خوابگاه دختران؛ دیوارنوشته‌هایی از درد

[ms 4]

ماه مهر؛ ماه درس و مدرسه دیگر تمام شد. مهرماه که می‌شود، همه رسانه‌ها، از تلویزیون و رادیو گرفته تا روزنامه و مجله، همه جا درباره دانش‌آموزان صحبت می‌کنند؛ اینکه لباسشان چگونه است و چگونه باشد بهتر است، اینکه کتاب‌ها چه تغییری کرده و معایب و محاسنش چیست، اینکه وضعیت مدارس چگونه است و…

اما انگار یادمان می‌رود گروه دیگری هم به جز دانش‌آموزان هستند که از ماه هفتم سال، شروع به درس خواندن می‌کنند و نیاز به توجه و رسیدگی دارند: «دانشجوها»؛ درس خواندن در دانشگاه هم ملزوماتی دارد که باید به آنها پرداخته شود. موضوعاتی مثل کتاب، استاد، کلاس و…

تفاوت مهمی که موضوعات دانش‌آموزی با دانشجویی دارد، «خوابگاه» است! دانش‌آموزان از خانه می‌روند مدرسه، و چند ساعت بعد به خانه برمی‌گردند. اما تعداد زیادی از دانشجوهای ما در شهری غیر از محل زندگی‌شان به دانشگاه می‌روند. محل اقامت این دانشجوها «خوابگاه» است. از خوابگاه به دانشگاه و از دانشگاه به خوابگاه در رفت و آمد هستند. حتی شاید بتوان گفت بیشتر از اینکه در دانشگاه باشند در خوابگاه هستند. آنجا خانه دومشان شده است. در خوابگاه استراحت می‌کنند، می‌خوابند، غذا می‌خورند، درس می‌خوانند و…

شرایط خوابگاه باید طوری باشد که نیازهای اصلی و اساسی دانشجوها را تامین کند و مهمتر اینکه ایمن باشد و خطری را متوجه دانشجو نکند. ایمن بودن فقط این نیست که سقف و در و دیوارش محکم باشد، بلکه علاوه بر استحکام، باید بهداشتی باشد تا بتواند سلامت دانشجوها را حفظ کند؛ هم سلامت بدن و هم سلامت روان.

برای حفظ سلامتی جسمی باید خوابگاه هم تمیز باشد و هم قابلیت شستشو داشته باشد. مواردی مثل تخت، کف‌پوش، دیوار، سقف، پنجره، پرده، میز و صندلی و غیره. به دو مورد هم باید بیشتر از همه توجه کرد: محل غذا پختن و غذا خوردن، توالت و حمام.

از نظر سلامت روانی هم شرایط داخلی و شرایط بیرونی خوابگاه باید طوری باشد که سلامت روحی و روانی دانشجوها نه تنها حفظ بلکه تقویت شود. جوان‌ها چند سال درس می‌خوانند و زحمت می‌کشند تا در دانشگاه قبول می‌شوند. بعد از این همه تلاش و کنار گذاشتن خیلی از تفریحات و علایقشان، روحیه دانشجو ضربه‌پذیر می‌شود و باید حمایت شود. به خصوص اگر مجبور باشد در شهر دیگری درس بخواند و چند سال در خوابگاه زندگی کند.

به خاطر روحیه لطیف و حساس دخترها، باید به دانشجوهای دختر توجه و رسیدگی بیشتری کرد. شاید اگر دانشجوی پسر چند سال در خوابگاهی باشد که زیبایی نداشته باشد یا خیلی تمیز نباشد، برایش مهم نباشد اما چون دخترها نکته‌بین‌تر هستند، روح و جسمشان در شرایط نامساعد، خیلی بیشتر در معرض خطر قرار می‌گیرد.

با توجه به اینکه خوابگاه‌های دانشجویی به خاطر پذیرفتن هر دانشجو مبلغی از دولت می‌گیرند تا به امور خوابگاه از جمله شرایط ظاهری رسیدگی کنند، در صورت عدم رسیدگی مسئولان خوابگاه، هیچ جای توجیهی باقی نمی‌ماند و آنها باید پاسخگو باشند!

عکس‌هایی که در زیر می‌بینید از دیوارهای یکی از خوابگاه‌های دانشجویی دختران گرفته شده. دیوارنوشته‌های دانشجوها خیلی خوب می‌تواند شرایط روحی آنها را نشان دهد.

این خوابگاه که از دیوارنوشته‌هایش عکس گرفتم را سه سال متوالی از نظر شرایط بهداشت ظاهری و روانی زیر نظر گرفتم. «خوابگاه دانشجویی شهید انصاری» رشت، میزبان دانشجوهای دختری است که حداقل ۴ سال دور از شهر و دیار خودشان درس می‌خوانند. این خوابگاه متاسفانه مشکلات زیادی دارد و در سه سال اخیر کوچکترین تغییری در جهت برطرف کردن مشکلات موجود نداشته و مسئولان خوابگاه هیچ حرکتی برای اصلاح وضعیت نابهنجار آن انجام نداده‌اند.

موکت‌های این خوابگاه بسیار کثیف است. رنگ دیوارهایش کاملا تغییر کرده و زشت شده است. توری‌های پنجره‌هایش آنقدر کثیف شده که آن طرفش دیده نمی‌شود. کف آشپزخانه‌ها قابل شستشو نیست. تخت‌های آهنی‌اش رنگ و رفته است و تشک‌هایش پوسیده، قدیمی و بسیار کثیف است. با وجود پله‌های زیاد، آسانسور خراب است.

شهر رشت مثل همه شهرهایی که نزدیک دریا هستند، رطوبت بالایی دارد. اما در این خوابگاه هیچ جای مناسبی برای خشک کردن لباس‌های شسته شده وجود ندارد.

دختران دانشجو مادران فردا هستند. شرایط جسمی و روحی حساس آنها باید در نظر گرفته شود تا بتوانند مادران سالمی باشند و نسل سالمی پرورش بدهند. اما متاسفانه این خوابگاه مشکلات زیادی دارد که هم سلامت بدن و هم سلامت روان آنها را در خطر می‌اندازد.

روی دیوارهای همه اتاق‌ها دست‌نوشته‌هایی از دختران دانشجو دیده می‌شود؛ چه اتاق‌های ترم اولی‌ها و تازه‌واردها و چه دیوارهای ترم آخری‌ها. اما تفاوت در مفهوم دست‌نوشته ترم اولی‌ها با ترم آخری‌ها فاحش است. در دیوارنوشته‌های اتاق ترم اولی‌ها امید و ایمان موج می‌زند در حالی که در اتاق‌های ترم آخری‌ها، شعرها، نقاشی‌ها و جملات کوتاه همه و همه نشان‌دهنده یأس، افسردگی و کم شدن معنویت است.

جالب است که بعضی از دیوارنوشته‌های دختران ترم آخری نشان می‌داد آنها با پسر و حتی پسرهایی ارتباط پیدا کرده‌اند! با موبایلشان از طریق سایت meboo با آنها چت می‌کنند!

پدر و مادرها با هزار امید و آرزو و صرف هزینه‌های بالا دخترشان را آماده کنکور می‌کنند. بعد گل‌هایشان را به خوابگاه‌ها می‌سپارند، غافل از اینکه تعداد زیادی از آنها موقع فارغ‌التحصیلی پژمرده می‌شوند! آیا خانم یا آقایی که مسئول خوابگاه دانشجویی است، حاضر است دخترش را نه برای کل دوره، بلکه تنها برای چند روز در این خوابگاه بگذارد؟

[ms 0]

[ms 1]

[ms 2]

[ms 3]

[ms 5]

[ms 6]