ضد و نقیض!

گفتم‌: چه خبره؟ چند نفر به یک نفر؟
سارا گفت: آخه حرف زور داری می‌زنی.
زهرا گفت: حرف‌های بابام رو میزنی.
طاهره گفت: مردها نیازی به وکیل مدافع ندارند.
گفتم: من از حقوق مردها دفاع نمی‌کنم برای خودتون می‌گم.
نشسته بودیم دور هم و داشتیم مشکلات مملکت رو حل می‌کردیم! این‌که زن باید کار کنه تا نشون بده چیزی از مرد کم نداره‌! زن نباید بگذاره که بهش ظلم بشه‌، زن باید دستش تو جیب خودش باشه و مستقل باشه‌، زن نباید کاسه‌ی گدایی دراز کنه پیش پدرش یا همسرش، زن باید‌… زن نباید‌… زن این‌جور‌… زن اون‌جور… .
طاهره: این همه درس خوندم‌، این همه بودجه‌ی بیت‌المال رو حروم کردم، این همه دنبال استادها دویدم‌، این همه زحمت کشیدم‌! شش سال طول کشید تا دندان‌پزشک بشم‌، حالا برگشته به من میگه نرو سر کار‌! اصلاً شرط ضمن عقدم حق تحصیل و کار بوده‌!
گفتم :حق نداره بگه‌!
انتظار نداشت اینو بگم. لبخندی روی لبهاش پیدا شد‌.
زهرا: بابام میگه فکر نکن چون رشته‌ی مهندسی برق رفتی‌، بعداً اجازه داری بری توی کارخانه‌ها با مردها سر و کله بزنی!
گفتم: مشکل سیستم آموزشی ما هست دیگه! به بچه‌ی دبیرستانی یاد نمی‌ده چه رشته‌ای به دردش می‌خوره؛ چه رشته‌ای نمی‌خوره.
سارا: یکی از خواستگارهای من می‌گفت: زن باید توی خونه بشینه‌،زن باید بچه‌‌داری کنه‌، آشپزی کنه‌، اصلاً چه معنی می‌ده زن بره دانشگاه؟
گفتم: می‌خواستی بهش بگی پس چرا آمدی خواستگاری یک دختر دانشجو؟ دختری که داره رشته‌ی طراحی لباس می‌خونه؟
حرص‌شون گرفت. گفتند حرف‌هات ضد و نقیض هست!
گفتن اول انقلاب یادت نیست؟ (یادم نبود خب‌! چند ماهم بود که انفجار نور شد‌) این‌که زن‌ها توی راهپیمایی‌ها شرکت می‌کردند؟
کردستان و زمان جنگ یادت نیست؟ چقدر از این زن‌ها پابه‌پای مردهاشون (‌که البته هنوز مردشون نشده بودن‌!) فعالیت داشتن؟
توی خونه که نموندند‌!زور!
گفتم: بعد رحلت پیغمبر یادتون نیست؟ خطبه‌ی حضرت زهرا (‌سلام‌الله علیهما‌) توی مسجد؟
کربلا یادتون نیست‌؟ وقتی عمه‌ی سادات شروع به صحبت کرد همه گفتند علی زنده شده‌‌؟
یک کمی نگاهم کردند که: مسخره می‌کنی؟
گفتم آخه شما این‌ها را با کار بیرون خونه‌‌ی زن مقایسه می‌کنی؟ یک کمی فکر کنین ببینین چی شد که کار به اون‌جا رسید که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهما مجبور شدن بیان تو مسجد سخنرانی کنن. چی شد که عقیله‌ی بنی‌هاشم وادار شد افشاگری کنه.
زن اگه بیرون خونه کار کنه، پا به پای مردش‌! از خروس‌خوان صبح تا ده شب، دیگه چیزی براش نمی‌مونه که بخواد کانون خانواده رو گرم کنه، دیگه رمقی نداره که بخواد به بچه‌ها و شوهرش برسه، دیگه حوصله‌ای براش نمی‌مونه که بخواد به کارهای خونه برسه.
چه اشکالی داره برو درست رو بخون‌، خیلی هم ادعا داری که بچه مذهبی‌ها باید دانشگاه‌ها رو پر کنند‌! ولی بگو فقط بیمار زن رو قبول می‌کنی.
چپ چپ نگاهم کرد‌!
گفتم چیه می‌ترسی بازارت کساد بشه؟ یا باز هم میگی این همه درس خوندم که فقط خانم‌ها رو ببینم. گفت: نه آخه‌…
گفتم آخه نداره! چه اشکالی داره دخترها متخصص بیهوشی بشن که این‌قدر در اطاق عمل خانم‌های ما مجبور نشوند متخصص بیهوشی مرد بالا سرشون باشه.
چه اشکالی داره فیزیوتراپی بخونند با وجود این همه پوکی استخوانی که شایع هست بین خانم‌ها‌.
می‌گم سیستم آموزشی ما ایراد داره همین جاست‌!
برو طراحی لباس بخون که دیگه دخترهای ما مجبور نشن این لباس‌های اروپایی رو بپوشند‌. برو طراح لباس بشو و لباس‌های خوب طراحی کن. لباس‌هایی که هم زیبا باشند و هم جوان‌پسند‌.
درس خوندین که حتماً برید سر کار؟ درس بخون برای خودت! برای فرزندت‌! خیلی بَده‌؟ کلاس نداره؟ نگران بودجه‌ی بیت المال هم نباش‌! پس فردا که بچه‌ات از تو سوالی کرد بلد باشی جوابش بدی. خجالت زده‌ی فرزندت نباشی. کاری کنی که افتخار کنه مادری مثل تو داره. هدف از این قشنگ‌تر‌؟
فکر می‌کنیم اگه زنی که وارد اجتماع بشه‌، زنی که همه‌ی فکر و ذهنش اداره و ریاست و حقوق و مرخصی و اضافه‌کاری و… باشه‌، زن موفقی هست‌. سطح شعورش خیلی بالا می‌ره.
گفتن حرفهات باز هم ضد و نقیض هست‌، از یک طرف میگی با کار کردن بیرون خونه‌ی زن‌، روحش خسته میشه‌‌، از یک طرف میگی دندان‌پزشک که شدین فقط بیمار زن قبول کنین.
خندیدم و گفتم: خب وقتی فقط بیمار زن قبول کنی‌، مریض‌هات کمتر میشن!! زودتر میای خونه. اصلا این کار هم به اندازه رفع اضطرار می‌تونه باشه نه بیشتر.
مهندسی برق خوندی‌، لزومی نداره حتماً بری جاهایی کار کنی که علاوه بر خسته شدن‌، با مردها سر و کله بزنی‌! می‌تونی روزی چهار ساعت تدریس خصوصی داشته باشی.
ارتباط داشتن با مردها – ارتباط کاری- روح زن رو اذیت می‌کنه، بعضی‌ها این اذیت شدن را متوجه می‌شن بعضی‌ها نه! این متوجه شدن می‌دونی مثل چیه؟ سر و صدای زیاد برای سلامتی انسان اصلا خوب نیست؛ برای شنوایی و اعصاب. وقتی آدم تازه وارد بازار مسگری میشه واقعا صدا اذیتش می‌کنه. اما بعد از یکی دو روز دیگه متوجه اذیت شدن نمی‌شه اما این سرو صدا اثرش را بر سلامتی آدم می‌گذاره. شما باید بهتر بدونید این را خانم دکتر. سختی کار محیط‌های پر سرو صدا که میگن همینه دیگه.
حرف من اینه که وظیفه‌ی اصلی زن نگه داشتن خانه هست‌، نه خانه‌داری به معنای رفت و روب و آشپزی‌! خانه به معنای واقعی‌اش‌!‌ خانه خیمه‌ای است که ستون اصلی آن زن است بقیه‌اش فقط حرفه. جز خود زن، هیچ‌کس نمی‌تونه ارزشش رو بالا ببره‌. هیچ‌کس. هر کاری شایسته‌ی زن‌ها نیست.
گفتم اگه بخوای هم از نگاه مذهبی بررسی کنی! اون دنیا بهتون نمیگن چرا نرفتی سرکار. ولی حتماً ازت می‌پرسن چرا حواست به شوهرت نبود. چرا رفتارت ناپسند بوده؟ بهت نمیگن چرا محتاج مردت بودی! و مستقل نبودی ولی حتماً بهت می‌گن چرا آرامش را با کار کردن بیرون خونه از خانواده دریغ کردی، وقت نگذاشتی برای بچه‌ات و شوهرت، ناراضی بود از تو‌!
بدجوری بالای منبر رفته بودم‌!
طاهره گفت تو گفتی شوهرم حق نداره بگه کار نکن‌!
حالا من بودم که لبخند می‌زدم‌، گفتم‌: چون شرط ضمن عقد بوده، حقی نداشته که بگه‌. المومنون عند شروطهم! ولی اون شرط ضمن عقد باعث نمیشه زن کارکرد و وظیفه اصلی را فراموش کنه. به تو حق میده اگر تونستی وظیفه اصلی را به جا بیاری اختیار داشته باشی. از این مهم‌تر کوتاهی اون توجیه کوتاهی تو نمیشه. هر کس وظیفه خودش را باید درست انجام بده اگر فکر می‌کنه فردایی هست.