هوا ابری بود. هرچند این هوای بارانی مانع از این نشده بود که مغازهها خلوت باشد. همهمهی زیادی شده بود. با کمی توجه به اطراف میشد متوجه شد که امروز یک روز خاصی است، و مثل تمام روزهای خاص برای دوستدارانش روز بزرگی است. روزی که به نام روز «عشق» یا به عبارتی به نام روز «ولنتاین» در بین جوانان نام گرفته است.
رزیتا ۲۱ ساله که در حال خرید از یک مغازهی عروسکفروشی بود. به کنارش رفتم و وقتی از او درباره این روز پرسیدم تنها در جواب گفت که «ولنتاین» روز تبریک به دوستان است، همانند تبریک سال نو!
عارف ۲۰ ساله هم اینطور به من جواب داد که من دربارهی ولنتاین از دوستانم شنیدم اما هیچ اطلاعی از تاریخچهی آن ندارم که چرا چنین روزی به وجود آمده است و ریشه تاریخی آن در چیست.
روز «عشق» یا «ولنتاین» کدامیک ؟؟!!
آیا عشق سالی یکبار خلق میشود؟
آیا هرعشقی و هر شخصی ارزش هدیه دادن را دارد؟
اینها سئوالاتی است که دغدغهی فکری قشر دیگری از جامعه را فرا گرفته است.
چرا جوانان ما همیشه جذب الگوهای وارداتی از خارج می شوند؟ در حالیکه ما نیز در مرز و بوم خویش سنتهایی را داریم که اگر در رسانهها به آن توجه بیشتری شود مسلما مورد توجه جوانان مرز و بوممان قرار خواهد گرفت.
البته ممکن است با این سوال نیز روبرو شویم که این ارزشها باید ماندگار شود؛ اگر کمک به همسر در خانه خوب است پس چرا این اتفاق باید تنها در یک روز صورت بگیرد؟
وقتی در خیابانها عبور میکنی، و نگاهی به مغازهی شکلاتفروشی میاندازی با قیمت سرسامآور شکلاتهایی روبرو میشوی که تا دیروز قیمت اندکی داشتند، اما به مناسبت روز «ولنتاین» یا به تعبیر دیگر روز «عشق» قیمتهایی از ده هزار تا سی هزار تومن را به خود اختصاص دادهاند. آیا عشق حقیقی عشقی است که با اسکناس خریده شود و تا سال دیگر در این روز ابراز نشود؟ آیا نشان دادن عشق تنها با عروسکهای خرسی، قورباغهای، شکلاتهای قلبی و … مشخص میشود؟
به راستی اگر کسی در این روز کادویی نگیرد پس باید گفت روز عشق را به جا نیاورده است؟!
اگر هدف ما از این روز تبریک عشق است و پاسداشتن عشق واقعی، پس میتوان به جرئت گفت این ذهنیت، اشتباهی محض است. زیرا عشق راستین به ما میآموزد که چگونه گذشت کنیم، چگونه صداقت داشته باشیم و چگونه محبت کنیم.
به راستی آیا عشق همان رفتار کودکانهای است که این روزها برخی جوانان تازه به دورانرسیده در کافیشاپها به جا میآورند!؟ آیا عشق همان تبریکی است که با دادن عروسک یا شکلات به هم ابراز میشود و سال دیگر با اسامی و موجودیت دیگری این اتفاق روی میدهد؟
هیچکس ایرادی بر شناخت فرهنگ اقوام و ملل گوناگون نمیگیرد اما استفادهی درست از این فرهنگهاست که سبب پیشرفت و تعالی ما میشود.
بر طبق آمار منتشر شده، کارت تبریکهایی که هر ساله در این روز بین دختران و پسران اروپایی رد و بدل میشود بیش از ۶/۲ میلیارد کارت است که %۸۵ این کارتها را زنان و دختران خریداری میکنند.
همچنین هر ساله ۵۰ میلیون گل رز و میلیونها جعبه شکلات در روز «ولنتاین» هدیه داده میشود.
به راستی اگر تاثیر خرید میلیاردها شکلات، عروسک، کارت تبریک و … برای افزایش عشق، اینقدر مهم و حیاتی است پس چگونه است که این روزها شاهد افول شدید عشق و از بین رفتن محبت -حتی در بین اعضای یک خانواده- در کشورهای اروپایی هستیم؟
به نظر میرسد اگر هدف ما تعریف درستی از عشق باشد نباید این مفهوم را به یک روز خلاصه کنیم، زیرا عشق راستین هر روز به وقوع میپیوندد. آیا محبت کردن مادر به فرزند میتواند سالی یک مرتبه باشد؟ مثالی از مادر زدم، زیرا هیچ عشقی پاکتر از عشق مادر وجود ندارد.
در پایان این یادداشت متذکر میشوم، رواج یک فرهنگ صحیح، اگر برداشت و استفادهی درستی از آن در جامعه شود، تبعات خوبی را به همراه خواهد داشت.
نوشته هات خیلی پر محتوا و زیباست ، موفق باشی .
خانم تقی دوست
بسیار مقاله شیوا و زیبایی است . جدا تبریک می گویم . حالا به قلم شما حسودی می کنم ولی از صمیم قلب آرزو دارم این رقیب تازه وارد به میدان روزنامه نگاری همیشه پرشور و پر حرارت بنویسد و روی امثال من را کم کند
قربان دوست خودم .واقعا محبت وعشق الان شده پول و موقعیت.برات آرزوی سر بلندی و مو فقیت می کنم .
Salam Fateme khanum maghalato khundam, kheili khosham umad, waghean kheili sibast. Man dar alman zendegi mikonam,ungaham mesle iran hameye dokhtara va pesara beham golo,arusako,shokolat hediye midan.Be nazare man doroste ke age jekiro dust dari, bayad haruz behesh neshun bedi va na faghat dar hamun yek ruz dar sal
با عرض سلام، دوستان همه لطف دارند به من…
و خدمت آقای کامران نرجه یکی از دوستداران روزنامه نگاری سلام عرض می کنم و از این همه لطف بی پایان شان تشکر می کنم
کاش همه روزنامه نگاران و هنرمندان همانند شما بردار گرامی ام انقدر فروتن بودند . زیرا دیگر عرصه هنر و روزنامه نگاری اینچنین در دست بعضی از به اصطلاح قلم دوستان عرصه بازیگری نمی شد …
یا علی
انتقادی که در نوشته مطرح شده بسیار ریشه ای است.به نظر میرسد اگر به این موضوع مفصل تر و با ارائه پیشنهاد و راهکار از جانب نویسنده پرداخته شود،میتواند اثربخشتر و مفید تر باشد.به هر حال طرح این معضل با زبانی صریح در جامعه ای که چنین مسائلی که وجود دارند،اما(با دلیل برچسب ضد دین وترویج فرهنگ غربی که بر این نوع مسایل زده میشود) تلاش میشود تا روی آنها سرپوش گذاشته شود،در نوع خود بسیار جالب است.در هر حال از خانم تقی دوست بخاطر نوشته ی مفید و مختصرشان کمال تشکر را دارم.امید است در آینده نیز به مسائلی از این دست که در حقیقت وجود دارند،اما برخی حاضر نیستند وجودشان را بپذیرند،در مجله ی تان بیشتر پرداخته شود.
با سلام خدمت آقای محمودی …
نظرات شما ارزشمند هست دوست گرامی ، اما نکته ایی را عرض کنم. اول اینکه نوشته ایی که نقد شود خیلی بهتر از نوشته ایی که صرفا تمجید شود چون مزایا و معایب در کنار هم به اوج می رساند یک نوشته را و من نیز در اول راه به این تجارب شما دوستان نیازمند هست پس تشکر اما
فرهنگ هر رسمی از دیروز تا امروز مقدس و محترم هست… زیرا یاد آور نکته و پندی است حتی اگر دو گروه متفاوت با ذهنیت متفاوتی داشته باشد. زیرا برای هر دو گرو مطمئناً اندرزی نهفته دارد.درسته ما همیشه صورت مسئله مطرح می کنیم از ارائه راهکار سر باز می زنیم ….
اما راهکار هر چیزی به دستان کسانی هست که از صورت مسئله چه تصوری کنند . مطمئنا در جامعه مدرن امروز ما زندگی به گونه ایی شده هست که نمی توانیم نقد کنیم وقتی کودکی ابتدایی موبایل به دست می شود این بد نیست این نیاز آن کودک است که در گذشته نبوده است ولی امروز به چشم می خورد …..
ما رسم هایی در دیار خویش داریم به نام سپندار مذگان ، ایجیین زئن که تا حالا فکر کنم کمتر کسی به گوشش خطور کرده است این رسم دومی را …زیرا من نیز جدیدا با این رسم آشنایی پیدا کرد م ، این رسم نیز تقریباً شبیه والنتاین است ، در روستاهای سیاهکل((گیلان)) اما چرا همه با والنتاین آشنایی دارند علت این است که هر چیز برای جوان جذبه داشته باشد جوان جذب آن می شود این یک تجربه هست اما باید دید یک جوان از این تجربه چه چیزی به دست می آورد ، آیارسم خوبی است هر کس سالی یک بار کادویی به مناسبت عشق خویش می خرد هیچ کس مخالف این رسم نیست اما کادو به چه قیمت کادویی که بیشتر افراد گفتم بیشتر افراد ان را بازی کودکانه خویش می دانند زیرا تنها فکر می کنند برای اجرای این رسم باید حتما کسی را داشته باشند صرفاً به او کادویی بدهند چیزی را که در بیشتر جامعه دیدم می گویم .
هیچ به این نگاه می کنند که این کادو برای طرف مقابل اش چقدر ارزش دارد یا به صرف مادیات او را قبول دارد . زیرا سال دیگر به احتمالی حتما برای شخص دیگریی کادو می خرد نه به صرف اینکه یک دوست است بلکه چیزی فراتر از یک دوست او را در ذهن خویش تصور می کند.مشکل اینجاست که تازه شروع می شود؟!زیرا باید فرهنگ سازی شود جوان باید بیایید از طریق رسانه ها جذب شود به او اگاهی داده شود آیا به جا آوردن این رسم تنها به صرف اینکه از دیگری کم نیاوریم انجام می شود ؟
آیا به صرف اینکه واقعا معنای این عشق را درک کردیم به جا آورده می شود، کدامیک بعد به او آموزش صحیح بدهیم که ارزش هر چیزی هر رسمی همانند کاغذهای باطله نیست بلکه هر رسمی احترام خاص خود را دارد اگر آن روز والنتاین کسی بوده که برای نجات مردم سرزمین خویش کاری انجام داده است تو یک جوان ایرانی به دنبال چه چیزی هستی ؟؟؟
به دنبال تقلید خالصانه هستی ؟؟
یا به دنبال یک آرمانی هستی که می تواند برای نسل های بعد از ما یک آرمان جدیدی را به وجود آورد.
البته ریشه یابی هر رسمی نیاز به اطلاعات و دانستن تاریخ بیشتری دارد و باید دید شما از راه حل به دنبال چه چیزی هستید ؟؟
زیرا من معتقدم ارزش یک انسان خیلی بالاتر است، پس هر کس حتی می تواند به هم جنس خویش حتی برای ارزشی که برای خود قائل است هم به خود یا دوست هم جنس خویش نیز کادو بدهد . البته این یک نظر کوتاه بود بحث بسیار است
با سلام من هم به نوبه خودم باید بگم که از مطلبتون استفاده کردم پر بار بود جای نقد هم دارد و تنها موجودیت خداوندگار است که نقد بر نمی تابد با این همه خشته نباشید
مطلب جالب و مفیدی بود .