من معتقد به نقد سازنده هستم

نگاهت که به ساختمان هرمی شکل بهارستان می‌افتد ناخودآگاه یاد جماعتی می‌افتی که قرار است برای مردم و تو خدمت کنند و وقتی نزدیک‌تر می‌شوی خیل جماعتی را می‌بینی که چشم به خدمت این خدمت‌گزاران دوخته و داخل اتاق انتظار ساختمان شماره‌ی ۲ نشسته اند. بعد از کلی گیت امنیتی که رد می‌کنیم وارد یک حیاط کوچک و باریک می‌شویم که دو طرفش را کاج‌هایی پوشانده است. خانم عکاس می‌خواهند عکسی بگیرند که از ترس توقیف دوربین توسط سربازانی که هر جا سر بر گردانی دیده می‌شوند – آن هم در حد انبوه که عجیب یادآور سربازخانه است – بی‌خیال شده و می‌رویم به سمت آسانسور؛ که آن‌جا هم متوجه می‌شویم باید باز هم کنترل شویم؛ که می‌شویم! این‌جا طبقه‌ی هفتم و اتاق ۷۱۲. دفتردار در حال حاضر نیستند و خانم نماینده در اتاق دفتردارشان مشغول پاسخ‌گویی هستند و این یعنی شاید بتوان بی‌تکلف‌تر با او وارد بحث شد.
فاطمه آلیا متولد سال ۱۳۳۵ و کارشناس ارشد علوم سیاسی است و البته جزء نمایندگان اصول‌گرای مجلس هفتم که برای حضور در دوره‌ی هشتم مجلس هم کاندیدا شده و معتقد است باید قدردان استقبال مردم بود و خدمت در مجلس را هم منتی از طرف خداوند می‌داند. خانم آلیا قبل‌تر معلمی می‌کرده و حالا می‌گوید با آمدنش در مجلس فقط آدرس محل کارش تغییر کرده و هدف را فقط خدمت‌گزاری به مردم می‌داند. با وجود این‌که آن روز مصاحبه از جمله روزهای پرمشغله‌ی ایشان بود، به گرمی و با حوصله پاسخ‌گوی سوالات ما شدند و البته این گفت و گوی گرم موجب تاخیر ۴۵ دقیقه‌ای ایشان برای رسیدن به صحن علنی مجلس شد که باز هم از ایشان متشکریم. راستی هم اتاقی ایشان، خانم فاطمه رهبر بودند که نتیجتا ایشان را هم آن روز دیدیم و همین! و البته آن چه باقی ماند همین گفت و گوی یک ساعت و ده دقیقه‌ای ما بود.

چرا مجلس؟
شاید اولین سنگر ما برای خدمت‌گزاری مجلس نبوده است. من ۳۰ سال سابقه‌ی خدمت دارم. ۱۴ ساله بودم که در همان دوران تحصیل شروع کردم به هم‌کاری با مدیر مدرسه. خب به تبع زمان دانش‌جویی هم‌، کار می‌کردم و فعالیت اجتماعی هم داشتم. بعد از پیروزی انقلاب هم از آن‌‌جا که میزان فعالیت زنان افزایش پیدا کرد هم‌چنان فعالیت‌هایم را ادامه می‌دادم. من برای خدمت، سنگرهای مختلفی را طی کرده‌ام تا به مجلس رسیده‌ام. البته از دوره‌ی سوم مجلس برای کاندیدا شدن به من پیشنهاد می‌دادند؛ که آن زمان سن بچه‌هایم کم بود و قبول نمی‌کردم. تا این که در دوره‌ی هفتم مجلس دیدم می‌شود و قبول کردم‌. حالا هم با توجه به اصرارهایی که به من شد و عاقبت نماینده شدم باید بیش‌ترین علتش را از مردمی بپرسید که به من رای داده‌اند. من وقتی به مجلس آمدم با خودم گفتم فقط نشانی محل کارم عوض شده و هم‌چنان آن دغدغه‌ی خدمت به مردم وجود دارد و این شکل کار است که از حالت مدیریت و اجرایی به قانون‌گذاری درآمده؛ که البته آن سوابق و تجربیات گذشته برای قانون‌گذاری لازم است.

فکر می‌کنید بعد از گذشت ۴ سال تا چه اندازه به این هدف‌تان که خدمت‌گزاری بوده است رسیده‌اید؟
در جواب کوتاه باید بگویم؛ حداکثر توانم را به کار بسته‌ام. و جواب کامل این‌که خب مردم انتظارات مختلفی دارند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، خود حضرت امام و مقام معظم رهبری باعث بصیرت مردم و در نتیجه افزایش مطالبات شده‌اند. الان مطالبات مردم زیاد و به حق است. ما در مجلس سه وظیفه‌ی اصلی داریم؛ قانون‌گذاری و نظارت بر اجرای قانون و ارتباط با موکلین است. اگر چه ارتباط با موکلین کار اصلی ما نیست ولی آن کارهای اصلی هم بدون این سرمایه، ناقص است. قطعا یک وکیل باید به طور مستمر و موثر با موکلینش در ارتباط باشد تا از خواسته‌های اساسی‌شان مطلع شود و بعد بتواند آن را در قانون‌گذاری دخالت بدهد و از نظر من در بخش ارتباط با مردم مجلس هفتم موفق بوده است. به ویژه نمایندگان تهران با ابتکاری که در مجلس هفتم برای تسهیل ارتباطات مردمی ارائه کردند؛ این‌که در هر منطقه‌ی تهران یک دفتر زده‌ایم تا هر شخصی بسته به نزدیکی محل سکونتش به این دفاتر مراجعه کند و البته در بهارستان هم همین دفتری که شما هم آمده‌اید می‌توانند بیایند؛ و این در عین حالی است که طبق قانون هر نماینده که از هر شهری رای می‌آورد نماینده‌ی کل آحاد ملت است؛ به همین دلیل مثلا من مکاتباتی از شهرستان‌های مختلف هم دارم و حتی خودم را محدود به تهران نمی‌دانم.

نه به عنوان یک نماینده؛ بلکه به عنوان فردی که به امور مجلس هفتم آگاه است، این دوره را با مجلس ششم مقایسه کنید.
من به عنوان شهروندی که علاقه‌مند به امور مجلس است می‌گویم مجلس ششم صبغه‌ی سیاسی‌اش بر سایر صبغه‌ها غلبه می‌کرد. ببینید ما در مجلس هفتم درست بعد از این که نتایج آرا اعلام شد در فاصله‌ی سه ماهی که تا خرداد و شروع کار رسمی مجلس هفتم بود، مشکلات شهر تهران را بررسی و اولویت‌بندی کردیم‌. در واقع از همان اولین روزهای مجلس هفتم مطالبات مجلس همان مطالبات مردمی بود. در مجالس گذشته حالا یک مجلس به توسعه‌ی اقتصادی یا به توسعه‌ی سیاسی پرداخته است؛ به تبع همان دولت وقت. ولی در مجالس قبلی فرهنگ و معنویت مغفول مانده بود و از افتخارات این مجلس این است که به مسائل فرهنگی دقت کرده است.

تصویب لایحه‌ی خانواده هم از اولویت‌ها بود؟
این لایحه یک لایحه‌ی جامع حمایت از خانواده است. دقت بفرمایید حمایت از خانواده؛ یکی از تفاوت‌های مجلس ششم با مجلس هفتم در بخش زنان را می‌توان همین موضوع دانست؛ که در مجلس ششم مسائل مربوط به زنان را به صورت انتزاعی و مستقل بررسی می‌کرد ولی دوره‌ی هفتم علاوه بر رسیدگی به امور زنان، مسائل خانواده را هم مدنظر داشت و این یعنی چیزی مضاف بر آن؛ نه این‌که بحث قبلی حذف شود. و اما لایحه‌ی خانواده که ۵۳ ماده دارد و موارد بسیار خوبی هم دارد؛ مثلا همین استفاده از مشاورین زن در محاکمه‌های قضایی و همین طور تخصیص دادگاه‌های خاص خانواده‌، مواردی مثل نفقه و … . اما یک ماده از این ۵۳ ماده معروف به ماده‌ی ۲۳، بحث انگیز شد. بحث‌ها سر این بود که طبق این ماده، مردها باید برای ازدواج دائمی مجدد، اجازه از دادگاه داشته باشند. و ای کاش رسانه‌ها این را توضیح می‌دادند؛ ببینید وقتی می‌گوییم اجازه از دادگاه، یعنی مرد باید قطعا برای گرفتن زن دوم دلایلی را به دادگاه ارائه دهد؛ و ضمن آن‌که برای این اجازه باید همسر اول این مرد به عنوان خوانده در این دادگاه حاضر شود و به او می‌گویند شوهر شما با این دلایل تقاضای ازدواج مجدد دارد. بنابراین در این صورت هم زن اول مطلع می‌شود و هم بررسی می‌شود که دلایل ارائه شده از طرف مرد صحت دارد یا نه‌. البته در حال حاضر که ازدواج مجدد اجازه‌ی دادگاه را نمی‌خواهد و ما معمولا می‌بینیم نه همسر اول و نه همسر دوم، هیچکدام از ازدواج‌های شوهرشان مطلع نیستند؛ که این خودش خیلی زیاد مشکل آفرین است و در واقع باید گفت این لایحه به نفع خانم‌ها هم هست.

ولی شما خودتان در آن زمان با این ماده مخالفت کرده‌اید. درست است؟
بله! من خودم با این ماده‌ی ۲۳ در کمیسیون مخالفت کردم و گفتم که ممکن است همین موجب نگرانی خانم‌ها شود و اعلام کردم باید توضیحاتی در ذیل این ماده اضافه کرد که موارد سوء استفاده از بین برود و البته این را هم بگوییم که در هیچ جای این لایحه نیامده است که قانون‌های قبلی ملغی شود و این لایحه در واقع در تکمیل آن قوانین قبلی است.

چه اصراری است تعداد زن‌ها در مجلس افزوده شود؟ مگر هدف خدمت‌رسانی نیست؟ اصولا تا چه اندازه جنسیت در این خدمت‌رسانی می‌تواند مهم باشد؟
ما می‌گوییم زن یا مرد بودن در چارچوپ خانواده معنی جنسیتی دارد اما در عرصه‌ی اجتماعی و در پذیرش مسئولیت، ما قائل به تفکیک جنسیت نیستیم. ببینید الآن ما در قانون اساسی داریم که هر فرد حق دارد در تمام مقدرات مملکت دخالت کند و این یعنی هر فرد؛ و این زن و مرد ندارد. این نکته را داشته باشید. و بعد از دیدگاه اسلام به جز یکی دو مورد که آن هم بر اساس مبنا و دلایل درستی است که توصیه نمی‌کند بعضی فعالیت‌ها را برای زنان؛بقیه‌ی موارد زن‌ها می‌توانند در هر زمینه‌ای فعالیت داشته باشند. حضرت امام هم فرموده‌اند که شما زنان حق رهبری به گردن ملت دارید. زنان نقش اساسی در پیروزی انقلاب و دفاع مقدس داشته‌اند. مقام معظم رهبری هم در جایی می‌فرمایند امروز بیش‌تر زنان متدین ما از بین تحصیل کرده‌ها هستند. و این یعنی نظام اسلامی برای زنان سرمایه‌گذاری کرده؛ و آن‌ها باید در همه‌ی عرصه‌ها فعالیت داشته باشند. در مجلس هم من قبول ندارم که حتما بر اساس تعیین سقف مثل بعضی از کشورها یا درصد دادن به زن و مردها عمل شود؛ باید اصلاح نگرش در جامعه صورت بگیرد. الآن در خیلی از تخصص‌ها و فعالیت‌ها، زنان جایگاه‌های بسیار خوبی دارند و اگر قرار باشد بر مبنای حق‌سالاری و شایسته‌سالاری که در اسلام است برای مجلس فعالیتی کرد -با توجه به شرایطی که زن‌ها دارند- به صورت منطقی باید تعداد خیلی بیش‌تری در مجلس قرار بگیرند؛ که خب این هم برمی‌گردد به دو عامل؛ یکی اعتماد به نفس خانم‌ها که خودشان را مطرح کنند و یکی هم میزان توجه و استقبال مردم است.

این درست است اما با وجود مشکلات عدیده و مهمی که برای مطرح شدن و رفع آن‌ها وجود دارد چرا باید در حال حاضر این افزایش تعداد، جزء دغدغه‌های نماینده‌ها و مجلس باشد؟
نه! مجلس به این موضوع نپرداخته است. ما این را در جامعه مطرح کرده‌ایم تا تلاش شود زنان شایسته شناخته شوند و معرفی شوند. این‌ها بحث‌های موجود در جامعه است.(احتمالا نمایندگان در جامعه، نماینده نیستند و جزئی از جامعه محسوب می‌شوند و شاید هم در مجلس، نماینده‌ها جزئی از جامعه نیستند و فقط نماینده هستند و یحتمل‌تر افراد جامعه آن‌هایی هستند که رای می‌دهند و…)

طرح حمایت از زنان سرپرست خانوار به کجا رسید؟
در مورد حمایت از زنان سرپرست خانوار، طرح ویژه‌ای نبود اما بودجه زنان سرپرست خانوار برای توانمندسازی آنان از همان اولین سال مجلس هفتم در دستور کار بود و دو برابر شد. ما در بودجه‌ای هم که همین امسال تصویب شد، بودجه‌ی ۱۳۸۷، ۴۵۰ میلیارد تومان تخصیص دادیم برای افزایش پوشش حمایتی زنان سرپرست خانوار که به سازمان بهزیستی و کمیته‌ی امداد داده شود؛ و معدل مستمری ماهانه‌شان هم برای سال آینده ۹ هزار تومان اضافه شده است. تلاش ما بیش‌تر برای توانمندسازی این زنان است و اعتقاد ما بر این است که باید تا مدتی حمایت کنیم که توانمند شوند و بعد خودشان به هر حال بتوانند زندگی‌شان را اداره کنند‌.

زنان اصلاح‌طلب؛ زنان اصول‌گرا. این تعریف‌ها، تعریف‌های کامل و درستی نیستند. با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری، اگر اصلاح طلب به معنای واقعیش باشد و نه معنای استعاره‌ای و به عاریت گرفته شده. یک اصلاح‌طلب قطعا باید اصول‌گرا باشد و گرنه اصلاح‌طلب نیست و یک اصول‌گرای واقعی بر مبنای الگوی خودش که امام حسین‌(ع) است که ایشان هم قیام‌شان را اصلاح دین جدشان می‌دانند، باید همواره در پی ایجاد تحول و اصلاحات باشد. به همین دلیل تفکر اصول‌گرایی یکی از مبانی اساسی فکری‌اش ایجاد تحول در جامعه است. بنابراین این تعریف‌های امروزه‌ی جامعه از اصلاح‌طلب و اصول‌گرا ناقص است. من فکر می‌کنم به این اصطلاحات جنبه‌ی سیاسی داده‌اند. الآن در جامعه‌ی ما به کسانی که منقد دولت هستند اصلاح‌طلب و به آنانی که کلیت نظام را قبول دارند و تلاش می‌کنند بیش‌تر منویات رهبری را مدنظر داشته باشند و هماهنگ با دولت هستند را اصول‌گرا می‌گویند. یا چپ و راست که این تعابیر شایسته‌ی جامعه‌ی اسلامی نیست‌. این‌ها یک سری واژه‌ها و تعابیر غربی است که حالا وارد جامعه‌ی ما هم شده است.

یعنی شما فعالیت‌ها و عملکردتان را در این چهار سال منوط به اندیشه‌های اصول‌گرایی نمی‌دانید؟
ما با واژه‌ها کاری نداشتیم. ما اولویت‌ها را در نظر گرفته‌ایم که همان مبارزه با فقر و فساد و تبعیض است. در واقع عملکرد مجلس هفتم که الآن خوش‌بختانه چاپ و منتشر شده است را اگر شما نگاه کنید بر اساس رهنمودهای امام و رهبری و اولویت‌های مردم است.

چه قدر از عملکردتان راضی هستید؟
اگر بخواهیم مجلس هفتم را با مجالس قبلی مقایسه کنیم؛ چون رویکردش مطالبات مردم بوده است راضی هستیم. اما اگر بخواهیم مجلس هفتم را با خود مجلس هفتم و ظرفیت‌ها و توانمندی‌هایش مقایسه کنیم، من به شخصه راضی نیستم؛ یعنی باید کارنامه‌ی بهتری داشته باشیم، به دلیل این‌که واقعا در مجلس هفتم، نماینده‌ها به لحاظ تخصص و انتصاب به خانواده‌ی شهدا و ایثارگران و رزمنده بودن خودشان و یا مثلا در کمیسیون فرهنگی ما هم اساتید دانشگاهی طراز اول و هم مجتهدین حوزه‌ی علمیه‌ی طراز اول داشتیم و چه در کمیسیون‌های اقتصادی و اجتماعی هم همین طور. پس انتظارمان هم بیش‌تر از این است.

پس چرا با وجود نارضایتی‌تان از عملکرد مجلس هفتم، باز هم کاندیدا شدید؟
ببینید برای داوطلبی مجلس من اعتقاد شخصی خودم این است که هرگز در طول خدمت ۳۰ ساله‌ی خودم این جوری فکر نمی‌کرده‌ام که خدمت‌گزاری در یک مجموعه‌ی خاصی است‌، بنابراین هر جا که فکر می‌کردم می‌شود به مردم خدمت کرد و موثر بود کار کردم و مکان خدمت برایم فرقی نمی‌کرده. در مورد مجلس هفتم هم از من خواسته شد و مردم هم با رای‌شان مرا انتخاب کردند‌، در این دوره هم شاید سابقه‌ی ما را دیدند و دوباره درخواست کردند. یعنی ما با توجه به این که در فرآیند اصول‌گرایی هم کار می‌کنیم، خود من گفتم به دلیل این‌که امسال سال اتحاد ملی است، وحدت برای‌مان خیلی مهم است و گفتم اگر در فهرست جبهه‌ی متحد اصول‌گرایی قرار نگیرم ثبت نام نمی‌کنم و اگر ثبت کنم و فهرست بعد از ثبت نام تنظیم شود انصراف می‌دهم و خب الآن با آن ساز و کاری که گروه ۶+۵ داشتند‌، نام این بنده‌ی حقیر هم در فهرست جبهه‌ی متحد اصول‌گرایی قرار گرفت و فکر می‌کنم این مسئولیت ما را بیش‌تر می‌کند. مخصوصا که ما در مجلس هفتم توفیق داشتیم فراکسیون حمایت از حقوق معلولان را هم راه‌اندازی کنیم و همین هم باز مسئولیت ما را بیش‌تر می‌کند.

با توجه به این که شما معتقدید با واژه‌ها و گروه‌ها کاری ندارید، پس چه اصراری به حضورتان در جبهه‌ی متحد اصول‌گرایی دارید؟
به دلیل حفظ وحدت و به دلیل این که کثرت لیست باعث شکست است و به دلیل پرهیز از رقابت درون گروهی و دورن جبهه‌ای؛ نه تنها من که عده‌ی زیادی از ما یک میثاقی با هم گذاشتیم که در صورتی که با ساز و کار بررسی و ارزیابی گروه ۶+۵ در لیست قرار نگرفتیم، به خاطر حفظ وحدت کناره‌گیری کنیم و لیست جداگانه‌ای ندهیم؛ چون باورمان این است که تکثر لیست، آراء اصول‌گرایان را می‌شکند و احتمال دارد نتیجه‌ای مشابه آن چه در انتخابات شوراها حاصل شد، مجددا مشاهده کنیم.

بزرگ‌ترین انتقادتان به مجلس هفتم چیست؟
چون معتقد به نقد سازنده هستم، الآن هم هدفم از بیان این انتقادات همان نقد سازنده است؛ من این را به نمایندگان هم گفتم که من فکر می‌کنم همان طور که جامعه هماهنگی بیش‌تری بین مجلس و دولت انتظار داشت‌، با توجه به این که ما می‌گوییم مجلس اصول‌گرا و دولت اصول‌گرا، سه نقد می‌توانم بگویم؛ یکی آن که با توجه به این که اکثریت مجلس اصول‌گرایان بودند و ما فراکسیون اصول‌گرایان داشتیم، می‌شد این فراکسیون اکثریت بهتر مدیریت شود برای تصویب طرح‌ها و لوایح موثر یا مدت زمان کوتاه‌تر و یا با هماهنگی بهتر که رهبری فراکسیون اصول‌گرایان بود. نکته‌ی دوم؛ بعضی وقت‌ها در برخی مسائل جزئی اجرایی که دولت داشت نمایندگان وارد شدند؛ مثل تغییر ساعت که دولت خودش می‌توانست ساماندهی کند و نکته‌ی سوم که اگر نمایندگان انتقادی به دولت و یا مسئولین دو قوه‌ی دیگر داشتند، در خیلی مواقع این موارد، اول رسانه‌ای می‌شد که آن هم جز چند مصاحبه قابل اجرا نیست و صرفا ایراد گرفته می‌شد بدون این که راه حلی داده شود. البته حُسن‌های زیادی هم این مجلس داشت که از افتخاراتش هم این بود که توانست رضایت مقام معظم رهبری را جلب کند و این که مطالباتش مردمی بود و به فرهنگ و معنویت در کنار پرداخت به توسعه‌ی سیاسی و اقتصادی پرداخته شد.

برای انجام کارهای نیمه تمام مجلس هفتم کاندیدا شدید یا بیش‌تر طرح‌های تازه دارید؟
هر دو. اگر مردم رای دادند و این افتخار خدمتگزاری بار دیگر نصیب ما شد، از تجارب مجلس هفتم قطعا استفاده می‌کنیم. بعضی از اقدامات سالانه است. یکی از فعالیت‌های مجلس، تصویب بودجه‌ی سالانه است. خب رویکرد اصول‌گرایان با توجه به این‌که مطالبات مردمی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض است. قطعا یک جای تبلور و تجلی‌اش، بودجه‌های سالیانه است که محرومیت‌زدایی بشود‌؛ که این جزء اولویت‌های نمایندگان اصول‌گراست. پس این‌ها در بودجه‌ی سالانه ادامه پیدا می‌کند. یک بخشش ادامه‌ی کارهای قبلی است و یک بخشش هم طرح‌های جدید خواهد بود که ما برنامه‌اش را در هفته‌ی تبلیغات به مردم ارائه می‌دهیم.

یعنی ۴ سال و یا همان یک دوره‌ی مجلس‌، برای رسیدن به اهداف نمایندگان کافی نیست؟
ببینید زندگی ادامه دارد و نظام و مجلس هم حیات دارند. مدام باید قانونگذاری داشته باشیم و یا اصلاح و بازنگری قوانین؛ به تناسب مقتضیات زمان. البته اعتقاد ندارم هر نماینده‌ای باید خودش کارهای قبلی را ادامه دهد بلکه این تفکر هر شخصی است که این اولویت‌ها را تشخیص داده و ادامه دهد‌. منظور ما پیروزی تفکر اصول‌گرایی است‌. من فکر می‌کنم هر اصول‌گرایی که در مجلس هفتم رای بیاورد و فعالیت داشته باشد این را ادامه خواهد داد.

تغییر دولت تا چه اندازه در مجلس هفتم تاثیر داشت ؟
مجلس هفتم سال اول کارش را با دولت هشتم آغاز کرد یعنی با اصلاح‌طلبان و با توجه به این که تفکر اصول‌گرایی ایجاب می‌کند که در چارچوپ نظام و قانون اساسی برای پیشرفت کشور و روند تکاملی انقلاب اسلامی تلاش کنیم، ما همکاری خوبی با دولت هشتم داشتیم. حتی به وزیر پیشنهادی آن دولت را که آن وزیر از حزب مشارکت هم بود، برای وزارت رفاه و تامین اجتماعی رای دادیم تا بگوییم ما خواهان همکاری هستیم. یعنی مجلس عرصه‌ی سیاسی کاری نیست بلکه عرصه‌ی تدبیر است. اما سال دوم که مواجه شد با پیروزی دولت آقای دکتر احمدی نژاد، با وجود بحث‌های تخصصی و چالشی زیادی که بود اما چیزی که به تصویب می‌رسید به هر حال همه‌ی نمایندگان تابع آن بودند و دولت هم به مصوبات مجلس احترام می‌گذاشت.

مطالبات‌تان بیش‌تر در دولت هشتم حمایت می‌شد یا دولت نهم؟
در زمان دولت اصلاح‌طلب هم ما مطالبات و انتظارات مردم را در نظر می‌گرفتیم که برای خدمت به مردم و پیشرفت کشور و اعتلای اسلام کار کنیم. اگر آن موقع مواردی پیش نهاد می‌شد و یا دولت می‌خواست انجام بدهد که در جهت عزت و اعتلای اسلام نبود، نماینده‌ها موضع می‌گرفتند. گاهی در مورد تصمیم‌گیری در مسائل هسته‌ای پیش می‌آمد که نماینده‌ها موضع‌گیری داشتند. در دولت نهم هم همین‌طور. منتها دولت نهم و مجلس هفتم با توجه به این که هر دو تفکر اصول‌گرایی را دنبال می‌کنند خب شاید پاسخ‌گویی به مردم راحت‌تر باشد. چون هر دو یک هدف را دنبال می‌کنند.

قبول دارید برخی نماینده‌ها در همان سال اول ورود به مجلس بیش از انجام مسئولیت‌های‌شان به فکر رای آوردن در دوره‌ی بعدی هستند و حتی خیلی از رفتارهای‌شان بر همین اساس صورت می‌گیرد؟
من نمی‌توانم انکار کنم که این اصلا نیست‌. بعضی نماینده‌ها این کار را می‌کنند اما در مورد خودم به شخصه می‌‌گویم این اصلا در مخیله‌ی من نبوده است.

در مجلس هفتم چه قدر این را دیدید؟
خیلی کم. ولی بود.

در بین اصول‌گراها؟
من در بین نمایندگان تهرانی که بیش‌تر با آن‌ها فعالیت داشته‌ام مشاهده نکرده‌ام.(ان شاءالله! ما هم امیدواریم.)

به امید موفقیت ملت بزرگ ایران در انتخابات پیش رو و با تشکر از سرکار خانم فاطمه آلیا.