حجاب مُد نیست؛ حکم‌است.

معمولا قبل از سیاست‌گذاری در جوامع کوچک و بزرگ مراحلی طی می‌شود که مهمترین این‌مراحل برآورد محیطی‌است که قراراست سیاست درآن اجرایی شود. در جامعه ایدئولوژیک ایران گاها سیاست‌هایی در عرصه اجتماعی از جانب مدعیان پای‌بند به اصول، اجرایی می‌شود که هیچ سنخیتی با ساختار فکری اسلام ندارد. نمونه‌های فراوانی از این‌دست، اجرای سیاست‌های بی‌سنخیت در دو دهه اخیر در ایران‌‌است که پیامدش وضعیت کنونی فحشا در جامعه‌است.

در گذشته فحشا منکر بود و اگر قرار بود با آن برخورد شود از باب منکر با آن برخورد می‌شد، اما ادبیات مسئولان فرهنگی به‌گونه‌ای تغییرکرد که در آن نشانه‌ای از منکربودن فحشا مشاهده نمی‌شود. مقالاتی که بعضی از متفکرین و تحصیل‌کرده‌ها در این باره می‌نویسند بیشتر اشاره به ناهنجاری‌های اجتماعی برخاسته از فحشا و پیامدهایش دارد و در این باب تضییع اوامر الهی کمتر مشاهده می‌شود.

در حالی که مهمترین عامل برانگیخته‌شدن احساسات متدینین و مردم دین‌مدار جامعه ایران از این بابت‌است و نه از بابت پیامدهای اجتماعی آن. نتیجه این‌گونه تفکر‌است که باعث می‌شود نحوه برخورد آنها با متخلفان و مفسدان اجتماعی که به‌صراحت در قرآن و احادیث و همچنین قوانین جزایی بر آنها حد تعیین شده‌است، اینگونه‌باشد.

مثلا به‌جای سیاست‌هایی بر محور ترویج فرهنگ عبودیت در جامعه و عامل بازدارندگی دینی، متصدیان امر سعی می‌کنند با برپایی شوهای لباس مثلا ایجاد فرهنگ مناسب در امر حجاب کنند.

این مدعیان، غافل از این مفهوم هستند که کلمه حجاب بار معنوی و دینی دارد و موضوعی نیست که با ابزار مادی، آن‌را به‌خورد مسلمین داد، آنچه در تداوم مسائل دینی در جوامع باید مورد استفاده قرار بگیرد ابزار خود دین‌است که از بدو ظهور اسلام به‌آن اشاره شده‌است و قوانین الهی برای آن وضع شده‌است.

اما ایشان یعنی متصدیان فرهنگ در هر قشر و در هر لباسی به خاطر غفلت از اسلام و ایجاد فضایی که باعث قرائت‌های گوناگونی از آن در جامعه شده‌است باعث این ایجاد زاویه در لایه‌های مختلف مردم و اسلام شده‌اند.

آنجایی که با متخلفان دینی برخوردی شایسته و صحیح نمی‌شود باعث می‌گردد که قبح احکام‌الله شکسته‌شده و بی‌حرمتی به دین تبدیل به یک سنت اجتماعی شود. معلوم‌است که حالا نمی‌شود با کسانی که مقدماتی محذوفه دارند به‌گونه‌ای برخورد کرد که این مقدمات را می‌دانند.

معلوم است کسی که رشوه‌گرفتن برایش عادی شود در اداره‌ای که مشغول به‌کاراست با تغییر نام، این‌وجه را دریافت می‌کند تا اجازه دهد نامه‌ای به‌اتاق رئیس برسد! پر واضح‌است که در جامعه‌ای که رشوه‌گرفتن آزاد شده‌باشد، رشوه‌دادن هم آزاداست، این سنت متداول امروزی گرچه ظاهرا ربطی به حجاب ندارد اما وجه اشتراکش با مساله حجاب در این‌است که هر دو مورد از محرمات است و هر دو هم متداول.

حال با رشوه‌گرفتن و رشوه‌دادن چگونه برخورد می‌شود؟ لابد اگر آقایان بخواهند کاری درخور انجام دهند چند قانون و تبصره به مواد قبلی اضافه می‌کنند و أیضا در مورد دیگر سنت‌های ضد دینی متداول غیر از این نحوه تفکر روشی دیگر وجود ندارد زیرا از کوزه همان تراود که در‌اوست.

عملکرد متصدیان فرهنگی – مذهبی گویای اعتراف ضمنی غم‌باری است و آن‌اینکه این آقایان به اقلیم آنچه خود را در آن متخصص می‌دانند کم‌اطلاعند و اگر اینگونه نبود ارزش والای احکام‌الله را که مسائلی تعبدی‌است با برپایی شوهای لباس بهاره و پاییزه و…. تحقیر نمی‌کردند.

این خود گویای این‌است که ایشان چه‌خواسته و چه‌ناخواسته درصددند که دین را تبدیل به یک سنت اجتماعی کنند و غافل ازین‌ند که اگر روح عبودیت را از دین بگیرند و مردم خالی از حقیقت دین شوند فردا مکاتب نوظهور زیادی با امکانات و تزویر و تبلیغ جای مکتب جهان شمول اسلام را در مردم خواهدگرفت. البته اینگونه تفکر آقایان تاکنون خدمت زیادی به مکاتب منحرف شیطان‌پرستی و مجموع مکاتب عرفان‌های کاذب و ادیان و مذاهب مختلف کرده‌است که‌از خدا برای ایشان طلب عفو و عاقبت به‌خیری می‌نمایم.

در پایان به‌آقایان و خانم‌های محترم که گویا می‌پندارند مسئولیت یعنی تکاپو در ۸ ساعت اداری، به فرموده خداوند در قرآن کریم متذکر می‌شوم: برای رضای خدا از میزو صندلی جدا شده و در میان مردم تردد کنید تا به عمق اعتقادات مردم از شبهاتی که مطرح می‌کنند پی ببرید. شاید آن‌لحظه از نفوذ تفکر سکولاری جوانان ۱۷- ۱۸ ساله که فرق بین مکتب اسلامی و دیگر مکاتب را نمی‌دانند و کلمه جهان‌بینی را فقط می‌توانند بخوانند شگفت‌زده و حیرت‌زده شوید و فکری به حال خود کنید که با توجه به مسئولیت‌تان چه‌قدر کارکرده‌اید.