آنقدر همیشه کاسهی چهکنمچهکنم را وقتی بدست گرفتیم که کارد بهاستخوان رسیدهبود و علاج مشکل سخت و درعوض آنقدر شبهات دخترانه را اینروزها پررنگ کردهاند و کسی هم دربرابرشان آنقدر قدعلم نکرد و اگر قدمی هم برداشتهشد، آنقدر بیشترشان بدون پشتوانه و بدون تدبیر بود، که نتیجهی معکوس را میداد. اما باید کاری کرد. باید قبولکنیم که میشود کاریکرد. با یکی دیگر از اعضای هیئتعلمی دفترمطالعات زنان در قم؛ خانم سمیه حاجیاسماعیلی مدرس جوان جامعةالزهرا و لیسانسیهی امور تربیتی؛ طی یک گفتگویی بهبرخی از این شبهات و اینکه درحالحاضر چقدر وجود شبهات مختص دختران جدی و خطرناکست، اشارهکردهایم که با هم میخوانیم.
بنظرم ابتدا یادی کنیم از حدیث زیبای حضرت زهرا که بهترین خواسته برای یکزن را «ای شیء خیر للمرأه قالت أن لاتری رجلا و لایراها رجل فضمها إلیه» دانسته بودند. بنظر شما طبق اقتضای امروزه، چگونه میشود این گفته را رعایت کرد؟ اصلا شدنیست؟
اگر به کلمهی «خیر» که در این حدیث بکاررفتهست، دقت کنید، بیانگر آنستکه «بهترینچیز» برای یکزن اینست مردی او را و او هم مردیرا نبیند. نگفتهاند حتما یا باید. طبیعتا کلمهی «خیر» دلالت بر وجوب نمیکند و حضرت دراین نکته سعی داشتهاند الگوی حداکثری و آرمانی را برای زن بیان کنند. ولی باتوجه بهاقتضای امروز میشود گفت بهترین حالتش اینست که جامعهی دوجنسیتی داشته باشیم. جامعهای که اختلاط درآن وجود نداشته باشد و اگر بنا به اقتضا و ضروریات در برخی فعالیتها نمیشود از ارتباط و اختلاط فاکتور گرفت، باید حدفاصلهیی را که دین گذاشتهاست، رعایت شود. با رعایت شئوناسلامی و حجاباسلامی میتواند فعالیت داشتهباشد.
پس شما از طرفداران تکجنسیتیشدن دانشگاهها بشمار می روید درستست؟
بله؛ این حالت بهتراست. بهرحال حد و مرزی را که دین گذاشتهست باید رعایت شود. اگر اینطور نبود، حکم حجاب، مسئله ی بیخودی میشد. اصل حکم حجاب برای همین آمدهست که امر مشارکت و فعالیتاجتماعی برای زن را بهارمغان آورد و این همان امتیازیست که بهزن داده شدهست.
اما بنظر شما اقداماتی نظیر تکجنسیتیکردن دانشگاهها یا جامعه ی دوجنسیتی راه حل حساب میشود؟
طبیعتا اقدامات اینچنینی، میتواند موثر واقعشود. در برخی از جوامعغربی هم بهایننتیجه رسیدهاند که در مدارس اگر این الگو پیادهشود، بهتراست. البتهطبیعیاست که درجامعهامروزی نمیتوان بدونتوجه به جنبههای دیگر و اصلاح سیستم و موارد دیگر بگوئیم تنها راهحل همیناست. اما بههرحال همانطور که قبلا ذکر کردم، اگر گریزی از اختلاط نباشد، با رعایت ضوابط و پوشش مناسب، زن میتواند مشارکت و فعالیتاجتماعی داشتهباشد و اینرعایت ضوابط و پوشش مناسب چیزیاست که دراکثر دانشگاههای کشورهای مختلف لازمالإجراست و آندانشگاهها براساس نوع پرورشهای محیطی و ایمنی و آرامشروحی و روانی متناسب با پیشرفتکار، پایبندی بهضوابط خاص پوشش را الزامی میدانند.
بنظر شما چرا در شبمعراج، شمار زیادی از عذابشدگانی که پیامبر دیده بودند را زنان و دختران تشکیل میدادند؟
دو نکته را اینجا باید اشارهکنم. اولا همانطور که میدانید اینطور گفتهنشدهست که فقط زنها در زمرهی عذابشدگان بودند، در تفصیل آنشب درمورد گناه مردان هم اشاره شدهبود. نکتهی بعدی هم که خیلی مهمست اینست که در این سخنان بهزن نگاه مجرمانهای نشدهست، نگاه جنسیتی نبودهست. لیکن بعضی گناهانرا صنف خاصی از افراد مرتکب میشوند. مثلا از خانمها درمورد گناهان مالی یا ربا کمتر شنیدیم. مضاف بهاینکه یکسری گناهان در زمان پیامبر رایج بودهست و مردم در معرضش بودند، منجمله زنا. پیامبر هم بعنوان مقام رسالت و انذاری که بردوش داشتند، باید درجهت آگاهسازی افراد قومشان از شبمعراج، ارمغانی میآوردند که بیشتر گناهان حول عفت و حواشیاش میگنجد. که دراینجا اهمیت بحث حجاب و عفاف را میرساند نهاینکه نگاهمان صرفا بهزن بعنوان گناهکار بوده باشد.
اصلا چرا بیشتر گناهان را حول عفت میدانید؟
چون عفت جنبهی زیربنایی دارد. اگر اینبحث اصلاح شود، جامعه اصلاح میگردد. برخی گناهان جنبهی فردی دارند و برخی اجتماعی. ما پاسخگوی گناهان فردی میتوانیم باشیم اما درمورد عفت اینطور نیست. نمیشود گفت عفت یک گناه فردیست، عرصهش به اجتماع برمیگردد و زیربناییست. اگر عفت نباشد، خانوادهها متزلزل میشود.
اما عفت مرد و زن نمیشناسد. درحالیکه گناهکارانی را که در شبمعراج ناشی از بی عفتی عذاب میشدند را زنان تشکیل میدادند.
حرف شما را قبول دارم. عفت فقط به زنها مربوط نمیشود. مردها هم به داشتن عفت تأکید شدند اما تأکید بیشتر عفت برای زنان ناشی از حمایت بیشتر اسلام از زنانست. توجه اسلام بهزن را میرساند. قبول کنیم که دراینقسمت زنان بیشتر از مردان آسیبپذیر هستند. زنان بیشتر متضرر میشوند.
چطور؟ چهضرری؟ درمورد این ضرر توضیح بیشتری دهید؟ علاوه براین به عبارتی دیگر؛(برخی دختران جوان ادعا میکنند که حجاب مانع ازدواجشاناست چون مردان به زیبایی آنها پی نمیبرند) و حجاب مانع بروز زیباییست. نظر شما چیست؟
منظور اینست که تأکید بیشتر اسلام در بحث عفاف بر زنان بهخاطر نوع فیزیولوژی متفاوت زنان نسبت بهمرداناست. یعنی فیزیولوژی زن بهگونهای که محرک و جذاباست و باید تدبیری برای حفاظت زن ازاینمسأله اندیشیدهشود که آن تدبیر، بحث حجاباست.
بهتعبیر دیگر براساساینکه زن، ریحانهاست، نیاز بهمراقبتشدید دارد. زیرا بهطورطبیعی، جاذبهای بیشاز مرد دارد و حجاب، نگاهبان اینموجود لطیفاست. اما اینکه میفرمایید برخی ادعا میکنند که حجاب مانع ازدواجاست، اینطور نیست چون اولا حجاب، خودش متانت و وقار خاصی برایزن ایجاد می کند که خود همینوقار و متانت می تواند یکی از معیارهای مهم در ازدواج باشد.
علاوه براینکه اسلام دقیقا بهاین علت، پوشش را برای زن قرار دادهاست که بهزن نگاه انسانی شود و شخصیتانسانی او درنظر گرفتهشود نه جاذبههای ظاهری و جنسی او. علاوه براین، اگر حجاب از طرف همه رعایتشود و همه ملزم بهرعایت آن باشند، دیگر اینمسئله پیش نمیآید چون عدمرعایت حجاب از سوی برخی موجب تضییع حقوق کسانی میشود که حجاب را رعایت میکنند و موجب میشود فرصتهای کمتری برای ازدواج دراختیار آنها قرارگیرد.
درمورد این اصطلاح چطور؟ شما هم اعتقاد دارید حجاب، حق زنانست و حد مردان؟
ببینید حجاب یک بحث فقهیست و جزء فروع دینست. هر علمی هم برای خودش روش شناختن خاصی دارد. علم فقه هم همینطور. اگر بخواهیم در الفاظش وارد بشویم باید از واژگان خودش استفادهکنیم. در فقه، ما دو بحث داریم: یک بحث حق و دیگری تکلیف. که در بحث حق مشهورست: حق امریست قابل اسقاط؛ یعنی قابل گذشتن. یعنی میتوانم از آن بگذرم چون حق منست و منهم از آن می گذرم و انتخابش نمی کنم درحالیکه حجاب اینطور نیست.
حجاب حق نیست، تکلیفست. قابل اسقاط هم نیست. نمی توانیم بگوییم از حجابمان میگذریم. مگر اینکه دراینجا از حق منظور دیگری داشتهباشند. شاید منظور از حق، بخاطر فعالیتهای اجتماعی باشد. درمورد حد مردان نیز اگر منظور این باشد که حجاب حد و مرز ایجاد میکند بله درستست. اگر خانمی حجاب داشته باشد، محدودهی رابطهاش با جنس مخالفش را مشخص کردهست. حدی میشود که مردها او را با نگاه جنسیتی دنبال نکنند.
با اینصحبتها؛ شما چه مشخصههایی را برای یک دختر مسلمان میتوانید بیان کنید؟
دختری که در تمام ابعاد و جنبهها چه تربیتی، چه اجتماعی و شخصیتی، سرآمد باشد. یعنی مطابق با رهنمودها و شئونات اسلامی. چه در نحوهی تعاملش با پدر و مادر چه با اساتید و همکلاسیها و افراد اجتماع. مخصوصا در رفتار با نامحرم بحث عفاف را بهخوبی رعایتکند.
بنظرتان سخت نیست؟ دختری که با خلقیات خاص و با احساسات خاص آفریده شدهست که اگر بخواهیم یک دانشجو یا شاغل را مثال بزنیم که از صبح تا غروب را بیروناز منزل می گذراند، چگونه بتواند بر تمام احساساتش کنترل کند و عفاف را ضمیمهی تمام رفتارهایش قرار دهد؟
نه؛ چیز سختی نیست. منظور اینست که فارغ از احساسات، زیباییها و لطافت ِ صدایی که خداوند در وجود و ظاهرش قرار دادهست، خودش بهجنس مخالف سیگنالی نفرستد، خودش علاوه برآن کاری نکند. تعامل و ارتباط داشتهباشد اما متانت را رعایتکند.
اما در اینمورد نمیشود فقط از دختران انتظار داشت. مگر مزاحمتها فقط برای دختران بیعفت و حجابست. باید جلوی سیگنالهای پسرانه هم گرفتهشود. باید عواطف یک دختر در مرحلهی اول در خانه و خانوادهش تخلیه شود تا او هم بتواند بر این مشخصه در جامعه حضور پیدا کند. قبول ندارید؟
درستست. خیلی از مشکلاتی که در عرصهی جامعه پیش میآید را اگر ریشهیابی کنیم، برمیگردد به تربیت غلط خانوادگی. هنوز خانوادهها نمیدانند که چطور باید برخوردکنند تا دخترشان را با کمبودهای عاطفی وارد جامعه نکنند. این خیلی مهمست که این میل دچار کجکارکرد نشود و بهاشتباه بروز پیدا نکند.
درینجا نقش مردانه را چطور می بینید؟ مثلا اعتقاد دارید که از دامن مرد هم زن بهمعراج می رود؟
البته اینکه حضرتامام فرمودهاند از دامن زن، مرد بهمعراج میرود، چون موضوع بحثشان درمورد جایگاه و اهمیت نقش زن در خانواده و تربیتخانوادگی بوده، این طور فرمودهاند و این منافاتی ندارد بااینکه مردان و پدران هم نقش مهمی در تربیت دختران دارند، و نوع برخورد و تعامل آنها با دختران، نقش تعیینکنندهای در بروز رفتارهای آنان دراجتماع دارند و اگر منظور ازاینگفته، ایناست که در عرصهی اجتماع و رعایت بحث عفاف، هم مردان مسئولاند و هم زنان، قطعا چنیناست و تأکید بر بحث عفاف درمورد زنان بهاینمعنا نیست کهمردان موظف بهرعایت آن نیستند و بهخاطرهمین در سورهی نور نیز ابتدا مردان بهکنترل و حفظ نگاه امر میشوند و سپس بهحفظ و کنترلنگاه و حدود و پوشش.
اگر بخواهید برای ارتقای فعالیت نشریهی دخترانهی چارقد پیشنهادی دهید، چه میگویید؟
من نشریه را دیدهام. بنظرم جای پاسخگویی به شبهات در عرصهی حجاب خیلی خالی بود. فکر میکنم در دنیای سایبر فعلی، پاسخ به شبهات دخترانه برای یک فعال سایبری خیلی نیاز محسوب میشود. براین اساس میگویم که ما با دوستانمان در دههی کرامت، غرفهای بنام پاسخ بهشبهات اختصاص دادهبودیم که با استقبال زیادی روبرو شده بود.
امیدوارم منظورتان از اینکه زن نیاز بیشتری به مراقبت دارد، این بوده باشد که خودش باید بیشتر به فکر مراقبت از خودش باشد؛ نه اینکه دیگران از او مراقبت کنند!
در مورد تک جنسیتی شدن هم چیزی که خیلی بیشتر از دانشگاه ها اهمیت دارد، سازمان ها و محیط های کار مردان و زنان است
رسول خدا (ص) : «بِاَعِدُوا بَیْنَ اَنْفاسِ النِّساءِ وَ اَنْفاسِ الرِّجالِ؛ میان زنان و مردان [نامحرم] فاصله ایجاد کنید!»
این که روش شناسی ها را در برخی پاسخ ها رعایت کردید خیلی خوب بود. اما یک جا جمله ای خواندم که متوجه نشدم با چه مقدماتی به این نتیجه رسیدید که «عدمرعایت حجاب از سوی برخی موجب تضییع حقوق کسانی میشود که حجاب را رعایت میکنند و موجب میشود فرصتهای کمتری برای ازدواج دراختیار آنها قرارگیرد.»
امیر المومنین امام علی(ع): اختلاط و گفتگوی مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد، و دل ها را منحرف می سازد.میزان الحکمه، ج ۱۳، ص۱۲
اتفاقا حجاب باعث میشه جنسیت بیش از پیش بین زن و مرد مطرح بشه متاسفانه به خاطر حجاب در جامعه روابط بین زن و مرد جنسی شده و زن با رعایت حجاب اعلام میکنه که آسیب پذیره در صورتی که در غرب زنها مثل مردها پوشش دارن و در نیمی از امور شرکت می کنن و حقوق اجتماعی دارن .خلاصه اینکه حجاب نمادی از بربریت و عقب موندگی و مرد سالاریه
حجاب حق الناس است…؛ آیا مسئولین هر کشوری مثلا آمریکا به فردی که مبتلا به بیماری کشنده و فوق العاده مسری سیاه زخم است،اجازه تردد در سطح شهر را می دهند؟ لطفا جواب دهید ..می دهند ؟ نمیدهند چون آن فرد محیط زیست «جسمانی» دیگر افراد جامعه را به خطر نابودی می کشاند , و جسم و جان مردم به خطر می افتد…در همه کشورها تقریبا ۹۹ % کشورها محیط زیست جسمانی افراد جامعه موضوعیت دارد و برایشان مهم است..اما در مکتب اسلام علاوه بر محیط زیست جسمانی ، محیط زیست روحانی و اخلاقی افراد جامعه نیز موضوعیت دارد و البته به همان اندازه بلکه بیشتر مهم است ..چرا بیشتر ؟ چون بر فرض مثال اگر شخصی بر اثر حادثه ای بمیرد حداکثر از چند ده سال زندگی محروم میشود اما اگر شخصی بر اثر نداشتن سلامت ایمانی و روحی هر عملی را مرتکب شود به عذاب وحشتناک جهنم مبتلا میشود که البته نه چند ده ساله بلکه هزاران هزار ساله..! حال شما بفرمائید اگر فردی لباس تحریک کننده ای بپوشد و براحتی در سطح شهر تردد کند آیا محیط زیست روحی و اخلاقی افراد جامعه به خطر نمی افتد؟ قطعا می افتد..
نظر جالب و خوبیه.
به نظر من کسی که بی حجابه احساس کمبود میکنه.چون وقتی میبینه کسی بهش توجه نمیکنه برای اینکه چند نفر نگاش کنن .دست به خود آرایی و خود نمایی میزنه.و در نهایت این کارشو به داشتن فرهنگ توجیه میکنه.همون فرهنگی که دشمن به عنوان جنگ نرم اسلامو میخواد از ایران برداره.حال این فرهنگ برهنگی به دانشگاه ها هم کشیده شده و یه پله ترقی کرده و خودشونو روشن فکر میدونن و فقط با مغلته کاری حرف هیچکییو حتی خدا رو هم قبول ندارن.و شاید بعضی هاشون نماز و قرآن هم بخونن.ولی تو عمل شکست میخورن.
حرف آخر:دنیا محل امتحان