[ms 0]
ازدواج و امور مربوط به آن در فرهنگها، اقوام و ملل گوناگون، رسوم و قوانین مختلفی دارد. نحوهی انتخاب همسر، رسم و رسوم برگزاری مراسم، قوانین مربوط به ازدواج و طلاق و… تفاوتهایی دارند که گاه جالب و تعجببرانگیزند. در جامعهی ایران، قوانین و سنتهای مربوط به این امور، همواره بین موافقان و مخالفان مورد بحث بوده و هم اکنون نیز موضوعاتی مانند سن ازدواج، میزان مهریه، قوانین مربوط به طلاق، نحوهی آشنایی طرفین و مسائلی از این دست، توجه عوام و کارشناسان را به خود جلب کرده است.
از جایگاه این امور در دین مبین اسلام، زیاد بحث شده و در جامعهی کنونی تمام تلاش این است که از دستورات اسلامی در این قبیل امور استفاده شود. در ادامه، بهطور مختصر به نحوهی ازدواج، طلاق و قوانین آن، در دوران قبل از ظهور اسلام در ایران، بهویژه در دوران دو سلسلهی اشکانیان و ساسانیان میپردازیم. باید توجه داشت حملهی اعراب مسلمان بهصورت گسترده، در زمان ساسانیان صورت گرفت و منجر به کشته شدن یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی و سقوط سلسلهی ساسانیان شد.
***
در دورهی اشکانیان، زنان حق دخالت در امور خارج از منزل را نداشتند و عموما شکل زندگی بهصورت همان اندرونی و بیرونی بود. متأسفانه اطلاعات زیادی از این دوران در دست نیست، ولی از آنچه از نوشتههای تاریخی برمیآید، در این دوران ازدواج با محارم بلامانع بوده است؛ آنچنان که در تاریخ نوشته شده: «فرهاد، پادشاه ساسانی، مادر خود، تهآموز اورانیا، را به زنی گرفت.» (۱) که گفته میشود ازدواج با محارم از قوانین اوستا بود و فرهاد با این کار درصدد بهدست آوردن حمایت روحانیون بوده است. این ازدواج در آن زمان با واکنشهای رعایا مواجه شد.
بعضی معتقدند فرهنگ جامعه در آن زمان چنین رسومی را قابل قبول میدانست، ولی واکنشهای عوام چنین مقبولیتی را نشان نمیدهد. البته باید توجه داشت زرتشتیان در زمانهای دیگر چنین ازدواجی را نیز امری بسیار ناپسند میشمرند.
در مورد قوانین طلاق در این دوره نوشتهاند: «مرد در چهار مورد میتواند زن خود را طلاق دهد؛ اول عقیمه بودن زن، دوم پرداختن به جادوگری از سوی زن، سوم فاسد بودن اخلاق او و چهارم اگر عادت ماهیانهی خود را از شوهر پنهان میکرد.» (۲) در این دوره، مرد حق کشتن زن را داشت!
در دورهی ساسانیان نیز، زنان دارای شخصیت حقوقی نبودند و از هر لحاظ تحت سرپرستی رییس خانوار بودند. چنین نوشته شده: «در مسائل حقوقی، غالبا دشوار است که تفاوت حقوقی میان یک زن آزاد و یک برده را تشخیص داد.» (۳) در این دوران، زمانی که دختر پانزدهساله میشد، پدر او موظف بود که برای او شوهری مناسب بیابد. زمانی که دختر شوهر میکرد، از سهم ارث محروم میشد. از این رو، هنگام ازدواج جهیزیهی کامل و بزرگی همراه خود میبرد. در مورد مهریه نیز مبلغی تعیین میشد که در صورت پیش آمدن طلاق به او داده میشد. با وجود نوشتهها درمورد بردگی دختران، آنان میتوانستند به میل و خواستهی خود ازدواج کنند.
در این عصر نیز ازدواج با خواهر یا زن پدری، امری عادی بهشمار میرفته است. بهویژه، ازدواج با خواهر برای حفظ پاکی خون، بسیار مورد تأکید بوده. «پرفسور آرتور کریستین» نیز به ازدواج با نزدیکان اشاره میکند و مینویسد: «اهتمام در پاکی نسب و خون خانواده، یکی از صفات بارز جامعهی ایرانی بهشمار میرفت؛ تا به حدی که ازدواج با محارم را جایز میشمردند.» (۴)
نوع دیگری از ازدواج در میان ساسانیان، ازدواج استقراضی بود؛ به این معنی که شوهر حق داشت یگانه زن خود را، یا یکی از زنانش را، حتی زن ممتاز خود را به فرد دیگری که بدون تقصیر محتاج شده بود، بسپارد. (۵) در چنین امری رضایت زن شرط نبود. جالب اینجاست که فرزندانی که در این ازدواج متولد میشدند، متعلق به خانوادهی شوهر اول بودند و مانند فرزندان او محسوب میشدند.
از دیگر نکات مورد توجه این است که این عمل، عملی خیرخواهانه و کمک به همدین بهشمار میرفته است. شوهر موقت طی قراردادی موظف بود از زن موقت خود نگهداری کامل کند و تمام نیازمندیهای او را برطرف سازد. ساسانیان با این عمل، تصور کالا بودن زن را بهخوبی نشان دادهاند. آنها دقیقا زن را شیئی بهحساب آورده بودند که میتوان او را بهعنوان کمک، قرض داد!
در عهد ساسانی، اگر پدری برای دختر خود بهموقع همسر مناسب پیدا نمیکرد و او را به خانهی بخت نمیفرستاد، در این صورت دختر میتوانست به میل خود رابطهی آزاد جنسی برقرار کند.
بساط اینگونه ازدواجها و قوانین و رسم و رسوم متداول، پس از ورود اسلام به ایران برچیده شد. هرچند، شاهان در دورههای بعد نیز با ساختن حرمسراها برای عیاشی و خوشگذرانی خود و اعمال محدودیتهای بسیار برای زنان اشراف یا طبقهی متوسط و گرفتن بسیاری از اختیارات او، همچنان به او به چشم کالایی نگاه میکردند؛ منتها به نوعی دیگر.
————————————————–
۱- آزاد، حسن، پشت پردههای حرمسرا، انتشارات انزلی، ص ۸۶؛
۲- همان، ص ۸۵؛
۳- همان، ص ۹۵؛
۴- همان، ص ۹۸؛
۵- همان، ص ۹۹.
ممنون خوب بود
بعد اسلام هم فرقی نکرده حالا !!!!