چه کسی چه خوابی برامون دیده.
زن اون قدر باید ریزبین باشه که از دیدن چهار تا برنامه، بتونه سیاست پشت اونا رو بفهمه… از دیدن چهار تا عکس روی جامدادی و مداد تراش و دفترچه، بگیره که چه خوابی برای بچهاش دیدن تا بتونه به موقع عکسالعمل مناسبی داشته باشه و بفهمه اگه یه عده سنگ حقوق اون رو به سینه میزنن دلشون به حال زن جماعت سوخته یا میخوان از عواطف اون به نفع بازیهای سیاسی خودشون بهرهبرداری کنن؟ این، اون بینشیه که ما الان بهش نیاز داریم.