از بنده به مهربان: دعایی دارم

دیگر چه بگویم و چه بخواهم؟

انقدر خواسته‌ام که انگار کم آورده ام در خواستن.

مثلا بخواهم که در رحمتت مرا غرق کنی؟ خب این را که خودت کرده‌ای قبل از گفتنم.

ولی حالا ضرر هم نداشت که خودت گفته‌ای دعا کنید که اجابت کنم. من هم گفتم.

یا مثلا توفیق و عصمت اگر بخواهم دعای خوبی‌ست به گمانم.

البته می‌دانم هردوی این‌ها یک کمی سنگین است برای اجابت.

ولی بزرگی تو که این حرف‌ها را نمی‌شناسد.

و دیگر این که …

تهمت …

آتش می‌زند.

پاکم کن.

از مهربان به بندگاهش نخواهیم از که بخواهیم آخر؟