حجاب سیاسی، حجاب اعتقادی

[ms 0]

۱- 

جایزه‌ صلح نوبل امسال به سه زن تعلق گرفت. البته اعلام نام این سه نفر چند ماه قبل صورت گرفته بود اما مراسم اعطای آن چند روز پیش انجام شد.

موقع اعلام اولیه‌ اسامی، برندگان این جایزه صحبت‌هایی راجع به خانم توکل کرمان از کشور یمن شد مبتنی بر اینکه این شخص از فعالان جنبش‌های فمنیستی کشورهای عربی است.

البته عقاید شخصی این فرد و اظهاراتش هم تا حدی موید این بود. از این رو کمی صبر کردیم تا موعد اهدای جوایز شود و ببینیم حضور و سخنرانی این سه تن و مخصوصا خانم کرمان به چه شکلی خواهد بود.

نکته قابل توجهی که در این میان اتفاق افتاد، اشاره‌ کمیته‌ ویژه‌ جایزه‌ صلح نوبل به مسلمان بودن کرمان و مهمتر از آن محجبه بودنشان بود. موضوعی که برای ما ایرانی‌ها کمی غریب است. هنوز روزی را که خانم شیرین عبادی این جایزه را دریافت کرد فراموش نکرده‌ایم. و البته گفته‌های بعد از آن را که اشاره کرده بود به اجباری و قانونی بودن حجاب در ایران. و اینکه خود را ملزم نمی‌داند بیرون از خاک ایران محجبه باشد.

[ms 1]

۲-

حجاب در کشورهای عربی و به عبارتی همسایگان حوزه‌ خلیج فارس، امری غیرسیاسی است. موضوع حجاب در آنجا بیشتر جنبه‌ فرهنگی دارد. البته ناگفته نماند که این اواخر و طی مبارزات اسلام‌گرایان و مشارکت پررنگشان در بهار عربی، حجاب به یک سلاح مبارزاتی تبدیل شده و نماد اصلی مبارزات زنان عرب همین برقع و پوشیه است.

[ms 2]

این نوع حجاب هم برای ما ایرانی‌ها آشناست. شاید بتوان به جرأت گفت بعد از بحث کشف حجاب رضاخانی، عملا حجاب زنان ایران اسلحه قدرتمندشان علیه استبداد و عقبه‌ استعماری آن بوده است.

این مبارزات تا سال‌های اولیه‌ انقلاب اسلامی و تا اواخر جنگ تحمیلی هم با همین سلاح پارچه‌ای مبارک تداوم داشت و به نوعی جزئی از فرهنگ دهه‌های اخیر ما شده بود.

۳-

تجربه ثابت کرده تا زمانی که مقوله‌ حجاب تبدیل به موضوعی سیاسی نشود، می‌توان با اتکا به فرهنگ و مذهب از حریم آن دفاع کرد.

اما با گسترش دیدگاه‌های سیاسی و در عین‌حال نگرش به حجاب صرفا از منظر قانون، متاسفانه موجبات محدود شدن دایره‌ بانوان با حجاب کامل در ایران شدیم. چرا که هر کس با مقوله‌ای سیاسی مشکلی پیدا می‌کرد و یا نارضایتی از مساله‌ای قانونی داشت، چون حجاب را مولفه‌ای از مولفه‌های نظام جمهوری اسلامی می‌دید و دیدگاهش به آن یک دیدگاه قانونی و اجباری بود، به سمت بدحجابی کشیده شد.

هم‌اکنون هم شاهدیم که در برخی کشورهای عربی که نسیم بهار عربی به رخسارشان خورده، از آنجا که قدرت اسلامگرایان در آنها بیشتر شده و حکومت‌ها به سمت دینی شدن پیش می‌روند، عده‌ای از دختران عربی در اقداماتی نادر، دست به انتشار عکس‌های مستهجن خود در فضای سایبری می‌زنند و هدف خود از این کار را مبارزه با حجاب دولتی و هرگونه محدودیت سیاسی می‌شمارند.

هرچند در رابطه با پخش شدن این عکس ها و به تبع آن مباحث آزادی در کشور های عربی، این نکته هم قابل توجه است که الزاما گسترش این مباحث مربوط به فضای کشور های عربی نیست، و می توان در پس آن اهداف کاملا سخیف فرصت طلب ها را دید.

به عبارتی واضح تر، اگر فرضا به جای عکس های نامناسب چند دختر جوان عربی، چند نفر از پیرزنان جنبش های فمینیستی اعراب، دست به این اقدام می زدند، عملا در همان چند روز نخستِ انتشار عکس ها، غائله در نطفه خفه میشد و هیچ کس در فضای سایبری دست به انتشار عکس ها و مطالبشان نمی زد. همین امر نشان از بی ریشه بودن اینگونه تحرکات ظاهرا آزادی خواهانه در کشور های عربی است.

۴-

از آنجا که حجاب در ایران تا مقطعی به عنوان سلاح مبارزه مطرح می‌شده، پس از از بین رفتن رژیم ستمشاهی و برطرف شدن تهدیدات خارجی، نگاه مبارزاتی از مقوله‌ی حجابِ کامل کمرنگ‌تر شد.

همین امر موجب شد تا چادر به عنوان کامل‌ترین نوع حجاب زنان ایرانی در اذهان جامعه با دهه‌های ۵۰ و ۶۰ گره بخورد و هر کس در دهه‌های بعدی به سمت حجاب کامل قدم برداشته، از سوی بخشی از افکار متجددنما متهم شده به درجا زدن در سال‌های اولیه‌ انقلاب و به عبارت ساده‌تر محکوم شده به امل بودن.

بعدها هم که وجوه قانونی این مقوله پررنگ‌تر شد، متاسفانه دیدگاه‌ها به این امر کاملا شرعی و اعتقادی، مبدل به دیدگاه‌هایی سیاسی گشت و هر کس که به حجاب علاقه نشان می‌داد با طعنه‌ دولتی بودن و یا آدم نظام بودن روبرو شد.

۵-

خوشبختانه طی سال‌های اخیر قشری از جامعه که مقیدتر به رفتار شرعی بودند، خطر بی‌حجابی را جدی‌تر دیدند و هم‌اکنون شاهد این موضوع هستیم که مجددا چادر و حجاب کامل، تبدیل به سلاح مبارزه علیه هرگونه بی‌قیدی شده است.

 

در این مسیر دو موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است:

اول اینکه اشخاص محجبه‌ جامعه، بایستی بیشتر مراقب رفتار خود باشند؛ طوری‌ که بتوانند الگویی کامل برای بانوان ایرانی باشند.

چنانکه اگر کوچکترین خطایی از یک زن محجبه دیده شود، به پای کل مقوله‌ حجاب و شاید حتی به پای دین نوشته شود.

عیب پاکان زود بر مردم هویدا می‌شود
موی اندر شیر خالص زود پیدا می‌شود

پس در عین رفتار فروتنانه و برخورد مناسب با سایر اقشار جامعه، بایستی با رفتاری شایسته میزان عفت عمومی اجتماع را بالا برد و دیگران را ترغیب به حفظ حجاب و عفاف نمود.

دوم اینکه نگاه به حجاب بایستی از نگاهی صرفا مبارزاتی که تنها محدود به یک زمان خاص است و یا نگاهی قانونی و الزامی به دیدگاهی کاملا شرعی و فرهنگی تغییر کند.

اینگونه است که هم میزان اقبال به این مقوله افزایش می‌یابد و هم ماندگاری آن در بین نسل‌های مختلف بیش. ان‌شاء‌الله.

۳ دیدگاه در “حجاب سیاسی، حجاب اعتقادی”

  1. سلام.

    سپاس بابت مطلب‌تون.

    من کلا به این جایزه‌ی نوبل مشکوکم (البته نه فقط من!). چون تا دشمن، مهر تأیید به فردی نزنه، بهش نوبل نمیده!

    ضمناً یه خواهشی داشتم. لطفاً به جای عبارت «بهار عربی»، از عبارت «بهار اسلامی» یا «بیداری اسلامی» استفاده کنید. اینم از شیطنت‌های دشمنه که میخواد، این انقلاب‌های مردمی در کشورهای عربی، رو به نژادشون مرتبط کنه، نه عقاید و دین‌شون!

    سپاس فراوان.

  2. این مطلب واقعا دیدگاه جالبی داشت و بسیار خوب شرایط واقعی جامعه امروز را نشان داده و تحلیل کرده بود.
    ای کاش با کمی واقع بینی و درایت و تیز هوشی که از خصوصیات مسلمان واقعی است به این موج اسلام گریزی و حجاب گریزی در ایران که ناشی از افراط ها و اجبار ها و سیاسی و قانونی و بخشنامه ای کردن همه شئون دینی و ایمانی است، خاتمه دهیم

دیدگاه‌ها بسته شده است.