مرسوم است بازی با کلمات کنی وقتی میخواهی مقدمهی مصاحبهای را تنظیم کنی؛ اما نه وقتی که مصاحبهشوندهاش احرام دیگری در بلبشوی این فضای مجازی بسته است.
هنر در ذات خود یعنی ایثار؛ هیچ هنری بیایثار و هیچ ایثاری بیهنر شکل نمیگیرد. هنرمند از همه چیز میگذرد تا به فراسوی باورهای معهود برسد و نقش هنر را رقم زند.
تا وقتی در بند خودت باشی، به هیچ افقی از هنر نمیرسی.
و اینک «مریم روستا» متولد ۲۹ مهرماه ۱۳۶۲ اهل شیراز؛ هنرمندی که ایثار را با گامی فراتر از مرزهای معمول معنا کرده است. دانشجوی دکتری شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران است و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد طراحی شهری از دانشگاه علم و صنعت و کارشناسی مهندسی معماری از دانشگاه شهید بهشتی تهران و فعال فرهنگی در تشکلهای دانشجویی. با من همراه شوید تا در کلمات او بلوغ از خودگذشتن را لمس کنیم…
– چی شد که در بوی سیب شرکت کردی؟
چند سالی هست که دهه اول محرم هر شب مطلبی مینویسم و جایی توی نشریه یا هیئتهای دانشجویی منتشر میشود. به هر حال محرم که میآید، هر کسی تلاش میکند خودش را یک جوری به سیستم اباعبدالله(ع) وصل کند! امسال از تریبون «برای خاطر آیهها» برای نشر این روضهنویسیها استفاده کردم. سعی کردم حتیالامکان نگاه قرآنی هم داشته باشم به این ماجرا. در هر حال غرض اینکه نوشتههام از اول به قصد شرکت در مسابقه بوی سیب نبود. اما تبلیغات مسابقه را که گوشه وبلاگها دیدم و خصوصا جایزهاش را که خیلی خوشسلیقه پیشبینی شده بود؛ هم سفر کربلا و هم تندیسی که از سنگ حرم حضرت ابی عبدالله برای ساختنش استفاده شده بود، به شرکت کردن ترغیب شدم. ضمن این که به نظرم از این طور تلاشها و دغدغههای دوستان مثلاً در همین رادیو معارف و همین مسابقه بوی سیب باید استقبال کرد. یعنی همینقدر که در دنیای سایبر کسانی دارند تلاش میکنند که با برگزاری رقابتهای اینطوری، بچهمسلمانها را به استفاده درست از فضای مجازی برای اشاعه فرهنگ اسلامی ترغیب کنند، شرکت در این طور طرحها به نظرم همدغدغه شدن و ارج گذاشتن به تلاش آنها و نوعی همفکری برای شکل دادن این جریان در دنیای سایبر هم هست. خصوصاً که اینسالها بحث جنگ نرم و نبردهای رسانهای و تبلیغات هم خیلی باب است و جای تأمّل دارد.
– احتمال برنده شدن هم میدادی؟
خیلی پیگیر نبودم. این اواخر داشت یادم میرفت که اصلاً توی همچه مسابقهای شرکت کردهام.
چه حسی داشتی وقتی کمک هزینه عتبات بهت تعلق گرفت؟
ابتدا یک ایمیل از دبیرخانه مسابقه برایم رسید که مطالبم، توی گزینش اولیه برگزیده شده و وارد مرحله بعد شده است. دو سه روز قبل از اختتامیه هم از رادیو معارف تماس گرفتند و خبر برگزیده شدن توی مرحله نهایی را دادند. هنوز معلوم نیست چقدر این سفر محقق بشود، کمکهزینهاش مهم نیست، مهم دعوت نهایی است که فقط کارِ خودِ آقاست. آن مرحله را اگر گذراندم بعداً میگویم چه احساسی دارم!
– مریم روستا، مریم بودن فعلیش رو از چه کسی الهام گرفته؟
بیش از همه، از مادرش.
– دههی محرم روزانه پُستهایی درباره یکی از یاوران امام میگذاشتی، که چند جایی به بانوان اشاره داشتی که مثلا زهیر بن قین، به واسطهی بانویش بهشتی شده. چقدر به نقش زنان معتقدی؟
خب البته اگر بپذیریم که ماجرای عاشورا و کربلای حضرت ابیعبدالله(ع) یک مکتب است، خیلیها پای این مکتب رشد کردهاند و راهشان را پیدا کردهاند، هر کس توی این مکتب دنبال معلمها و الگوهاییست برای خودش و دنبال آموزههایی که فراخور حالش باشد. یکی از رویکردهای قابل تأمل توی این مکتب برای من همیشه نقش زنان بوده. خب البته ما شخصیتی مثل حضرت زینب(س) را داریم که در اوج ایستادهاند و جای تردیدی برای نقش زنان در شکلگیری و قوام مکتب عاشورا باقی نمیگذارند، اما به هر حال به جز ایشان از اهل بیت یا صحابه، زنان تأثیرگذار دیگری هم بودهاند که در تاریخ فقط به اشاره گذرایی به آنها بسنده شده؛ مثل همین همسر زهیر بن قین، یا همسر عبدالله بن عمیر کلبی که من توی دو تا از پستهای محرم امسال به آنها پرداختم.
در جامعهی امروز چطور؟
در جامعه امروز هم خیلی صحبت شده در این باب و نیازی به نظر ناقص من نیست. بیشتر و کاملتر از همه خودِ حضرت امام(ره) به عنوان معمار انقلاب و حضرت آقا (مقام معظم رهبری) با نگاه کلان و راهبردی به اهمیت نقش زنان در جامعه پرداختهاند. به نظرم دغدغه امروز زنان مسلمان بیش از حضور در اجتماع، حضور درست و به جا در خانه است! یعنی الان دیگر از این طرف مشکل داریم که چهطور نقشهای ارزنده همسری و مادری را در کنار حضور درست و سالم زنان در اجتماع حفظ و تقویت کنیم. و یا دختران را به همان اندازه که برای دکتر و مهندس شدن ترغیب میکنیم، برای مادر شدن و مادرِ خوب شدن هم ترغیب کنیم. به نظرم قدری در این باب غفلت شده و سمت و سوی دختران جامعه ما نسبت به ارزش و اهمیت نقش مادری کمرنگتر از گذشته شده و این جای تأمل دارد.
– تا حالا شده در خلوت خودت شکایت کنی به خدا که چرا پسر آفریده نشدی؟
هیچوقت. ولی شده که پیش خدا شکایت ببرم از اینکه چرا بعضی دخترها قدر خودشان را و قدر گوهر نابی که توی خلقتشان به ودیعه گذاشته شده را نمیدانند.
– اصلا تا به حال به خدا شکایت کردی؟
چرا که نه! خدا مرجع و ملجأ شکایات بندگان است! از دست خودم و احوال خودم که خیلی شکایت میکنم؛ هر روز! یا من الیه شکوت احوالی! از دست زمانه و شرایط و… فقد نبینا و غیبة ولینا و کثرة عدوّنا و قلّة عددنا و…
«عشقات رسد به فریاد، گر خود بسان مریم؛ قران ز بر بخوانی، بر چهارده روایت». حالا «عشق» به «فریاد»ت رسیده؟
کاش برسد… و من عشقته قتلته و من قتلته فعلیّ دیته و من علیّ دیته فأنا دیته.
– خیلی از دختران ما با حجاب مشکل دارن، آیا تو این مشکل رو قبول داری یا نه؟
یکی از مشکلات جاری دختران جامعه ما مسئله حجاب و دافعههای نحوه اشاعه این فرهنگ توی جامعه است. ذهن خیلی از ماها را هم به خودش مشغول میکند.
– علتش چیه به نظرت؟
خیلی از صاحبنظران در این باب اظهار نظر کردهاند. نمیشود یکی دو علت برای این موضوع بیان کرد. لایههای مختلفی از عوامل دست به دست هم دادهاند تا همچه مسئلهای توی جامعه به وجود بیاید. به نظر میرسد که بعد از انقلاب، فرهنگسازی مناسب برای اشاعه فرهنگ حجاب نداشتهایم. از کانال اجبار و اقدامات ضربتی وارد شدهایم و ابزارهای تنبیهیمان از شیوههای تشویقی خیلی بیشتر بوده. نگاهمان هم خیلی سطحی بوده به این ماجرا. یعنی به جای تمرکز روی فرهنگ حجاب و عفاف و حیا به عنوان یک اصل کلی، روی یکی از وجوه آن متمرکز شدهایم که اتفاقاً بیرونیترین و سطحیترین لایه آن هم هست. وقتی خانه از پایبست ویران باشد، نمیشود در بند نقش ایوان بود. درستش این است که حجاب، تجلی بیرونی یک اعتقاد درونی به اصل حیا و عفاف و پاکی و تقوا و البته تعبّد باشد.
– و چه باید کرد؟
سؤالتان خیلی کلیست. باید کلی هم جواب داد و گفت که باید فرهنگسازی کرد و به جای اقدامات سخت و ضربتی و کوتاهمدت، برنامههای بلند مدت و نرم داشت.
– از بین خانم های هنرمند در تاریخ، چه شخصیتی رو میپسندی؟
اگر شعرا را هم جزء هنرمندها بپذیریم، با اشعار پروین خیلی مأنوس هستم.
– چرا؟
نوع نگاه نقادانهاش به شرایط زمانه خودش و نوع ارائه و بیان این نقد خیلی هنرمندانه و زیرکانه است. قطعات مناظرهایاش خیلی دقیق و ظریف سروده شدهاند. ضمن اینکه در خیلی از شعرهایشان میشود ردّ پای زن بودنش را دید. شعر پروین پر از آموزههای حکمی و اخلاقی هم هست و نشان میدهد او پشتوانه محکمی از آموزههای معارف داشته است.
– اگر بخوای به جز وبلاگ «برای خاطر آیهها»، وبلاگ دخترانهای داشته باشی، چه اسمی براش انتخاب میکنی؟
نمیدانم ولی اسم نشریهتان را دوست دارم. توی بعضی شهرستانهای فارس هنوز هم خانمها، به جای روسریهای معمول، روسریهای بلندی میپوشند که برش خاصی هم دارد و رنگهای خاصی هم. بهش میگویند: چارقد. شاید توی بازار وکیل شیراز دیده باشید. من خیلی این پوشش رو به عنوان یک پوشش سنتی زنان ایرانی دوست دارم.
– به روزهای نوروزی نزدیک میشیم، به خونهتکونی این روزها معتقدی؟
خیلی. چه مصداق بیرونیاش که مقدمه تغییر و تحول و طراوت و تمیزی است و اصل پاکی و پاکیزگی و همه اینها. هم مصداق درونیاش که باید توی قلبمان اتفاق بیفتد. قلب مؤمن حرم خداست و هر روز و بلکه هر لحظه خانهتکانی میخواهد. باید خیلی تلاش کنیم که حبهای غیرخدایی و تعلّقها و هویها را بتکانیم و بیرون کنیم از دلمان.
– چارقد نشریهای است که دغدغهی دخترانه دارد، پیشنهادی برای موفقیت چارقد داری؟
قبلاً هم به شما عرض کرده بودم که این حرکت و این کار را فی نفسه میپسندم و خیلی به جا میدانم که به دغدغههای جاری دختران در جامعه امروزمان پرداخته بشود. اما خب مراقبتهایی لازم است که این جریان از مسیر درستش منحرف نشود. مثلاً توی دام اندیشههای شبه فمینیسمی نیفتد و رویکرد و محتوایش، اشاعه همان نگاه وحی و آموزههای دینی ما به دختر و به زن باشد. خیلی هم توی این زمینه جای کار داریم. هم بازخوانی معارف در این زمینه و هم نقد و تحلیل شرایط موجود و هم ترسیم راه برای رسیدن به وضعیت مطلوب. برای چارقد و نویسندههای خوبش آرزوی موفقیت میکنم.
مصاحبه خیلی خوبی بود.
به خصوص با شخصیت محبوبی
ممنون
اصلا تا به حال به خدا شکایت کردی؟
چرا که نه! خدا مرجع و ملجأ شکایات بندگان است! از دست خودم و احوال خودم که خیلی شکایت میکنم؛
باسلام وتحیات الهی تبریک ایام اله محضرشمادوستان بنده باگروه اینترنتی مهراملش بابیش از۳۲۰وبلاگ جزء بینندگان همیشگی وبتان هستم وممنونم ازمطالبتون…مصاحبه این خانوم بزرگوارروازشبکه قران دیدم خیلی تمایل دارم باایشون درمحیط نت ملاقاتی داشته باشم اگه امکانش رو میتونین فرهم بفرمایین آی دی بنده رودراختیارایشون بذارین ممنونم میشم ملتمس دعای خیریاحق ۰۹۱۱۹۰۳۷۸۴۱
سلام بر دوست بزرگوارم
وب بسیار زیبا و پر محتوایی دارید.
امیدوارم شهدا همیشه کمکتون کنند.
امشب اگه قسمت شد و رفتید دعای کمیل برا فرج دعا کنید.
با پست(فتنه و بصیرت (۶) خاتمی ؟ بازگشت؟ آیا میتوان باور کرد؟ آیا باز گشت این گونه است؟ پس چرا هنوز…)منتظر حضور و نظرات گرمتون هستم.
این پست رو حتما کامل بخونید.
اللهم الحفظ و النصر قائدنا الخامنه ای با القرآن
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم الرزقنا زیارت و شفاعت الحسین فی الدنیا و الاخره
ایشالله شهید شی.
شهادت بنده ی حقیر
التماس دعا