بی کاری یا بی‌عاری

» زن جماعت اگه بلند شد باید بزنی تو سرش تا همون جا بشینه «

این جمله قصار از پدر بزرگ خدا بیامرزم بود ( خدا رفته گان شما را هم بیامرزد! ) که، گه گاه برادرم برای اینکه اعصابم را به نقطه جوش برساند، یاد آواری می کند !!!

شاید بعضی ها فکر می کنند کار خانم ها تنها پختن و شستن و رُفتن است! یعنی همان کار هایی که ماشین لباس شویی و ظرف شویی و جارو برقی انجام می دهد. اما وقتی همه اینها را در یک کفه ترازو می گذاری و زن را در کفه دیگر، می بینی کفه زن تومنی ثنار با آن یکی توفیر دارد.

موضوع پرونده این هفته نشریه وزین (!) چارقد، اشتغال بانوان است. قرار نیست در این گزارش زیاد حرف بزنیم فقط انعکاس نظرات مردم، در مورد اینکه مشغله اصلی زن چه باید باشد یا چیست؟ و آیا کار بیرون از خانه با نقش او در خانه تضاد دارد؟ یکی می تواند دیگری را کم رنگ کند؟

زحمت قضاوت بین این نظرات با خودتان. قرار است خیلی طولانی نشود ( شایدم شد!!) تا شما حین خواندن گزارش به قول بر و بچه های محله اون طرفیِ چارقد » نگُرخید! و سه سوت کلیک کنید، این پنجره رو ببندید و فیض اکمل، از این گزارش نبرید!!!»

و اما من و اویِ مردمی چارقد در مورد کار کردن خانم ها.

· مرد ها را خانه نشین کرده اند!!!

اولین سوژه ای که به پستم می خورد خانم بزلی است، ۴۱ ساله. علوم سیاسی می خوانده اما درس را رها کرده!

آرام حرف می زند اما در مواضعش مستحکم است، خودش از زنان سرپرست خانوار است؛ همسرش فوت کرده و او هم مادر بچه هایش است و هم مرد خانه اش.

وقتی نظرش را در مورد کار خانم ها بیرون از خانه می پرسم می گوید:» لزومی ندارد خانم ها بیرون از خانه کار کنند! آمده اند جای مرد ها را گرفته اند، جایگاه مردها را تضعیف کرده اند، مردها خانه نشین شده اند، اصلا حضور زن ها صدمات فرهنگی دارد!!! »

خیلی شاکی است، داغ حرف می زند.

» من خودم در آ موزش و پرورش کار می کردم، معلم مقطع ابتدایی بودم، خودم یک زن هستم، اما بیرون بودن خانم ها خارج از خانه معضلات جامعه را بیشتر می کند. من به این نتیجه رسیدم خانم ها نباید بیرون از خانه کار کنند. شعار برابری و این حرف ها هم، همه از کشور های غربی آمده و اصلا ما نگران واکنش آنها هستیم در حالیکه فرهنگ ما این چیز ها را نداشت. »

خانم بزلی معتقد است کار زن ها، مردها را خانه نشین کرده است! وقتی می گویم مثال بیاورید، می گوید:» نمونه بارزش در همین خانه های خودمان است؛ پسر هایمان از صبح تا شب خانه هستند اما دختر هایمان چه؟! »

در مورد صدمات فرهنگی هم می گوید:» ما در اقوام خودمان داریم؛ آقا و خانم هر دو تحصیل کرده، استاد دانشگاه، خانم هر چند ماه یکبار، سه چهار ماه می رود خارچ از کشور نمی دانم برای فر صت مطالعاتی و از این حرف ها … خب چه توقعی از این مرد و بچه ها می توان داشت؟ از کجا می داند همسرش در مدت غیبت او برای بر آوردن نیازهای طبیعی اش به خطا نمی رود؟! بچه هایش خوب تربیت می شوند؟! این خودش یک معضل می شود که از خانواده به جامعه سرایت می کند. »

خانم بزلی شاغل بودن و بیرون بودن خانم ها، حتی برای تحصیل را به تربیت نسل آینده ربط می دهد و می گوید:» خانم های ما الان نسبت به گذشته بار علمی بسیار با لایی دارند، اما چرا ثمره زندگی های امروز مثل دیروز نیست؟ چرا ما دکتر حسابی، علامه طبا طبایی، ابن سینا و … نداریم؟

همه اینها به نقش زن در خانواده مربوط است. باید خانواده قوی شود، همه چیز به خانواده بر می گردد و همه چیز خانواده به زن. باید بنیادی کار کرد. باید مردها تا مین شوند؛ اگر مردی تربیت خوبی داشته باشد هم فرزند خوبی برای پدر و مادر هست، هم همسر خوبی برای زنش و هم پدرخوبی برای فرزندانش … باید فرهنگی که الان جا افتاده را عوض کردبه زور هم نمی شود… .»

رعنا اما نظر دیگری دارد. او ۲۳ ساله است، دو سال است ازدواج کرده است و دیپلم ریاضی دارد. دندانهایش را سیم کشی کرده است. حرف که می زند همه سین ها را شین تلفظ می کند! رعنا می گو ید:» در بعضی کارها خانم ها باید حضور داشته باشند؛ مثل پرستاری، پزشکی، معلمی » بعد که انگار چیزی را کشف کرده است؟، بلند می گوید:»در خیلی کارها خانم ها باید باشند. «

من: کار خانم ها باعث کم رنگ شدن تعهدشان به خانواده نمی شود؟

او: » تعهد هر کس به وجدانش است. ربطی به کار کردن و نکردن ندارد. »

من: در مورد اینکه خانم ها می آیند در بازار کار جای مردانی را که باید کار کنند و مخارج زندگی را تامین کنند، چطوز؟

او: » این دلیل نمی شود که بگوییم خانم ها کار نکنند، این مشکل جامعه ماست که یک ظرفیت محدودی برای کار دارد.»

· همه چیز از کار کردن زن ها شروع شد!!!

وحیده مجرد و به صورت پاره وقت در جایی مشغول به کار است. می گوید:» به نظر من حضور خانم ها در جامعه باید ۴۰ در صدی باشد. درمشاغلی که مربوط به خانم ها ست، تا خود خانم هایی هم که در ارتباط با آن شغل هستند راحت باشند؛ مثل پزشک بانوان، آموزش و پرورش و … .

می گوید:» کار زن، بیرون از خانه روی روحیه او خیلی اثر دارد. مردها و زن ها از لحاظ توانا یی های جسمی هثل هم نیستند و خستگیی که کار برای زن ایجاد می کند، به مرور زمان، خیلی بیشتر از مرد هاست. »

وحیده تاریخ خوانده است. می رود سراغ پیشیینه تاریخی اشتغال زن در جامعه و می گوید:» زمانی قبل از انقلاب صنعتی در غرب، خانم ها در خانه، مزرعه و در محیط خانواده خود مشغول به کار بودند ولی با انقلاب صنعتی، صاحبان صنایع رفتند دنبال کارگر های ارزان. به دلیل وضع بدِ فرهنگی اجتماعیِ مردان، خانم هایی که نیازمند بودند خانواده را تامین کنند، بهترین نیرو بودند. از همان زمان بود که لباس پرچین و بلند خانم ها تبدیل شد به بلوز و شلوار … خانم هایی که وارد بازار کار شدند متوجه بعضی نابرابری ها شدند؛ حقوق کم، کار زیاد، امکانات رفاهی مختصر و … همین مسئله یکی از دلایل بروز نهضت های فمنیستی گفته شده است! تغییر مدل مو، مدل لباس، شغل های طاقت فرسا و کاملا مردانه…

وحیده کاملا در حس گیریِ روایتِ تاریخ است که دوستش دست و رو نشسته می پرد وسط حرفمان و با عصبانیت می گوید:» فکر می کنند اگر نتوانند این کارها را بکنند کم آورده اند ، ضعف دارند، در صورتی که این زن است، آن مرد. و هر کدام جایگاه خودش را دارد. نه مثل زن شدن برای مرد و نه مثل مرد شدن برای زن، هیچ کدام ارزش نمی آورد.»

بعد اشاره می کند به مضمون جمله ای از رهبری که ایشان فرمودند: » شبیه مرد بودن افتخار ندارد. زن کامل زنی است که به تمام معنا زن باشد، نه موجودی شبه مرد. »

و بعد وحیده ادامه می دهد: «عامل استحکام و گرمای خانواده زن است. اکر خانمها در خانه وقت کافی را صرف کنند هم بچه ها را به عنوان نسل آینده خوب تربیت می کنند، هم به نیاز های روحی، روانی همسرشان بیشتر می رسند. »

بی عار و بی کار!!!

خودش را آقا نجف معرفی می کند. چهار فرزند دارد. دو دخترش کار می کنند و پسر هایش هم هر دو سربازند.

من: نظرتان در مورد اینکه خانم ها شاغل باشند چیست؟

او: » خوب است. جامعه به کار زن ها نیاز دارد. «

من: خب مگر مرد ها نیستند چرا زن ها کار کنند؟

خیلی جدی و با صدای تقریبا بلند، انگار که بخواهد چیزی را بکوبد توی سرم(!) می گوید:» هر آدمی که یک دهان دارد و دو تا دست باید کار کند. قرار نیست که یک نفر کار کند و همه بخورند !!! اینطور که جامعه پیشرفت نمی کند. »

من: خب جامعه این ظرفیت را ندارد هم مردها کار کنند هم زن ها…

می پرد وسط حرفم و می گوید:» باید ظرفیت ها را با لا ببرند. البته کار هست، بعضی ها بی عارند(!) بی کار نیستند. »

بعد ادامه می دهد «جامعه ما طوری است که زن ها تازه دارند رشد می کنند. کمتر حقوق می گیرند و تابع ترند، به خاطر همین بعضی ها بیشتر نیروی زن استخدام می کنند . «

من: خب این سوء استفاده از زن ها نیست؟

او:» درست است اما زن ها هم از این فرصت استفاده می کنند و جایگاه خود را در جامعه تثبیت می کنند. »

من: بعضی ها می کویند حضور خانمها در محیط کار فساد بر انگیز است.

او: » بستگی به جامعه دارد. ما باید درست رفتار کنیم. اکرجامعه را رها کنیم خب ایجاد فساد می کند. هر مشکلی یک راه حلی دارد، اینکه بگوییم زن ها نباید کار کنند که راه حل نیست. پاک کردن صورت مسئله است. »

من: مشغله اصلی یک زن در جامعه چیست؟

او: » کار مشغله اصلی است. یک وقت در خانه، یک وقت بیرون از خانه. » بعد همانطور جدی که انگار بخواهد بزند، می گوید: » چرا طبقاتی اش می کنید؟ زن و مرد ندارد! مشغله همه زند گی است. »

کمک خرجی برای خانواده.

زهرا ۲۴ سالش است در یک تولیدی لباس بچه، چرخ کاری می کند.

من: چرا کار می کنی؟

او: » اول نیتم این بود که مخارج تحصیلم را تامین کنم. ولی بعد خوشم آمد. کار بیرون از خانه خیلی خوب است، هم کمک خرجی برای خانواده می شوی و هم از لحاظ اجتماعی بالا می روی. کار و در اجتماع بودن تجربه و اطلا عات زیادی برای خانم ها در پی دارد.

من: اگر متاهل شوی و کار بیرون از خانه با کارهای خانواده تعارض پیدا کند چه؟

او: «آنوقت سعی می کنم در خانه بمانم. چیزی که در محیط کار به دست می آوری در مقایسه با چیزی که در کنار همسر و بچه هایت به دست می آوری آنقدر مهم نیست. قطعا دومی ارجحیت دارد.

من: به نظرت حضور خانم ها در محیط کار با آقایان ایجاد مشکل نمی کند؟

او: » نه. خانم ها می توانند با پوششی که دارند و با رعایت کردن خیلی چیز ها مثل حرف زدن، راه رفتن، حرکات و … خیلی راحت می توانند راهی را که جامعه دارد طی می کند نه تنها فاسد نکنند بلکه سمت و سوی مناسبی دهند.

شانس هر کس که کار گیر آورد!!!

از دور که می بینمشان هر دو جزوه های درسیشان را در حالی که راه می روند مرور می کنند. فهیمه ۲۳ سالش است و اعظم ۲۲ ساله. هر دو لیسانس کامپیو دارند و می روند به سمت دانشگاه امیر کبیر برای دادن آزمون آزمایشی کنکور ارشد. با آنها تا دانشگاه امیر کبیر همراه می شوم. اول فهیمه جوابم را می دهد.

من: نظرت در مورد کار خانم ها خارج از محیط خونه چیه؟

او: » خب خانم ها درس می خوانند که کار کنند و کمک خرجی برای خانواده باشند؛ در این جامعه با کار یک نفر نمی شود چرخ زندگی را چر خاند. »

من: آنوقت فکر نمی کنی خانم ها جای آقایانی که خانواده ای را سرپرستی می کنند در بازار کار می گیرند؟

او: «به اینجاش فکر نکردم تا حالا، اما اینکه این همه درس بخونی و کاری نکنی اصلا فایده ای ندارد! »

نظر اعظم را می پرسم، می گوید:» من اصلا موافق نیستم. هر کسی جای خودش را دارد. شانس هر کس که کار گیر آورد.»

فهیمه می گوید: » شاید خانمی بهتر از یک مرد کارش را انجام دهد، آنوقت اگر آقا آن کار را انجام دهد کم کم دچار معضل می شویم. »

من: خانمها با کار بیرون از خانه به نقش شان در خانواده خوب می توانند برسند؟

او: » خب اولویت با خانواده است.شاید کمی سخت شود اما با برنامه ریزی می شود به هر دو کار رسید. »

اعظم می گوید: » اتفاقا خانم هایی که کار می کنند به خانه و زندگیشان بیشتر می رسند، برنامه ریزی همه چیز را حل می کند. »

من: و در تربیت فرزندان هم موفق خواهند بود؟

فهیمه: «اگر خب کار تمام وقت داشته باشد قاعدتا به تربیت فرزندان نمی رسد اما کار نیمه وقت مشکلی ایجاد نمی کند. »

به دانشگاه می رسیم و با آنها خدا حافظی می کنم.

· زن ها الان داغند!!!

میثم سر باز است لباس سربازی اش طوسی است. می پرسم چند ماه خدمتی؟

می گوید: » آ موزشی ام، یک ما ه و هشت روز از دوره ام می گذرد. »

من: با کار خانم ها در جامعه موافقی؟

او: » به شرط آنکه در محیط خانومانه (دقیقا همین اصطلاح را به کار میبرد! من خوشم آمد، دیگر به جایش نمی گذارم زنانه) باشد. »

من: مثلا؟

او: » آقایان هم باشند مشکلی نیست، فقط در محیط بسته نباشد. در محیط باز کار کنند. »

من: با این حرف که می گویند زن ها آ مده اند جای مرد ها را گرفته اند موافقی؟

او با هیجان می گوید: » می دانید زن ها الان داغند نمی دانند کار بیرون چه صدماتی به آنها می زند. به همان نتیجه ای می رسند که الان اروپایی ها رسیده اند. الان آنها– خود زن ها – به این نتیجه رسیده اند که کار در خانه برای خانم ها بهتر است. کم کم خانم های ما هم به این نتیجه می رسند. الان در اروپا زن ها بیشتر به کار در خانه علاقه دارند، بر عکس سال های قبل. »

می گوید: » آن مادر هایی که لازم است در خانه باشند، احتیاجی هم به پولش ندارند در خانه باشند. پس فردا بچه می رود معتاد می شود، چرا؟ چون ننه بالای سرش نبود! »

من: فکر می کنی بهترین شغل برای خانم ها چیست؟

هر کاری می توانند بکنند اما نه اینکه بروند جوشکاری لوله نفتی آبادان را انجام دهند. این برای خودشان خوب نیست. »

به عنوان آخرین حرفش هم می گوید: » آقایان چند صد سال سابقه مدیریت دارند، خانم ها هم باید یک چند صد سال بگذرد تا به تبحر مدیریت آقا یان برسند!!! «

زن که تاریخ مصرف ندارد، دارد؟!

از چشمیِ رویِ درِ کلاس که به داخل نگاه می کنم، با خودم می گویم نه بابا ! باز این دکتر جلالی خیال ندارد دانشجو ها را رها کند! بچه های کلاس هم که همگی تریپ مثبت نشسته اند و بدون هیچ اعتراضی مبنی بر پایان یافتن کلاس به درس گوش می دهند. تا درس تمام شود و دانشجو ها سؤال های با ربط و بی ربطشان را بپرسند و شیرین عسل بازیشان را تمام کنند! ۴۵ دقیقه ای پشت در کلاس، زیر پاهایم جنگل سبز می شود. عقربه های ساعت که به ۱۲ می رسند، یعنی بی خیالِ گزارش که باید به وجود و سجود رسید یا برعکس! قرارمان می شود ساعت ۱:۱۵ بعد از ناهار و نماز، در دفتر کار خانم دکتر.

خانم جلالی دکترای علوم قرآن دارد. استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهراست. اما چیزی که باعث شد به سراغش بروم موضوع پایان نامه دکترای ایشان است؛ زن مسلمان، پرده نشینی یا حضور اجتماعی.

درِ اتاقش باز است و دانشجویان ارشد برای مشاوره پایان نامه ها روی صندلی های اتاق نشسته اند.

وقتی در مورد بودن زن در محیط کار در کنار مردان می گویم و اینکه به دلیل جاذبه های خاص امکان دارد از هدف اصلی باز بمانند، خیلی سریع می رود سراغ اصل مطلب و می گوید: «عده ای بنا را بر این می گذارند که مردها باید راحت باشند، خب وقتی خانم ها حضور دارند آقایان شاخک هایشان تکان می خورد! اگر ما حد پوشیدگی را داشته باشیم، غض بصر، رعایت صحبت کردن و استفاده نکردن از کلمات معنی دار و دوپهلو که محرک نباشد، که هم به ما توصیه شده وهم به آقایان، با رعایت این مسئله می توانیم وقتی در جامعه حضور داریم، شخصیت انسانیمان بروز داشته باشد … با حضور و رعایت آداب مشارکت اجتماعی هیچ منعی برای حضور زنان و مردان در کنار هم، در اجتماع وجود ندارد. اگر هم مشکلی هست باید با آدم های خاطی برخورد شود نه اینکه کلیت یک مسئله ای را نفی کنیم. »

در مورد مشغله اصلی زن معتقد است هیچ وجوبی از لحاظ شرعی وجود ندارد کما اینکه حتی برای شیر دادن به فرزند این وجوب وجود ندارد؛ اما در مورد نوع زن به خاطر رشد، تکامل و نیاز عاطفی خودش، خصوصا در سال های خاصی از جوانی، توجه به همسر و فرزندان که البته هیچ منافاتی با کار ندارد در درجه اول قرار دارد. بله زمانی وضعیت فرزندان در کودکی ایجاب می کند که تمام توجهات معطوف به آنها باشد اما وقتی بچه ها به قول معروف از آب و گل در آمدند چه؟ تاریخ مصرف زن تمام شد؟!

بعد از توضیح مفصل در این مورد می گوید: » تازه الان وضع خانم های خانه دار هم مثل گذشته نیست که یخ حوض بشکنند و مس بسابند! چه عیبی دارد از این فرصت های خالی استفاده کنند؟ هم برای خودش تکامل اجتماعی ایجاد کند وهم کمک اقتصادی برای خانواده باشد. »

در مورد نوع کار زن ها می گوید: «هر کس می تواند و این حق را دارد که استعدادش را در مجرایی که می خواهد پرورش دهد. امکان دارد خانمی دوست داشته باشد با پریز برق ور برود و آقایی بخواهد گلدوزی کند. از لحاظ شرعی که منعی ندارد منتها با آن وظایف اصلی در خانواده نباید منافات داشته باشد و البته با شأن و شؤن اجتماعی هم مغایر نباشد و جامعه آن را بر نتابد. نمونه بارزش هم همین تاکسی بانوان که امروز جامعه نه تنها موضع نمی گیرد که استقبال هم می کند. «

وقتم دیگر تمام شده است و نوبتی هم که باشد نوبت شاگردان استاد است. خداحافظی می کنم و در راه به حرف های خانم جلالی فکر می کنم. به کمکی که او به همه شاگردانش می کند و همه دیگران مثل او!

· بقای نوع بشر.

حالا که دیگر نوار ها را پیاده کرده ام و همه نظرات را دوباره گوش کردم و تنظیم مصاحبه هم تمام شده است، یاد صحبت های رهبر می افتم که امسال در سالروز تولد حضرت زهرا(س)، صریح و بی پرده و پدرانه زد و عجیب به کام من مثل همیشه شیرین آمد ، امید که شما هم حظ کنید از این همه توجه و نکته سنجی و صداقت: » نقش زن به عنوان عضوی از خانواده. به نظر من از همه‏ی نقشهائی که زن میتواند ایفاء کند، این اهمیتش بیشتر است. البته بعضی‏ها اینطور حرفها را در همان نظر اول با شدت رد میکنند و میگویند آقا شما میخواهید زن را توی خانه اسیر کنید، محبوس کنید، از حضور در صحنه‏های زندگی و فعالیت باز بدارید؛ نه، به هیچ وجه قصد ما این نیست؛ اسلام هم این را نخواسته. اسلام وقتی که میگوید: «والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»، یعنی مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموعه‏ی نظام اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر همه سهیم و شریکند؛ زن را استثناء نکرده. ما هم نمیتوانیم زن را استثناء کنیم. مسئولیت اداره‏ی جامعه‏ی اسلامی و پیشرفت جامعه‏ی اسلامی بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هر کدامی به نحوی بر حسب توانائی‏های خودشان. بحث سر این نیست که زن آیا میتواند مسئولیتی در بیرون از منزل داشته باشد یا نه – البته که میتواند، شکی در این نیست؛ نگاه اسلامی مطلقاً این را نفی نمیکند – بحث در این است که آیا زن حق دارد به خاطر همه‏ی چیزهای مطلوب و جالب و شیرینی که در بیرون از محیط خانواده برای او ممکن است تصور شود، نقش خود را در خانواده از بین ببرد؟ نقش مادری را، نقش همسری را؟ حق دارد یا نه؟ ما روی این نقش تکیه میکنیم. من میگویم مهمترین نقشی که یک زن در هر سطحی از علم و سواد و معلومات و تحقیق و معنویت میتواند ایفاء کند، آن نقشی است که به عنوان یک مادر و به عنوان یک همسر میتواند ایفاء کند؛ این از همه‏ی کارهای دیگر او مهمتر است؛ این، آن کاری است که غیر از زن، کس دیگری نمیتواند آن را انجام دهد. گیرم این زن مسئولیت مهم دیگری هم داشته باشد – داشته باشد – اما این مسئولیت را باید مسئولیت اول و مسئولیت اصلی خودش بداند. بقای نوع بشر و رشد و بالندگی استعدادهای درونی انسان به این وابسته است؛ حفظ سلامت روحی جامعه به این وابسته است؛ سَکن و آرامش و طمأنینه در مقابل بیقراری‏ها و بی‏تابی‏ها و تلاطم‏ها به این وابسته است؛ این را نباید فراموش کنیم. «

خب این هم پایان این گزارش! زیاده عرضی نیست، در پناه حق.

رقیه کیه؟!