از دل زمستان است که چیزی به نام بهار، سر و کلهاش پیدا میشود. اگر زمستانی نباشد، بهاری هم نیست. همهی ما بهار را دوست داریم. حتی برای همدیگر و برای خودمان، آرزوی بهاری بودن داریم؛ اما دستکم بیشتر وقتها، به بعد و قبل از بهار فکر نمیکنیم. قبل از بهار، زمستان و پاییزی بوده است، بعد از بهار نیز تابستانی خواهد آمد. بهار فصل بیدار شدن است. هر جایی که اتفاق ریز و درشتی بیفتد، آغاز بیداری و شروع بهار است. بهار ِ طبیعت را میشود همیشه تکرار کرد اما بهار انسان را همیشه و هر جا نمیشود تکرار کرد.
بهارِ انسان درست مثل بهار ِ طبیعت، از آگاهی است که شروع میشود. انسانهای بهاری مدام در حال آفرینش بهار و شبیهسازی آن در خودشان هستند. همهی انسانها تازگی را دوست دارند. همیشه در حال رشد بوده و لحظهای نایستادهاند. انسانهایی که همیشه به بیداری، به رشد توجه میکنند، بفهمی نفهمی کمی خوشبین هستند. انسانهای بهاری درگیر رشد هستند و به پاییز و زمستان نیز با چشم یک فرصت نگاه میکنند. آنها میدانند اگر از این دو فصل نگذرند، امکان تماشای هیچ بهاری را نخواهند داشت. به خاطر همین با آنها کنار میآیند. در کنار انسانهای بهاری، هر فصلی، هر فرصتی و حتی هر شکستی، پلهای است که آنها را یک قدم به جلو میبرد. انسانهای بهاری در سختترین شرائط هم به جلو حرکت میکنند.
شهامت و نترسیدن از شکستها و رکودها، دومین ویژگی انسانهای بهاری است. حتی اگر حرکتش زیاد به چشم نیاید. ترس، فکر انسان را فلج میکند. و انسان فلج هم به سختی میتواند گام بردارد. ترس باعث میشود که من، که تو، که ما به گوشهی دنجی که سالها برای خودمان فراهم کردهایم، قناعت کنیم و به فکر جلو رفتن نباشیم. فکر حرکت کردن نباشیم. مشق ننویسیم تا غلطی نداشته باشیم.
بهار هیچ حرفی نمیزند، میآید و همه جا را سرسبز میکند و میرود. بدون هیچ حرفی و کلامی، ایجاد حرکت و انگیزه در دیگران، ویژگی بعدی انسانهای بهاری است، بدون اینکه یک کلمه در مورد این چیزها حرف بزنند. خودشان درسشان هستند و درسشان خودشان. بهاریها پیام بهار هستند و بهار پیام آنها.
بهار که میآید، از دل زمستان میآید. این را که گفتیم، اما بهار که میآید دیگر کاری ندارد که جلویش آپارتمان است، سیمان است، بتن است یا هر چیز دیگری؛ همه جا را بهاری میکند و سرسبز. عبور از همهی مانعها، خصلت دیگری است که بهاریها را از غیربهاریها جدا میکند. هیچکس و هیچ چیز نمیتواند مانع بهار شود.
خصلتهای بیشمار دیگری هم میشود نام برد. مثلِ…؟