طبق گفتهی تاریخ، مردان ایرانی در غیرت و دفاع از ناموس و تعصب نسبت به سلامت جامعه از هیچ تلاش و جانفشانی، تأکید میکنم «جانفشانی» دریغ نورزیدهاند. اصلا به تاریخ اگر کاری نداشته باشم، آقاداداش خودمان هم کلی مدافع موهای عقبمان است که نکند حتی کمی بالاتر بسته شود و برجستگیاش از پشت چادر و مقنعه پیدا شود. چه برسد به تکتک خالهای جلو و حتی نوع نگاهمان. دراین راه هم از هیچ ایما و اشارهای در جمع دریغ نمیکند و اگر میسر واقع نشد و بنا بر تصادفات ِ قضا و قدری، متوجه اشارات نگردیدیم، به حضورشان خودمان را میکشاند و دیگر نمیگویم چه بلایی سرمان میآید.
مدال کار فرهنگی را باید بدهند به داداش من که دارد بدون هیچ عوارض جانبی و فاصلهی فرهنگی امربه معروف و نهی از منکر میکند همهجوره؛ با اخم و نگاه چپ. بنظر من اگر وضع جامعه خراب است باید بروند باباها و داداش ها و همسرها را بگیرند، کلا تقصیر اینهاست که با ماست و شلغم و شیربرنج هیچ فرقی ندارند اینروزها. ما که ضعیفه بودیم از اول و ازلش، کاره ای نبودیم هیچ وقت که بخواهیم انتخاب کنیم، چی بپوشیم یا نپوشیم، ملت این جوری می پسندند، ما هم می پوشیم!! این ملت را یک گوشمالی بدهید اگر راست میگویید.
خلاصه اینکه اگر از من بپرسند که باید برای «یکی به نعل و یکی به میخ کارهای فرهنگی» جامعهم چه کرد، میگویم باید این روحیه و فرهنگ ملی بیش از پیش در مردان و برادران محترم تقویت شود و به جای لحن مذمتگونه از لحن مثبت و غرورانگیزی استفاده شود» میدانید که مردان حس غرورشان خیلی سریع با کمترین کلمات تحسینی و احساسی ترفیع مییابد» که جامعه را نسبت به حفظ پوشش مناسب حالا نه شبیه من «من که خودم فمنیست نیستم تا مستقل باشم، داداشی داریم که قید هرچی این کلمات را از دهانمان دور میکند»، تشویق و ترغیب کند.
اصلا یادم رفته که سردبیر از من مقالهیی خواسته نه درد دلنامه. اگر به من باشد همین «عنوان؛ از دامن ِ مرد، زن به معراج رود» را مکفی میدانم اما به سردبیر است و من الان باید کمی بیشتر از مقنعه و چادرم مایه بگذارم. راستش حق با اوست، حداقل بهتر از اینست که مثل بزرگان و مسئولان، میزگردهایی تشکیل بدهیم با هدف «آسیبشناسی پدیدهی بدحجابی» و یا «لزوم حجاب و عفاف» که حسابی در تنویر افکار همکلاسیهامان نسبت به چادریها نقش سازنده و موثری ایفا میکند و ما را از شنیدن هرگونه متلک و کنایاتی بیبهره نمیگذارد و فاصله ای می اندازد بینمان که با هیچ آیه و پیامبری برطرف نمیشود.
اصلا بنظر من بحث در این مورد در ایران بحث شیرینی است که تاکنون در چندین و چند همایش بینالمللی و میزگرد مورد ارزیابی قرار گرفته و روی کاغذ بنظر هم چندان بد نمیآید. مخاطب هم که به لطف مدیریت فرهنگی سالهای سالمان به اندازهی کافی داریم، لابد اگر کمداشتیم، از کشورهای همجوار میشد وارد کرد و به همین راحتی و به خیر و خوشی همه چیز رنگ حجاب و عفاف به خود میگیرد. واقعا کمی باید برادران را ترغیب کرد وگرنه از من میشنوید در غیر اینصورت اوضاع گل و بلبلی درست کردهایم که فقط یک باغبان کم دارد.
کاملا موافقم.