کجای کار می­‌لنگد؟

[ms 0]

نمی­‌دانم درستش چیست، اما مطمئنم که هرچه هست، این نیست. جامعه­‌ای صحیح است که همه‌چیز سر جای خودش باشد و پیچ و مهره­‌هایش درست کار کنند و من چنین وضعی را شاهد نیستم. این را از آن جایی می‌گویم که می­‌بینم تمام مبانی اطرافم بر تمایلات و نیازها و توانمندی­‌های مردانه استوار گشته و زن هیچ جایگاهی در زیرساخت این مدنیت ندارد و گویی وصله‌ای‌ست ناجور. تابه‌حال انواع همایش مردان را شنیده­‌اید؟ فرهنگ­سرای مردان، نقش مردان در پیشرفت اجتماع، اهمیت حضور مرد در عرصه­‌های علمی، حضور مردان مسلمان در عرصه­‌های علمی، حساب ویژه­‌ی پسران و هزار مطلب این‌چنینی دیگر هیچ­‌گاه به‌چشم نمی­‌خورند.

نیاز­ها و تمایلات زنان دیده نمی­‌شود یا اگر بشود، از فرعیات جامعه حساب می­‌شود.

مصداق و گواه سخنم این‌جاست که عموم مردان مشکلی با هویت مردانه‌ی خویش ندارند. می­‌دانند که مرد هستند، باید سر کار بروند، شب برای استراحت به منزل بیایند، همکار دارند و رئیس و همسر و فرزند که دو تای آخری را باید حمایت مالی و معنوی کنند.

به طرف دیگر ماجرا برویم؛ به جایگاه زن. زنان جامعه‌ی ما نمی­‌دانند مرد هستند یا زن! این واقعیت امر است. باید کار کنند یا نه؟ اگر بله، که وقت و حالی برای زن بودن و مادر بودن ندارند؛ چراکه علی (علیه السلام) می­‌فرماید: «زن گل بهاری‌ست، نه قهرمان.» و اگر نه، که در منزل آن‌قدر از جامعه دور می­‌شوند که توانایی تربیت صحیح فرزند را نخواهند داشت. علی (علیه السلام) می‌فرماید: «فرزندانتان را برای زمان خودشان تربیت کنید.» به کدام یک از این دو مهم می توان دست یافت؟ آیا این مهم را می‌توان با در خانه ماندن و نگریستن به دیگران از پشت آکواریوم گزینشی تلویزیون برآورده ساخت؟ یا باید کار کرد و خود را له نمود؟ کاش کسی جوابی برای این اصل عدم قطعیت هایزنبرگ (۱) می­‌یافت!

اکثریت قریب‌به‌‌اتفاق افراد این دوره و زمانه راه دوم را برمی­‌گزینند؛ کار کردن. جامعه از او می­‌خواهد مانند مردان کار کند و مسئولیت­‌پذیر (!) باشد. با دیگر همکاران زمخت و سنگین رفتار نماید و از طرف دیگر هم مدام تفاوت­‌هایش با مردان را به سخره می­‌گیرد؛ خاله زنک بودن، رانندگی قانونمند، بلد نبودن پارک ماشین، سبزی پاک کردن، صحبت­‌های خارج از کار، تمیز بودن و هزار خصیصه‌ی دیگر زنانه، تا در نهایت، او برای مقبولیت در اجتماع خُلق و خویی کاملا مردانه بگیرد؛ رانندگی بی‌قانون، نگران نبودن و اهمیت ندادن به مشکلات دیگران، کثیف و شلخته بودن، انجام ندادن کارهای ظریف و زنانه مثل کارهای هنری چون خیاطی و ملیله‌دوزی و کارهای خانگی چون سبزی پاک کردن و آشپزی باحوصله.

[ms 1]

همه‌ی این­‌ها به این دلیل است که ملاک صحیح و بی­‌نقص بودن، مرد است. زن با او سنجیده می­‌شود، نه با خودش! پس او آگاهی و ارضای حس مفید بودنش را به قیمت این­‌ها به‌دست می­‌آورد.

و حالا روی دیگر این سکه‌ی کج و کوله (!) این زن زمختِ بی­‌روحِ مردنما وارد منزل شده است. نگاه­‌ها به او می‌فهماند که تمیزی و غذا و کارهای خانه و مهربانی و نگرانی برای مشکلات دیگر اعضا و… انتظاری‌ست که جامعه و مردش از او دارد. با تمام وجود می­‌دود تا کانون گرم خانواده­‌اش به سردی نگراید؛ چون او مسئول است و باید مسئولیت‌پذیر باشد! پس او بعد از محل کار، رنگی کاملا متفاوت باید به خود بگیرد تا این‌جا نیز «وظیفه»اش را به‌خوبی انجام دهد!!!

این انسان زن است یا مرد؟ او کیست؟ اصلا هویت دارد؟ آیا تمایلات و برآوردن نیازهای او در برنامه‌ی روزانه­‌اش گنجانده شده؟ آیا او دیده می­‌شود یا فقط ابزاری‌ست برای برآوردن نیازهای جامعه در سطوح مختلف؟

همین‌جاست که بنیان خانواده بر اثر لرزش مبنایش که زن است، می­‌لرزد و سست می­‌شود؛ چون او هویتش را نمی­‌داند و گاه بر اثر فشار طاقت­‌فرسای وظایف، جای نقش­‌ها را اشتباه می­‌کند. در خانه مرد است و در جامعه زن. با همکارانش لطیف است و با همسرش زمخت. به بیگانه محبت می­‌کند و به خانواده­‌اش ناملایمی و بی‌توجهی و به تبعِ سست شدن کوچک­‌ترین واحد اجتماع -خانواده- جامعه هم بر خود می­‌لرزد. این‌جاست که همه به این فکر می­‌افتند که چه کنیم و کجای جامعه را چسب زخم بزنیم و چه قشری را آموزش دهیم و…

حال آن‌که خانه از پای­‌بست ویران است!

نمی­‌دانم درستش چیست، اما مطمئنم هرچه هست، این نباید باشد!

——————————————————-

۱. این اصل اظهار می‌دارد که جفت‌های مشخصی از خواص فیزیکی، مانند مکان و تکانه، نمی‌تواند با دقتی دلخواه معلوم گردد. به عبارت دیگر، افزایش دقت در کمیت یکی از آن خواص مترادف با کاهش دقت در کمیت خاصیت دیگر است. به‌طور خلاصه، یعنی هرچه به عدد دقیق‌تری از مکان الکترون برسیم، عددی که از تکانه یا سرعت آن به‌دست می‌آوریم، غیر دقیق‌تر خواهد بود!

۱۶ دیدگاه در “کجای کار می­‌لنگد؟”

  1. سوالی از نویسنده ی یادداشت دارم، اونهم اینکه آیا خودشون بعد از اتمام دوره ی تحصیلات تکمیلی شون به خانه داری خواهند پرداخت؟
    چرا راهکار ارائه نمی کنیم؟

  2. کار کردن زن خارج از خانه به هیچ عنوان باعث مردانه !شدن شخصیت او نمیشود .چه کسی گفته که زنان با کار خارج از خانه دیگر فرصتی برای تربیت صحیح فرزند شان ندارند ؟. زنان شاغل که بیرون از خانه کار میکنند اغلب در یک ساعت میتوانند کارهی خانه را تمام کنند ،اما زنان خانه دار برای همان کارها شش ساعت وقت صرف میکنند و تازه سر شام همه کارها نا تمام مانده است . این هم حرف خودم نیست از کتاب آزادی زنان نوشته خانم ایولین رید ترجمه افشنگ مقصودی گرفتم صفحه ۱۷۱
    زنان شاغل زندگی شادتر و بهتری دارند کمتر به بیماری های روحی و افسردگی دچار میشوند چونکه احساس مفید بودن میکنند
    در ضمن اگر آقایان ایرانی قدری از غرور احمقانه شون کم کنند و بداننند کار کردن برای خود و در خانه خود عار و ننگ نیست و در کارهای خانه به همسرشان کمک کنند خانمها میتوانند هم به تربیت فرزندشان برسانند و هم به کار خارج از خانه خود .

  3. باید تعجب کرد که هنوز درباره ی این مسائل باید بشینیم و صحبت کنیم.
    آقا مگه عربیم ما. عرب جاهلیم مگه…

    حقوق تو زندگی باید برابر باشه .

    یادم رفت قانون مملک نمی ذاره…

  4. تا حدی like یاسمن
    به خصوص بخش مربوط به اقایون «غرور احمقانه» کاملا like :-)

  5. با سلام
    خانم نویسنده اصل قضیه که زنان مبنای خانواده هستند و با توجه به وضع موجود که زنان از زن بودن خود دور می شوند وباعث متزلزل شدن خانه و خانواده و جامعه می شوند را درست اشاره کرده اند.
    اما به نظر بنده علاوه بر مباحث گفته شده باید برای زنان ما این موضع روشن شود که قبل از هر کاری و هر چیزی نقش همسری و مادری اهمیت ویژه را دارد اگر این موضوع روشن شود اولویت سنجی ها راحت تر خواهد شد

  6. من فکر می کنم خانم داریم تا خانم.بعضی ها هم می تونن بیرون کار کنن مثه یه مرد (البته من برای خانم های شاغل طبق شرایطتشون کار نیمه وقت رو پیشنهاد می کنم ،)و هم همسر و مادر باشن مثه یه زن.عده ای هم به خاطر یه درس خوندن و یه کار نیمه وقت کل خونه رو رها می کنن و خانواده رو از بنیان دچار مشکل می کنن.باید تصمیم بگیرید برای چی می خواهید بیرون کار کنید.برای ادامه ی زندگی با خانواده یا برای فرار از خانه و خانواده.وقتی به این سوال ها جواب بدیم راه روشن می شه…
    باید واژه ی مرد را در این جملات معنی کرد.مرد یعنی شجاع و نترس و کاری نه جنس مذکر.از بدو تاریخ زنان کار می کردن .تو کشاورزی و دامپروری و …حتی در دوره هخامنش تو کارگا های تولیدی.
    من هر چی فکر می کنم می بینم زنان قدیم مخصوصن عشایری و روستایی خیلی بیشتر از زنان امروز کار سخت و زمخت می کردن اما زن بودند و مدیر و مدبر خونه.
    کلن خونه با وجود ریاست پدر با وجود زن اداره می شد،مشکلی هم پیش نمی یومد.

  7. با سلام سایت زیبایی دارید و مطالب زیبا . من شما رو لینک کردم و از شما تقاضای اینکه من رو هم لینک کنید را دارم.
    با تشکر

  8. از بس که این چارقد – و سایر رسانه ها- برای نقش همسری و مادری تبلیغ می‌کنن، من یکی از این نقش ها بیش‌تر گریزان شده‌م. اگر خیلی خوبن چرا لازمه انقدر برای این نقشا تبلیغ بشه؟ چرا باید هی استدلال آورد؟

  9. به خاطر اینکه بعضی از سایت ها و…بر ضد این نقش کلن افراطی تبلیغ می کنن.چارقد تعادل داره مطالبش .
    باید استدلال آورد تا بعضی از هم نوعامون که نقش رو قبول ندارن ،به یه آگاهی برسند.

  10. سلام متن خوبی بود اما فقط با بند دوم موافق نیستم اتفاقا اینروزها بسیار گفتمان و همایش و … در مورد زنان وجود دارد و البته با نام اختصاصی آقایان کمتر وجود ندارد! (حداقل در نام)
    اما مهم نتیجه و کارکرد است که یا بی نتیجه است و سطحی و زودگذر و یا فمینیستی و غرب نشان. نمایشگاه عفاف و حجاب نمونه ای دیگر بود مثلا نشستند دور هم دولتی ها با ان جی او ها و دلسوزان هم بحث و گفتگو و پژوهش بود و هم نتایج عملی و دوخت و دوز! ما که در مدهای جدید حجاب دیدیم اما عفاف ندیدیم! این مثال کوچکی است که خیلی مسائل را روشن میکند.

  11. اینکه یه زن هویت خودش فراموش کرده باعث شده کار مردانه انجام بده باعث شده اخلاق خوبی تو خانه نداشته باشه و خیلی اتفاقا دیکه به نظرم من این همش بر میکرده به جامعه ای که ما داریم توش زندکی میکنیم جامعه ای که ثبات اقتصادی نداشته باشه جامعه ای که نقش ها درست توش تعریف نشده باشن نتیجه جز این نخواهد داشت

  12. سلام من یه معلم بازنشسته هستم با تمام حرفاتو موافقم درسته کار بیرون منزل به ما شخصیت مضاعف ,شادابی و استقلال مالی میده اما بیماری های جسمی مابیشتر از خانم های خانه داره و تازه اگر آقای منزل پرتوقع باشه که دیگه باید از خستگی مضاعف هلاک بشی…کاش میشد خانم ها نیمه وقت کار بیرون انجام بدن و همسرانشون با ذرک خستگی اینان ,در کارهای منزل همراهی داشتند تا این زنان مرد صفت شادابی و سلامت خود را دیر تر از دست بدهند.

  13. من فقط میگم خانوما نباید خودشونو داغون کنن،چه با کار خونه چه با کار بیرون،جامعه ما طوریه که بچه از همون اول از مادرش فقط انتظار ایثار داره،این اصلا درست نیس،به مادرم اصرار میکنم دوباره بره باشگاه بره موهاشو رنگ کنه ولی ترجیح میده وقت و درآمدشو صرف ما بکنه تازه با اینکه بابامم هست و منم متاهلم و برادرمم شاغله باز همش به فکر ماست، چه ما بچه ها چه شوهرا باید تا میتونیم کمک کنیم تا خانومای خونه از پا نیفتن

  14. سلام
    بحث بر سر این است که زن اگه در خانه بماند از جامعه درو میشود این صحیح.به شما پیشنهاد میکنم از این به بعد وارد بحث جامعه شویم؟ایا جامعه فقط سر کار رفتن است؟ایا در این همه عظمتی که خدا خلق کرده از عهده این بر نیامده راهی برای ورود بی دغدغه زن به جامعه قرار دهد؟هست اما ماداریم خودمان را فریب میدهیم.جامعه یعنی قران-ینی مسجد-ینی بسیج-ینی مجله واینترنت-لزوما قرار نیست برویم سر کوچه جاربزنیم که ما وارد جامعه شدیم!هدف از وارد شدن به اجتماع چیست؟مالی یا رفع تنهایی؟چه میخواهیم وچه نمیخواهیم مسئله این است.

  15. به نظر من زن باید در اجتماع حضور داشته باشد چرا که جامعه نمی تواند بدون حضور قسمت اعظم اعضا و یاحداقل نیمی از اعضای خود فعال و سودمند عمل کند اما اینکه حضور در اجتماع فقط کارکردن هست موافق نیستم آیا یک زن باید مرد باشد تا بتواند در جامعه حضور پیدا کند یعنی جامعه هیج جایی برای هویت زن تعریف نکرده ! نه ! زن می تواند یک معلم خوب خوب یک مدیر خوب در محیطی مناسب یک پژوهشگر ویک فعال فرهنگی باشد بدون اینکه برای حقوق ماهیانه نیاز به این داشته باشد که باز یک مرد ماهانه حقوقش را براساس کارش پرداخت کند و یا مثل یک مرد کار کند و از آنچه عاطفه و روحیه او می خواهد دور باشد زن می تواند موفق باشد بدون اینکه یک مرد باشد

دیدگاه‌ها بسته شده است.