شیرزنان معترض، دربار سرشکسته

[ms 0]

زمانی­ که بازاریان آذربایجان از ترس و رعب حکومت، برخلاف دستور روحانیون و خواست مردم، مغازه­‌های خود را گشوده بودند و مشغول کسب­‌وکار بودند، «زینب پاشا»، شیرزن آذربایجانی، همراه گروهی از زنان، درحالی‌که چادرهای خود را محکم به کمر بسته بودند، با اسلحه­‌هایی در دست به بازار تبریز ریختند و مغازه­‌داران را مجبور به تعطیل کردن مغازه­‌هایشان کردند. این اقدام زینب پاشا، اعتراضی بود علیه قرارداد رژی که در سال ۱۲۰۹ ه.ق بین دولت وقت ایران و انگلستان منعقد شد. (۱)

***

ناصرالدین شاه در سفر سوم خود به اروپا که به قصد دیدن ترقیات کشورهای اروپا و مخصوصا تماشای نمایشگاه کالا در پاریس به آن‌جا رفته بود، امتیاز انحصاری توتون و تنباکو را به انگلیسی­‌ها بخشید. وی در این تصور بود که با پولی که از این راه به‌دست خواهد آورد، نه‌تنها هزینه‌ی مسافرت را جبران کرده، بلکه خرج یک سفر دیگر را نیز تأمین می‌کند. (۲)

در آن موقع، توتون و تنباکو جنبه­‌ی تفنّنی خود را از دست داده و یکی از ضروریات زندگی مردم بود و کمتر خانه­‌ای دیده می­‌شد که چند نفر در آن­‌جا به کشیدن قلیان معتاد نباشند.

با بستن این قرارداد، از طرف شرکت انحصاری تنباکو دستوری صادر شد که بعد از این، هیچ­‌کس نمی­‌تواند اجناس دخانیه­‌ی خود را به غیر از کمپانی، به دیگری بفروشد و کسی هم نمی­‌تواند زیاده از اندازه­‌ی مصرف شخصی خود، آن هم حداکثر نیم­‌من، توتون و تنباکو خریداری کند.

با انتشار این خبر، صدای مخالفت و اعتراض در گوشه و کنار برخاست. روحانیونی مانند سیدجمال‌الدین اسدآبادی و میرزا رضا کرمانی از مخالفان سرسخت این امتیاز بودند که بارها نیز در مخالفت، نامه‌هایی را به ناصرالدین­ شاه نوشتند و خواهان لغو این امتیاز شدند. ناصرالدین­ شاه که از لغو این قرارداد و درماندگی در پس دادن رشوه‌های انگلیسی‌ها ترس داشت، به مقاومت خود در برابر لغو این امتیاز ادامه داد.

در اول جمادی الثانی ۱۳۰۹، میرزا رضا شیرازی در نامه‌ای حکم تحریم تنباکو را صادر کرد و استعمال توتون و تنباکو را در حکم محاربه با امام زمان دانست. روز بعد از اعلام این حکم و انتشار این خبر، در تهران، تمام قلیان­‌ها و چپق­‌ها از قهوه‌خانه‌های عمومی و خصوصی، اداره‌های دولتی و خانه‌ها جمع آوری شدند. حتی در حرمسرای ناصرالدین شاه هم از این حکم تبعیت شد و انیس­‌الدوله که ملکه و مورد توجه شاه بود، تمام قلیان­‌ها را از حرمسرا جمع‌آوری کرد و در جواب ناصرالدین­ شاه که به این کار اعتراض کرد، گفت: «تنباکو توسط کسانی حرام شده است که ما را بر شما حلال گردانیده­‌اند.» (3)

با مقاومت ناصرالدین شاه و عوامل دست‌اندرکار این قرارداد، اعتراضات گسترده‌ای در تهران و دیگر شهرها برپا شد. یکی از این اجتماعات عظیم که دربار را ناچار به عقب‌نشینی کرد، اعتراض دسته‌جمعی مردان و زنان در روز سوم بعد از اعلام حکم بود.

در روز سوم جمادی­‌الثانی، دسته‌ی بزرگی از مردان به نشانه‌ی اعتراض به خیابان‌ها ریختند و هنگام ظهر، شمار زیادی از زنان نیز به آنان ملحق شدند. پس از این اجتماع، اول کار زنان بود که روانه­‌ی بازارها شدند و هر مغازه­‌ای که باز بود، بستند، به‌صورتی‌که تمام بازار بسته شد. سپس همگی به‌سمت میدان ارک رفتند. در آن‌جا نیز شورش و غوغای عظیمی را پدید آوردند و در پایان هر دادوبیداد و فحش و ناسزایی به عوامل این قرارداد، فریاد می‌زدند که: «ای خدا! می­‌خواهند علمای ما را بیرون کنند تا فردا عقد ما را فرنگیان ببندند، اموات ما را فرنگیان کفن‌ودفن کنند و بر جنازه­‌ی ما، فرنگیان نماز گزارند.» (4)

پس از آن، جمعیت زنان به مسجد شاه رفتند. «مصادف افتاد که در آن هنگامه آقای امام جمعه در بالای منبر مشغول وعظ [موعظه] و تهدید مردم بودند، به خیال این‌که شاید این‌گونه فتنه­‌ی عظیم را به پاره­‌ای تهدیدات بتوانند فرونشانند. جمعیت زنان هجوم آورده، همین که از وضع صحبت آگاهی یافتند، یک دفعه آغاز فریاد و فغان کرده،… ، واعظ بیچاره را به افتضاح هرچه‌تمام­‌تر از منبر به زیر آوردند.» (۵)

با اعتراضات گسترده­‌ی مردم -که وقایع ذکرشده­‌ی بالا نمونه­‌ای از آن بود- و حمایت آنان از روحانیون، بالاخره ناصرالدین شاه که خود را «سایه‌ی خدا» می­‌پنداشت، حکمی را صادر و امتیازات داخلی و خارجی را منتفی کرد و به این صورت، ایستادگی مردم موجب عقب‌نشینی استعمار شد.

———————————————————-

منابع:

۱- رضازاد عموزین‌الدینی، مجید (۱۳۸۸)، زینب پاشا، تبریز، اختر.
۲- تیموری، ابراهیم (۱۳۲۸)، تحریم تنباکو، اولین مقاومت منفی در ایران، تهران، کتابخانه‌ی سقراط، ص ۲۳؛
۳- همان، ص ۱۰۷؛
۴- اصفهانی کربلایی، شیخ حسن (۱۳۸۲)، تاریخ دخانیه یا تاریخ وقایع تحریم تنباکو، به کوشش رسول جعفریان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۹۹؛
۵- همان، ص ۱۹۹.