در اواخر دهه۱۹۶۰ پدیده ای به نام اینترنت جهان را متحول کرد. تأسیس شبکه آرپانت در سال۱۹۶۹ به عنوان منشأ پیدایش اینترنت شناخته شد. در حقیقت اینترنت مجموعه ای از میلیون ها کامپیوتری است که از طریق شبکه های مخابراتی به یکدیگر متصلند.
اینترنت هیچ سازمان مدیریتی یا سرپرست حقوقی ندارد و تنها از تألیف تشکیلات مستقل دیگر حیات یافته است.
از طریق این فناوری جدید می توان پست الکترونیکی (E-mail) ایجاد کرد و بدون صرف وقت و هزینه های پستی زیاد می توان عکس ها و نامه های متنی خود را برای یک یا چندین نفر به طور همزمان ارسال کرد، همچنین می توان سایت(site) های مختلفی ساخت و از این طریق به شبکه جهانی وب (Web) پیوست و از قابلیت های تصویری، صوتی و حتی فیلم در آن استفاده کرد؛ فناوری چت (Chat) یا گفتگو یکی دیگر از راههای ارتباطی جدید در اینترنت است که در آن می توان علاوه بر مکالمه با چندین نفر به طور همزمان تصاویر یکدیگر را نیز مشاهده کرد.
اما یکی از کاربردهای اینترنت که امروزه طرفداران و همچنین منتقدانبسیاری پیدا کرده است عضویت در سایت های دوستیابی و زندگی در شهرهای مجازی است.
سایت های دوستیابی به عنوان نهادهایی پرطرفدار در اینترنت و مکانی برای خلق ارتباطات جدید و تقویت روابط دوستانه شناخته شده اند که با توجه به متفاوت بودن فضا، طبیعتا ضرورت ها و کارکردهای گوناگونی می یابند و تأثیرات ویژه ای را بر روی اعضای خود می گذارند.
کاربران این قبیل سایت ها از خدماتی نظیر فرستادن و دریافت پیام ، بازی های رایانه ای ، وبلاگ نویسی ، تالارهای گفتگو ، دسترسی به کلیپ های ویدئویی ومواردی از این قبیل بهره مند می شوند.
بنابراین می توان سایت های دوستیابی را فضایی بسیار نزدیک به دنیای واقعی دانست با این تفاوت برجسته که فرد عضو ، می تواند خود را آن گونه به دیگران معرفی کند که در تصورش می پسندد.
شعار» زندگی شما، تصورات شماست» بر سر در ورود به برخی از این مکان های مجازی همچون شهر بزرگ مجازی «second life » خودنمایی می کند.
شاید اگر این شعار را ۵۰ سال قبل می شنیدیم کاملا بی معنی به نظر می رسید اما این ادعا در عصر ارتباطات و فناوری های نوین به این معنی است که به راحتی می توانید همان طوری زندگی کنید که در تصورات خود آرزو داشتید!
جالب است بدانید که در این میان حضور دختران جوان و نوجواندر فضای مجازی کاملا مشهود است.
دختران در دنیای اینترنت و به خصوص سایت های دوستیابیبه دنبال برقراری ارتباطات جدید تر و وسیع تری هستند.
طی یک بررسی مشاهده شد از بین طیف وسیعی از زنان و مردان آمریکایی که از اینترنت استفاده می کنند، مردان بیشتر از زنان دربخش اعظم فعالیتهای اینترنتی سهیم هستند . اما زنان بیشتر در حال پیشی گرفتن از مردان هستند .زنان در ارتباطات روزانه بیشتر از مردان آکنده از شور و اشتیاق هستند و از ایمیل به روشی سالم و جدی استفاده می کنند .آنان برای نوشتن یک نامه به دوستان و خانواده خود ، احتمالا بیشتر از مردان از موضوعات متنوع استفاده می کنن و به صحبت کردن درباره خبر و مسائل و مشکلات، برنامه ریزی حوادث و اتفاقات، ارسال جوک و داستانهای خنده دار می پردازند . زنان احتمالاً از نقشی که ایمیل در زندگی شان بازی می کند بیشتر احساس رضایت می کنند، مخصوصاً هنگامی که وارد روابط عادی زندگی شان می شود . زنان در ایمیل های شخصی شان طیف وسیعی از موضوعات و برنامه ها را نگه می دارند اما مردان ایمیل را بیشتر برای برقراری ارتباط با ارگانها و سازمانهای مختلف استفاده می کنند.
شاید یکی از دلایل این موضوع این باشد که زنان و دختران جوان در جوامع واقعی و بیرونی کمتر امکان و فرصت ابراز وجود پیدا می کنند و حتی در برقراری ارتباط با دیگران در بسیاری موارد دچار مشکل می شوند که این مشکل گاهی به فرهنگ جامعه مربوط می شود و گاهی نیز شیوه برقراری ارتباط شیوه صحیحی نیست و بیشتر از آنکه با ساختن ارتباطات جدید بپردازد ارتباط های موجود را نیز تخریب می کند و موقعیت فرد را به مخاطره می اندازد.
قدرت ریسک پذیری کمتر دختران که در بسیاری از تحقیقات روانشناسی به آن اشاره شده می تواند یکی از دلایل اصلی روی آوردن آنها به اینترنت و چنین سایت هایی برای برقراری ارتباط با دنیای وسیع انسانها باشد.
اما آیا این روند برشیوه زندگی این دختران دیجیتالی که محصول جوامع مجازی هستند تاثیر می گذارد؟
بی تردید جهانی شدن به عنوان مولفه حاکم در سه دهه اخیر، موجب تحولاتی شده که در طول تاریخ بشر بی سابقه است .
همان گونه که ما می توانیم دنیای دیجیتال را بر اساس تصورات خود بسازیم اینترنت و به خصوص سایت های دوستیابی و اجتماعات مجازی به عنوان تعاملی ترین انواع رسانه نیز می توانند بر سبک و شیوه زندگی ما تاثیر بگذارند.
اگر نگاهی به هشدارهای محققان و کارشناسان حقوق و رسانه در دنیا بیاندازیم می توانیم به نگرانی فزاینده از تاثیر این پدیده بر سبک زندگی افراد، به خصوص و دختران جوان و جوان به عنوان قشر آسیب پذیر و منعطف تر جامعه پی ببریم.
« سبک زندگی را می توان الگوهایی از کنش دانست که تمییز دهنده افراد جامعه است» (جانی ۱۹۹۶ ؛ ۴)
وآن چنان که دکتر ناصر فکوهی استاد دانشگاه تهران می گوید ، سبک زندگی به مجموعه ای از رفتارها و ذهنیتها اطلاق می شود که در ظرف زمانی – مکانی موسوم به روزمرگی قرار می گیرد: شیوه یپوشاکی وآرایشی ما، سلایق ما، شیوه های غذایی ما، نحوه استفاده ما از کالبدمان،روابط روزمره ما در فرایندهایی چون حمل و نقل ، روابط کاری و آداب و معاشرت هایخانوادگی و دوستانه.
با مروری اجمالی بر امکاناتی که سایت های دوستیابی در اختیار مخاطبان خود قرار می دهند می توان اغلب مصداق های ذکر شده در سبک زندگی را در آنها پیدا کرد که به طور حتم برای هر قوم و فرهنگی به صورت جداگانه و با بسترهای فرهنگی مناسب، طراحی نشده است.
شاید یکی از دلایل اقبال دختران جوان به این نوع سایت ها نیز همین تفاوت در شیوه رفتار ، جنس ارتباط و به طور کلی همان سبک زندگی است زیرا جوان به طور معمول آمادگی بیشتری برای پذیرش این تغییر فرهنگی دارد.
مد، لباس، زبان، علایق زیبایی شناختی، شیوه مطالعه، نوع تفریحات و سرگرمی و … ابزارهایی برای این گسست محسوب می شوند.
جهانی شدن هم فشار زیادی بر جوانان ، هم نوایی و تطابق با هم سن و سالان در مکان های دیگر دارد و هم خود عمیقا از ارزش ها و رفتارهای کاربران و شهروندان دهکده جهانی تأثیر می پذیرد.
جهانی شدن، علاوه بر اشاعه بیشتر کالاهای مصرفی، ویزگی های تنوع، چندفرهنگ گرایی و هویت های پیوندی را نیز به دنبال می آورد.
به واسطه فرآیندهای فوق، سنت های کاملا متمایز فرهنگی و هویتی در تماس و هم زیستی با یکدیگر قرار می گیرند و سرانجام فرهنگ ها و هویت هایی ظاهر می شوند که عناصری از سنت های فرهنگی مجزا را با یکدیگر امتزاج می دهند.
اصطلاح «کودک مجازی» (cyber kid ) نیز در این روند جهانی شدن و فضای دو جهانی شده به وجود می آید.
مفهوم کودک مجازی به موقعیت و تجربه جدیدی اشاره دارد که به واسطه پیدایش فناوری های جدید کودکان و نوجوانان را تحت تأثیر خود قرار داده است.
کودک مجازی که گاه از آن با تعابیر مشابهی چون کودک الکترونیکی (لیوینگستون ۲۰۰۲) و یا «نسل دیجیتال» (ذکایی ،محمد سعید، مطالعات فرهنگ جوانان، ۱۳۸۶ تهران) نیز یاد می شود، نسلیمحسوب می شوند که به واسطه آشنایی و استفاده زیاد از تکنولوژی های دیجیتال تجربه جدیدی از هویت یابی و ارتباط با خویش و اجتماع پیرامون را دارند.
در محافل علمی و رسانه ای، بازنمایی های متفاوتی از این واژه ارایه شده که گاه در تقابل کامل با هم قرار می گیرند.
این مفاهیم به پتانسیل فراوان و تغییریافته جوانان برای ایجاد تغییرات اجتماعی و فرهنگی اشاره دارند.
این پتانسیل هم می تواند در جهت رفاه، پیشرفت و موفقیت قرار گیرد و هم استعداد تخریب و انحراف دارد.
از منظری خوش بینانه، مجاورت کاربران جوان و به خصوص دختران با این فضا، عاملی برای رشد و ایجاد فرصت های بیشتر برای خودابرازی و مشارکت و رشد خلاقیت های آنها تلقی می شود.
در رویکرد مقابل، این مجاورت زمینه ساز ترویج ارزش های فردگرایانه، از دست رفتن تعاملات اجتماعی واقعی و درست، تضعیف سرمایه اجتماعی و ترویج خشونت و ارزش های انحرافی تلقی شده است.
با این حال، مطالعات اخیر نشان می دهند که به رغم خصوصی شدن مصرف رسانه ها، تماس های اجتماعی جوانان و نوجوانان با خانواده ها و نزدیکان خود همچنان برقرار است. بر پایه این تحقیقات (لیوینگستون، ۲۰۰۲)، قراین نشان می دهند که کاربران جوان اینترنت ، رسانه های جدید را در شبکه های هم سالان خویش جای می دهند و هم زمان، هم از ارتباطات چهره به چهره و هم از ارتباطات مجازی استفاده می کنند. بدین ترتیب، رسانه های جدید به جای آنکه جایگزین ملاقات ها و تعاملات رودرروی آنها باشند، مکمل آن گردیده اند و از این رو، رسانه های جدید علاوه بر این که بر گزینه های موجود دختران جوان افزوده اند، حتی تا اندازه ای استفاده حرفه ای تر از ابزارهای ارتباطی موثر در ارتباطات انسانی و اجتماعیرا نیز تشدید کردند.
اما در نهایت باید گفت، طرح چنین مباحثی چه به صورت مثبت و چه با نگاهی منفی گرایانه ، محصول پدیداری، استقرار و گسترش فضای مجازی به سرکردگی اینترنت به عنوان بستر اساسی کنش های متقابل است؛ جهانی که هر چند نام مجازی را بر دوش می کشد اما همواره جنبه هایی از واقعیت را مجسم می کند و مسایلی را که پیش از این منحصر به جهان واقعی بود به درون خود نیز فرا می خواند.