[ms 3]
در این روزها، دیدن صحنههای تظاهرات و اعتراضهای مردمی کشورهای اسلامی بر ضد حکومتهای کشورهایشان چندان دور و دست نیافتنی نیست. اعتراضاتی چنان گسترده که اگر به خاک و خون کشیده نشود و در این بین سری نشکند و خونی ریخته نشود، حاکمان آرام نمیشوند و مردم پیروز، آرامشی از سر آسودگی حال و پیروزی از سر نزدیک بودن پایان کار حاکمان. در این روزها چندان دور نیست تماشای مردمی معترض از هر رنگ، مردمی سختی دیده و در امید آزادی و حاکمیت خواستههای سرکوب شدهشان به گستره یک عمر. خواستههایی از جنس اسلامخواهانه، آزادی طلبانه، رفع استبداد و قطع استعمار، تلاش برای ساختن کشور سازنده و از همه مهمتر بیرون آمدن از زیر بار دیکتاتوری حاکمان.
مردمان این سرزمینها اینگونه هستند، به دنبال هدفهای بزرگ و پایهای دست به قیام زدهاند و اعتراض کردهاند! خلاف واقع نیست که بگوییم غریب به ۴۰-۳۰ سال پیش ملت ایران نیز برای رسیدن به چنین اهدافی دست به قیام زدند. قیام و جنبشی که گاه سرکوب و گاه پیروز میشد تا در نهایت در بهمن ماه ۵۷ به شکوفایی نشست.
چندان دور نیست که راهپیماییهای مردم ایران در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ را با راهپیماییهای کشورهای مسلمان دیگر شبیه هم بگیریم. مقایسه ای نه چندان دور، چرا که هدفهای اینها مبارزه با ظلم و استبداد حاکم و رهایی از آن و استقرار حکومت قانون میباشد.
[ms 4]
در شکل بیان اعتراضات نیز مشترکاند به گونهای که در هر دوی این حرکتها و انقلابها عمومیترین شکل بیان اعتراضات، شرکت در خیابانها و سر دادن شعار بود و هست. شعارها و خواستههایی چنان رسا که حتی به گوش حاکمان نیز رسید. محمدرضا شاه در این بین تنها نبود که گفت :«صدای انقلاب شما را شنیدم.» ۳۳ سال بعد از او، بن علی و حسنی مبارک و قذافی نیز این صدا را شنیدند.
این روزهای کشورهای عربی فرصت خوبی است تا برگی از تاریخ کشور را ورق زده و در عین حال اتفاقهای شبیه به آنچه در سی و اندی سال پیش روی داد را نظارهگر باشیم.
پس از گسترش اعتراضات و فراگیر شدن انقلاب به تمامی اقشار جامعه و تبدیل شدن نهضت و جنبش به یک انقلاب عمومی، طیفهای مختلف مردم به صحنه مبارزه وارد شده و در این امر به نوبه خود مشارکت کردند. اعتصاب، مبارزه چریکی، سخنرانی، پخش اعلامیه، تربیت نیروهای حزبی و … از جمله راههایی بود که ملت برای مبارزه با رژیم شاهنشاهی در پیش گرفتند.
بر طبق منابع تاریخی اولین حرکتهای شرکت گرفته از سوی بانوان به منظور رسیدن به خواستههای خود به هنگامه مشروطه و بعد از آن منتهی میشود. از اولین مشارکت های آنان در امور سیاسی اجتماعی مربوط به شرکت در تظاهرات های انقلاب مشروطه میشود: «نوشتهاند که در سال ۱۲۸۵ ش که مشروطه خواهان در باغ سفارت بریتانیا متحصن شدند، چندین هزار زن گرد آمدند تا به اعتصاب کنندگان بپیوندند اما مقامات بریتانیایی مداخله کردند و مانع شرکت آنها شدند.»[۱]
اعتراضها در سالیان منتهی به انقلاب (سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷) به اوج خود رسیده بود. تظاهراتهای «۱۹ دی ۵۶ و چهلمهای شهدای شهرها»، «عید فطر ۵۷»، «کشتار ۱۷ شهریور ۵۷» و «تاسوعا و عاشورا ۵۷» را میتوان از بزرگترین اعتراضهای برگزار شده در تاریخ انقلاب به حساب آورد. منابع مختلف تعداد شرکت کنندگان در راهپیمایی اعتراضی روز عاشورا را بالغ بر یک تا چهار میلیون نفر تخمین زده بودند. تظاهرات در انتقال پیام انقلابیان به گوش حاکمان به مانند دیگر روشها موثر واقع شده بود. ارتشبد فردوست، دوست دیرینه شاه و رئیس سازمان بازرسی شاهنشاهی در خاطرات خود از مشاهده تظاهرات روز عاشورا توسط محمد رضا شاه یاد میکند. «شاه پس از مشاهده جمعیت معترض از ازهاری نخست وزیر خود میپرسد: «پس فایده ماندن من در این مملکت چیست؟!»[۲] شایان ذکر است که گروههای سیاسی در این راهپیماییها بعضا به تبلیغ گروه خود میپرداختند و به دنبال مقاصد خود بودند.[۳]
[ms 1]
تظاهراتهای انقلابی به منظور ابراز انزجار نسبت به حاکمیت محدود به قشر خاصی از جامعه نبوده و زنان نیز در این تظاهراتها حضوری فعالانه داشتهاند. شایان ذکر است که در فرهنگهای انقلابی، حذف عنصر زن از صحنه نظر کاری بیهوده و نسنجیده است.
بانوان با توجه به شرایط زمان، پا به پای مردان و بعضا گامی فراتر از آنان قدم برداشته و میدارند. در هنگامه انقلاب، به دلیل شرایط حاکم، فعالیتهای بانوان در ملا عام محدودتر بود، اما با داغتر شدن تنور انقلاب، آنان نیز به عرصه مبارزات عمومی پیوستند و در اعتراضهای صورت گرفته به سیاستهای رژیم، حضوری فعال داشتند. زنان عموما در کنار مردان و به پیروی از آنان به تظاهرات میپرداختند، اما اولین اعتراض مستقلشان در شهریور ۵۷ در زنجان برگزار شد.[۴] امام خمینی در مورد نقش زنان پیرامون شرکت در مبارزه انقلابی میفرماید: «ما همه در این نهضت سهیم هستیم و شما خانمها سهم بزرگ دارید یعنی آمدن شما خانمها به خیابانها و میدانهای مبارزه موجب این شد که مردها هم قوه پیدا بکنند، تقویت بشوند روحیه آنها هم با آمدن شما تقویت بشود شما سهم بزرگی را در این نهضت دارید.»
[ms 2]
مرحوم حجت الاسلام و المسلمین عمید زنجانی در خاطرات خود از شرکت زنان در راهپیماییهای انقلاب و نقش آنان در تظاهراتها اینگونه یاد میکند: «در راهپیماییهای جنوب تهران زنان نقش خیلی زیادی داشتند و صدای زنان بسیار رساتر از مردان بود.» ایشان همچنین به مسائل مطرح شده پیرامون راهیابی بانوان به عرصه عمومی و شرکت آنان در راهپیماییها اشاره میکند: «خیلی عجیب بود که آن زمان دیگر اشکالات شرعی که بعضی از خشکه مقدسین میگرفتند و میگفتند که صدای زنان را نباید مردها بشنوند و از اینجور حرفها خیلی مطرح نبود، یعنی به گوش ما نمیرسید و بعدها کم کم این شبهات مطرح شد که آقا مثلاً آمدن زن چطور است؟ بیاید یا نیاید؟ خوب در جواب گفته میشد، اگر واقعاً این کار وظیفه است احتیاجی به اجازه شوهر هم ندارد، برای این که انجام وظیفه است و اگر وظیفه نیست شما باید بنشینید اصل مسایل انقلاب را بین خودتان حل کنید و نه ایکه درگیر یک مسأله فرعی باشید که آیا زن میتواند در تظاهرات داد بزند یا نه.»[۵]
به گواهی عکسهای و فیلمهای منتشر شده، زنان شرکت کننده در تظاهرات عمومی دارای طیف بندی مختلف و گوناگونی بودند به گونهای که نمیتوان شرکت کنندگان را در قالبهای چون با حجاب یا بیحجاب، مذهبی یا غیر مذهبی و … به حساب آورد. از آنجا که مبارزات به منظور رسیدن به جامعه مدنی و تحقق آزادی و رهایی از استعمار و استبداد یک صدا شده بود موجبات همراهی و همکاری گروهها و طیف های مختلف شده بود.
[۱]نقش سازمانهای زنان در انقلاب مشروطه، یشایائی، مجله حقوق زن صفحات ۴۳-۴۶
[۲]ظهور و سقوط پهلوی-خاطرات ارتشبد حسین فردوست-انتشارات اطلاعات-صص ۵۸۹ و ۵۹۰
[۳]خاطرات عزتشاهی-انتشارات سوره-ص ۴۶۸
[۴] http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=825775
[۵]خاطرات حجت الاسلام و المسلمین عمید زنجانی، ص ۲۱۳