اندر احوالات مجری‌های تلویزیونی آن‌ور آبی!

اصولا خانم‌ها می‌توانند در مورد همه چیز اظهار نظر کنند، چی؟! من را به نوشتن مطلبی فمنیستی متهم می‌کنید؟ صبر کنید … منظورم از خانم‌ها، خانم‌های آن‌ور آبی بود، در ثانی مگر بد است که یک نفر بتواند در مورد همه‌چیز اظهار نظر کند؟!

۱- شبکه قابلمه فروشی:

نام برنامه: «همدم من سنگ صبور غم‌هام!»

توضیح ضروری: اصولا در آن طرف آب‌ها برای وقت مردم خیلی اهمیت قائل هستند، مثلا اگر یک نفر بخواهد دکترا بگیرد لازم نیست برود چند سال درس بخواند، بلکه به طور کیلویی به او این مدرک را می‌دهند!

بیننده برنامه: سلام خانم دکتر روانشناسیان، من یه مشکلی دارم، می‌تونم از شما کمک بخوام؟

خانم روانشناسیان: آره عزیزم، فقط اولش بگو امروز ظاهرم چطوره؟ خوشگل شدم؟

بیننده برنامه: مثل همیشه خوشگل هستید.

خانم روانشناسیان (با ناراحتی): نه عزیزم، دقت کن، یه فرق بزرگی کردم!

بیننده برنامه: ناخن‌هاتون رو لاک زدید؟

خانم روانشناسیان(با گریه): نه عزیزم، تو چطور متوجه نشدی؟ بینی‌ام رو عمل کردم… حالم رو گرفتی (بسته قرصی را از جیبش در می‌آورد و سه-چهارتایی قرص را در دهانش می‌گذارد) … من شرایط روحی‌ام خوب نیست … دیگه برنامه امروز رو ادامه نمی‌دم … !

14.jpg

۲- شبکه صدای ضعیفه‌ها:

نام برنامه: «ضعیفه‌ها ضعیفه نیستند، مردان از ضعیفه‌ها ضعیفه ترند!»

مجری برنامه (نازی نازدار): آهای زنان جهان متحد شوید، تا وقتی این شکاف بین ما هست، مردان سوار ما می شوند و به ما دستور می‌دهند، این آقایان عادت کرده‌اند که مدام مسائل و مشکلات کاری را به خانه می‌آورند، بهانه‌گیری می‌کنند، و هی یک چیز کوچیک را در خانه بزرگ کرده و توی سر ما می‌زنند، زنان جهان متحد شوید و از حقوق خود دفاع کنید.

مهمان برنامه (شهره شیرین بیان): درسته نازی جون، و ما باید برای رسیدن به هدفمون از طریق فرهنگ و فرهنگ‌سازی پیش بریم.

مجری برنامه (نازی نازدار): من هم با شما هم عقیده‌ام، شما راه‌کاری برای رهایی زنان از زنجیر اسارت شوهران‌شان دارید؟

مهمان برنامه (شهره شیرین‌بیان): بعله، مخلوط سه عنصر ملاقه، کف‌گیر و پاشنه‌کفش معجزه می‌کنه، البته توی دوزها و مقدار استفاده‌اش زیاده روی نکنین تا یه وقتی مثل من برای همیشه آزادِ آزاد نشین!!

۳- شبکه اول از آخر

نام برنامه:«توپ تانک فشفشه!»

مجری برنامه: آهای خانم‌ها، من دیشب یه فکری به ذهنم رسید، تا بدین وسیله این رژیم رو سرنگون کنیم، شما بایستی تا می‌تونید آرایش کنید، با بالا رفتن آمار استفاده از مواد آرایشی مشروعیت نظام زیر سئوال میره، البته من به شما مواد آرایشی «گوگولی مگولی» رو پیشنهاد می‌کنم، چون با استفاده از اون هم خوشگل‌تر می‌شین و هم بیشتر مشروعیت زیر سئوال می‌ره! و تنها در این صورت است که امریکا متقاعد می‌شه بیاد به کشور عزیزمون حمله کنه!! در ضمن تشکر می‌کنم از اسپانسر برنامه‌مون مواد آرایشی «گوگولی مگولی»!!

۴- شبکه قلقلی

نام برنامه:«چطور صبح تا شب بخوریم و باربی بمانیم؟!»

مجری برنامه (خانم خوش‌فرمیان): بیننده‌های عزیز اگه می‌خواین بخورین و لاغر بمونین، اگه می‌خواین نخورین و چاق بشین، اگه می‌خواین هر گونه تغییری در […] […] و [ …تون!] بدید، با من تماس بگیرید تا راهنمایی‌تون کنم، اِ … آخ جون … یه نفر تلفن زد، سلام عزیزم.

بیننده: سلام خانم خوش‌فرمیان، شما تحصیلات و اطلاعاتی در این زمینه دارید؟

مجری برنامه (خانم خوش‌فرمیان):من ده – دوازده تا دکترا در امر تغذیه صحیح از دانشگاه‌های معتبر خارجی دارم، شما مشکلت رو بگو.

بیننده: می‌خواستم بدونم پس چرا خودتون بالای ۱۵۰ کیلو وزن دارید؟

15.jpg

مجری برنامه (خانم خوش‌فرمیان): اولا این فضولیا به شما نیومده، بعدش هم من از عمد ‌‌این‌قدر چاق شدم که هر کی اومد مطب‌ام بهش بگم اگه به دستورات من عمل نکنی، مثل من چاق می‌شی!

بیننده: به شما پیشنهاد می کنم به شبکه قابلمه فروشی زنگ بزنید و با خانم روانشناسیان صحبت کنید.

مجری برنامه (خانم خو‌‌‌ش‌فرمیان): چلغوز، من که می‌دونم از کی پول گرفتی تا به من زنگ بزنی!!

۵- شبکه اکس مکس!

نام برنامه:«دارم میام به ایرون»

مجری برنامه (تارا توهم): دیروز من نود میلیون ایمیل داشتم که توش نوشته بودند منتظر حضور من در کشور هستند، من اطلاعاتی دارم و قول میدم تا همین ساعت ۲۴ امشب همشون رفتنی هستند، من از همین جا به تمام هوادارام می‌گم فردا ساعت ۷ صبح صبحانه رو بالای برج میلاد با هم می‌خوریم، لطفا اگه می خوان برای صبحانه فردا تدارکی ببینند، من تخم مرغ می‌خورم، لطفا زیاد سفت نشه و عسلی باشه … ببخشید من زیاد حالم خوب نیست … (مجری از حال می رود)

یک نفر از پشت صحنه وارد می شود: ای بابا … چرا غش کردی؟ … مگه بهت نگفتم قبل از هر برنامه فقط یک دونه اکس بنداز بالا … تو چرا هر چی تو قوطی بود رو خورده بودی؟!