داستان یوسف زیر ذره‌بین

سهیلا می‌گفت که از هشت ماه قبل، با نگاه جدیدی این داستان را می‌خواند و در ماجراهای آن دقت می‌کند، مریم فقط برای ختم قرآن، هر سال این سوره را می‌خواند، اما حالا می‌خواست خود سوره را بخواند! ولی در این خواندن‌ها و دقت‌ها، سوالات زیادی برایش ایجاد شده بود، هم برای او و هم برای بسیاری دیگر، چراکه بعضی از قسمت‌های این داستان، ظاهراً با عقل هماهنگ نیست، که در این فرصت قصد طرح و بیان چند مورد از آن‌ها را بر مبنای منابع معتبر داریم:

* بعد از اینکه برادران پیراهن خونی دروغین یوسف را به نزد پدر می آورند یعقوب در جواب فرزندان می‌گوید صبری جمیل و نیکو لازم است. اما سوال این‌جاست که صبر بر مقدرات الهی زیباست، ولی صبر بر ظلمی که در حقّ کودکی مظلوم روا شده، چهزیبایی دارد که یعقوب می‏گوید: «فصبر جمیل»؟

در جواب سه مورد را می‌توان بیان داشت:

اولاً یعقوب از طریق وحیمی‏دانست که یوسف زنده است. ثانیاً اگر یعقوب حرکتی می‏کرد برادران جسارت بیشتری پیداکرده و بر سر چاه رفته، یوسف را از بین می‏بردند. ثالثاً نباید کاری کرد که راهتوبه حتّی بر ظالمان به کلّی بسته شود.

***

* در قسمتی از داستان دو نفر از زندانیان خوابی می‌بینند و از یوسف می‌خواهند که آن را تعبیر کند.

چرا حضرت یوسف ‏(ع) خواب آن دو زندانی را فوری تعبیر نکرد و آن را به وقتی دیگر و ساعتی بعد موکول کرد؟

فخر رازی در تفسیر کبیر، چند وجه برای این موضوعبیان کرده است:

۱. می‏خواست آنها را در انتظار قرار دهد تا کمی تبلیغ و ارشادکند، شاید شخص اعدامی ایمان آورد و با حسن عاقبت از دنیا برود.

۲. می‏خواست بابیان نوع قضایی که نیامده، اعتماد آنان را جلب کند.

۳. می‏خواست آنها را تشنه‏ترکند، تا بهتر بشنوند.

۴. چون تعبیر خوابِ یکی از آنها اعدام بود، حضرت کمی طفرهرفت تا آن شخص قالب تهی نکند.

***

* بعد از آنکه حضرت یوسف خواب عزیز مصر را به درستی تعبیر کرد در نزد او مقامی یافت، چرا حضرت یوسف پیشنهاد اعطای مسئولیّت برای خود را مطرح کرد؟ یا به تعبیر دیگر؛چرا یوسف طلب ریاست کرد؟

در پاسخ باید گفت او از خواب پادشاه، احساس خطر و ضرر برای مردمکرد و خود را برای جلوگیری از پیش‏آمدهای ناگوار اقتصادی لایق می‏دانست، پس برایجلوگیری از ضرر، آمادگی خود را برای قبول چنین مسئولیّتی اعلام کرد.

***

* چرایوسف (ع) در مقابل عزیز مصر از خود تعریف و تمجید کرد، مگر نه این است که قرآن می‏فرماید:«فلا تزکّوا انفسکم» ( سوره نجم آیه ۳۲) خود را نستایید؟

می‌توان اینگونه گفت که ستایش یوسف، ذکرقابلیّت‏هاو توانایی‏های خود ، برای انجام مسئولیّت بود، که می‏توانست جلو آثار سوءقحطی و خشکسالی را بگیرد ، نه به خاطر تفاخر و سوء استفاده.

***

* با توجه به سابقه بدی که فرزندان یعقوب داشتند، چرا پدرشان مجدداً فرزند دیگرشرا به آنان سپرد؟

فخر رازی ( تفسیر کبیر) احتمالات متعدّدی را مطرحنموده که هر کدام از آنها می‏تواند توجیهی بر این موافقت باشد؛

۱. برادران از اقدام اولیه‏شان به نتیجه‏ای که مورد نظرشان بود، (محبوبیّت در نزد پدر)نرسیده بودند.

۲. حسادت برادران نسبت به این برادر، کمتر از یوسفبود.

۳. شاید قحطی و خشکسالی شرایط ویژه‏ای را پدید آورده بود که سفر مجّددرا ضروری می‏کرد.د

۴. دهها سال از حادثه اوّل گذشته و فراموش شده تلقّی می‏شد.

۵. خداوند متعال در حفظ فرزندش به او بشارت داده بود.

***

* در ماجرای یوسف برادران توطئه و خیانت کردند، ولی در ماجرای بنیامین اینمسایل نبود، پس چرا کلام یعقوب در هر دو مورد یک لحن و یک عبارت است؟ «بل سوّلت لکمانفسکم امراً فصبر جمیل»

تفسیرالمیزان اینگونه پاسخ می‏دهد: یعقوب می‏خواهد بگوید دوری این دو برادر نیز دنباله حرکت قبلی شما نسبت به یوسف است. یعنیتمام این صحنه‏ها، دنباله همان کار زشت شماست.

تزیین و زیبانمایی زشتی‏ها، گاهی توسّط شیطان؛ «و اذ زیّن لهم الشیطان اعمالهم» ( انفال آیه ۴۸) گاهی به وسیله زرقو برق دنیا؛ «اذا اخذت الارض زخرفها و ازّیّنت» (یونس آیه ۲۴) و گاهی توسّط نفسانسان است. «سوّلت لکم انفسکم» .

***

* چگونه است کهتنها یعقوب بوی یوسف را درک می‏کند؟ «اِنّی لاجد ریح یوسف»

در جواب می‌توان گفت هیچ مانعی ندارد، همان گونه که انبیا، وحی را درک می‏کنند و ما آن را درک نمی‏کنیم، در بقیهامور نیز آنان چیزی را بیابند که ما نمی‏یابیم.

مگر در آستانه‏ی جنگ خندق، به هنگام کندن خندق، رسول اکرم (ص) از جهش برقی که از اصابت کلنگ بهسنگی نمایان شد، نفرمود: در این برق سقوط امپراطوری‏ها را دیدم؟ امّا بعضی از افرادضعیف الایمان گفتند: پیامبر از ترس خود، دور شهر خندق می‏کند، ولی با هر ضربه و جرقّه‏ای، از سقوط یک رژیم و حکومتی و پیروزی خود وعده می‏دهد!

شاید مراد از«بوی یوسف» خبر تازه‏ای از یوسف باشد.

منابع:

۱. تاریخانبیا, ص ۴۲۹ با تلخیص .

۲. تفسیر المیزان

۳. بحارالانوار, چاپ بیروت , ج ۱۲ ص ۲۸۲ به نقل از عللالشرایع , با تلخیص .

۲ دیدگاه در “داستان یوسف زیر ذره‌بین”

  1. مطلب جالبی بود

    خود من تا حالا انقدر دقت نکرده بودم .

    موفق باشید

دیدگاه‌ها بسته شده است.