• در مورد سوالات کنکور، برای مثال در درس ریاضی، ۲ نفری که ممکن است هیچ تخصصی هم در رشته ریاضی نداشته باشند، ۳۰ سوال کنکور را انتخاب می کنند.
• گردش مالی موسسات کنکور، در سال گذشته ۱۴۴ میلیارد تومان بوده است. این یک بنگاه اقتصادی است و متأسفانه در زمینهی دادن مجوز به اینها ماخلأ قانونی داریم.
• من به حسب کارم اولین نفری هستم که اسامی نفرات اول رااستخراج میکنم و شخصاً با آنها صحبت کرده و اطلاع میدهم. سال گذشته همه بدون استثنا گفتند که از کلاسهای کنکور استفاده نکردند ولی …
• اگر از پاورقیها یا قسمتهای مربوط به مطالعه سؤالی طرح شود و ما پس از آزمون متوجه آن شویم، حتماً آنسوالاز پروسهی نمره گذاری حذف میشود.
• در رشتهای مثل مهندسی ماشینآلات کشاورزی، ۷۰% قبولشدگان خانم هستند. ما در این رشته با کمبود نیرو مواجه هستیم چون باید به روستاها بروند که نمیروند.
• اسماً سهمیه خانواده های شاهد، ۴۰% است ولی عملاً سال گذشته از بین ۵۰۷۰۰۰ قبول شدهی نهایی، ۵۰۰۰ نفر از این سهمیه استفاده کرده بودند. یعنی چیزی حدود ۲/۵ درصد.
• سال گذشته ۶۰ هزار پاسخنامه را چشمی هم کنترل کردیم که ببینیم ماشین درست خوانده یا نه. بعد از آزمون هم اعتراضاتی که میآید را دستی چک می کنیم.
• در سال ۸۶، دختر رئیس سازمان در آزمون شرکت کرده بود و رد شد. یک بار هم دختر یکی از مسئولین رده بالای نظام شرکت کرده بود که ما پس از اعلام نتایج و قبولی او در آزمون متوجه آن شدیم.
نزدیک کنکور که میشود آنقدر از هوای تست و آزمون و جلسه و … لبریز میشوی که دلت میخواهد زمان زودتر بگذرد. آنقدر از شیوههای غلبه بر استرس و چگونگی برخورد خانوادهها با استرس فرزندانشان میشنوی، که فکر میکنی اگر استرس نداشته باشی، حتمی یک جای کارت عجیب میلنگد! حالا در این روزهای کنکور زدهی پر از تستهای ادبیات و ریاضی و زبان و زیست و شیمی و فیزیک، شاید بد نباشد زمانی را هم با خواندن قسمتهایی از پشت پردهی بزرگترین آزمون علمی کشور بگذارنی. برای رصد همین پشت پرده بود که در یک بعدازظهر نسبتاً گرم خردادی، مزاحم اوقات کمی تا قسمتی شلوغ معاونت فنی سازمان سنجش شدیم. و از قرنطینهی اساتید طراح سؤال و تقلب در کنکور و مؤسسههای آمادگی کنکور پرسیدیم تا سهمیهی خانوادهی شهدا و هیئتهای علمی و بودجهی سازمان. این هم مصاحبه با جناب دکتر ابراهیم خدایی:
قرنطینهی طراحان سؤال کجاست و چه جور جایی است؟ اسم قرنطینه که میآید، آدم یاد گوانتانامو میافتد!
طراحان سؤال ما قرنطینه نیستند. روند طراحی سؤال در طول سال و توسط اساتید بسیاری انجام میگیرد. اساتید همکار ما از هر نظر کنترل شده هستند و به هیچ عنوان با مؤسسات کنکور همکاری نمیکنند. از سوی دیگر در درسی مثل ریاضی برای مثال ۳۰۰۰ یا ۴۰۰۰ سؤال طرح میشود، که بر اساس مشخصات سؤال، دستهبندی میشوند. نهایتاً ۲ نفر که ممکن است هیچ تخصصی هم در رشته ریاضی نداشته باشند، ۳۰ سؤال را انتخاب میکنند. در نتیجه طراح اصلاًًً نمیداند چه سؤالی برای آزمون کنکور انتخاب شده است.
به هر حال بدیهی است که خیلی از این سؤالات، مشترک و یا شبیه به هم است. منظورم این است که اساتید حدوداً از کیفیت سؤالات مطلع هستند.
بله. حتی اگر از نظر شکلی شبیه به هم نباشند، از لحاظ محتوایی اینگونه خواهد بود. ولی واقعیت این است که ما به اساتیدمان اعتماد کامل داریم و هیچ احتیاجی به قرنطینه نیست.
این اساتید بر چه مبنایی انتخاب میشوند؟
بر اساس شناخت و اعتماد به وضعیت علمی آنها، یا بر اساس معرفی افراد مورد اعتمادمان. اصلاً هم کاری به مؤسسه یا مدرسه یا حتی شهری که در آن درس میدهند نداریم. فقط بر اساس رابطهی شخصیای است که خود ما مستقیماً ایجاد میکنیم. حتی ممکن است معلمی با ما در ارتباط باشد ولی مدیر مدرسه در جریان نباشد، قانوناً هم ایشان مجاز نیست که اعلام کند با سازمان سنجش همکاری دارد. به محض اینکه ما متوجه شویم استاد یا معلم به همکاریاش با سازمان سنجش در جایی اشاره کرده، آن نقطهی شروع قطع همکاری ماست.
این اساتید تغییر میکنند یا ثابت هستند؟
بله. چرا تغییر نکنند؟ بر اساس موضوع و نیازی که ما داریم، تغییر میکنند.
با وجود اعتمادی که گفتید نسبت به اساتید همکار دارید، چه جوریست که گاهی گفته میشود سؤالات لو رفته است؟
سؤالات سازمان سنجش هیچوقت لو نرفته است.
ولی یکی از نمایندگان مجلس همین چند وقت پیش اینچنین ادعایی را مطرح کرده است.
بحث آن نمایندهی مجلس، قانون تخلفات و جرایم آزمون سراسری بود. سازمان سنجش سال ۸۲-۸۳ طی نامهای به کمیسیون آموزش و تحقیقات پیشنهاد تدوین یک قانون برای جرایم و تخلفات آزمون سراسری را میکند. ایشان استنادشان به این است که اگر تخلفی نیست پس چرا قانون میخواهیم! در حالی که اصلاً ربطی به هم ندارد. ایشان در هیچکدام از مصاحبههایشان هم نتوانستند ثابت کنند که سؤال از سازمان سنجش بیرون رفته است. به آزمون دستیاری هم استناد کردند که ربطی به سازمان سنجش ندارد.
فرض کنیم زمانی چنین اتفاقی بیفتد. مجازات احتمالی در این صورت چه خواهد بود؟
در قانون تخلفات، یک بحث، بحث داوطلبهاست. تقلبهای موردی که یک نفر ممکن است از روی دست نفر کناریاش ببیند یا با یک نفر دیگر تبانی کند؛ که این محرومیت ۱ تا ۱۰ سال از آزمون را دارد.
حسب مورد هم در ارگانی که فرد کار میکند به هیئت بدوی تخلفات آن ارگان معرفی میشود و … . اما در بحث بیرون برده شدن سؤال توسط طراح؛ طراح ما سؤالی ندارد که بخواهد بیرون ببرد. اصلاً دسترسی به سؤال ندارد. ولی در واقع تنها یک بخشی از این تخلف، تخلفات کنکور هست. در اصل مثل سایر تخلفاتی است که افراد میکنند و دادگاهی و محکوم میشوند؛ که البته این تخلف، مجازات حبس دارد.
اما تبلیغات مؤسسات آموزشی چیز دیگری میگوید. در تبلیغات به صراحت اساتیدشان به عنوان طراح سؤال کنکور معرفی میشوند. حتی بارها تأکید میشود که مثلاً ۷۰% تستهای ما در آزمون سراسری میآید و … که به یقین شما هم دیدهاید!
بر اساس تحقیق مؤسسهی افکار سنجی جهاد دانشگاهی، گردش مالی این مؤسسات در سال گذشته ۱۴۴ میلیارد تومان بوده است. توجه کنید این یک بنگاه اقتصادی است و متأسفانه در زمینهی دادن مجوز به اینها ما خلأ قانونی داریم. به نظر من اولویت اصلی ما باید سازماندهی این مؤسسات و هدایتشان به سمت نیازهای کشور باشد. و به جرأت میتوانم ادعا بکنم که همهی این موارد ادعایی به جهت گول زدن داوطلب هاست. تا جایی که به ما مربوط میشود پیگیری حقوقی میکنیم و بعضاً در دادگاه محکوم میشوند و تعطیل میشوند. ولی به هر حال ما در این زمینه نیاز به یک قانون خوب و محکم داریم. چون این کار یک جور کلاه گذاشتن سر مردم است و من به جرأت ادعا میکنم هیچکدام از این ادعاها درست نیست و اساتید طراح سؤال ما به هیچ عنوان با اینها همکاری نمیکنند.
حتی گاهی دیده میشود که بعد از اعلام نتایج با نفرات اول کنکور مصاحبه میکنند که هر کدام چه زمانی را در آن مؤسسه بودهاند. ولی بعد که با این افراد صحبت میشود میگویند ما در هیچ کلاس کنکوری شرکت نکردیم!
به نکتهی جالبی اشاره کردید. من به حسب کارم اولین نفری هستم که اسامی این نفرات اول را استخراج میکنم و شخصاً با آنها صحبت کرده و اطلاع میدهم. البته فقط صرف اطلاع دادن نیست. به وسیلهی تلفن و مصاحبه یک سری کنترلهایی را ما اعمال میکنیم که آیا این شخص قابلیت دستیابی به چنین رتبهای را دارد یا خیر. سال گذشته که من با اینها صحبت کردم، همه بدون استثنا گفتند که از کلاسهای کنکور استفاده نکردند. ولی همین بحث اقتصادی بیشتر مطرح هست. شما تجسم کنید بچهای که دیپلمش را تازه گرفته و مؤسسهای میآید میگوید بگذار ما اسمت را بزنیم یک پولی هم به تو میدهیم. ما توصیه کردیم که این کار را نکنند. متأسفانه اینها همه واقعیت دارد ولی از نظر قانونی قدرت برخورد با اینها را نداریم. یعنی ابزار قانونی در اختیار سازمان سنجش نیست. ولی در سایت ما خصوصاً وقتی به زمان برگزاری کنکور نزدیک میشویم، هر روز ما دربارهی این کلاسها هشدار میدهیم. در نشریهی پیک سنجش هم ما همواره چنین هشدارهایی را به داوطلبان میدهیم. ولی بضاعتمان بیشتر از این نیست.
حالا این مؤسسات واقعاً چقدر مفید واقع میشوند؟ ممکن است در آن حدی که تبلیغ میکنند نباشد، ولی من فکر میکنم تا یک درصدی مفید هستند.
اجازه بدهید من در این زمینه نظر شخصی خودم را بگویم – صرف نظر از نظر سازمان- به هر صورت این مؤسسات اشتغال ایجاد میکنند و یک گردش مالی اتفاق میافتد. من نظر خودم این است که باید اینها را به بخش کمک آموزشی و هدایت بچهها برای شناخت رشتههای دانشگاهی و انتخاب صحیح راهی که قرار است بروند هدایت کنیم. به هر حال حتماً در آموزش متوسطهی ما یک خلأیی هست که دانش آموزان ما به این سمت میروند. ما باید در راستای نیازهای کشور از اینها استفاده کنیم. خصوصاً اینکه با مصوبهی جدید مجلس، از سال ۹۱ به طور کامل سوابق تحصیلی جایگزین کنکور میشود. در نتیجه دیگر تستی وجود ندارد. اصلاً یکی از مزیتهای طرح حذف کنکور را همین برداشته شدن تستزنی و مسائل پیرامون آن میدانند.
اتفاقاً یکی از سؤالات من همین بود. از سال ۹۱ به طور کامل کنکور حذف میشود؟
بله. البته شرط و شروط دارد. پیشبینی قانون این است که وزارت آموزش و پرورش باید بتواند امتحانات استاندارد، نهایی و کشوری در کلیهی مقاطع متوسطه برگزار کند تا ما بتوانیم از نتایج آن امتحانات استفاده کنیم.
تکلیف کسی که ۱۰ سال قبل دیپلم گرفته با این قانون جدید چیست؟ یا کسی که سوابق تحصیلیاش مرتبط با رشتهای که الان میخواهد شرکت کند نیست. مثلاً دیپلم ریاضی دارد و میخواهد هنر شرکت کند!
یک کار گروهی تشکیل شده به ریاست وزیر علوم و با حضور وزیر آموزش و پرورش، وزیر بهداشت، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و رئیس سازمان سنجش؛ اینها باید راهکارهای اجرایی را پیشبینی کنند که چگونه باید این قانون محقق شود.
توزیع سؤالات برای شهرهای دور از مرکز چگونه و در چه زمانی صورت میگیرد تا آزمون در همهی نقاط کشور همزمان آغاز شود؟
ارسال سؤالات در بستههای لاک و مهر شده است و برای هر حوزه هم تعداد آن مشخص است. سؤالات در بستههای پلمپ شده به همراه اسکورت نیروی انتظامی دو روز یا حسب مورد بر اساس فاصله، به حوزههای امتحانی فرستاده میشود و رأس ساعت مقرر باز میشود. تا قبل از ساعت مقرر هم هیچکس حق باز کردن پلمپ را ندارد. فرقی نمیکند تهران باشد یا جای دیگری. حالا تهران را ممکن است ۶-۵ ساعت زودتر بفرستیم ولی مثلاً چابهار را ممکن است دو روز جلوتر بفرستیم. سؤالات، آنجا در مخزنها قرار داده میشود و مخزنها قرنطینه میشوند. هیچکس حق بیرون آمدن از قرنطینه را ندارد تا زمانی که امتحان تمام شود.
نظارت علمی بر کار طراحان سؤال چگونه صورت میپذیرد. گاهی ممکن است از پاورقیها یا قسمتهای مربوط به مطالعه، سؤالی طرح شود یا سؤال اصلاً در حد طرح برای آزمون سراسری نباشد. چگونه به این سؤالات نظارت میشود؟
این نظارت علمی نیست. ببینید! منابع آزمون و قسمتهای حذفی همیشه مشخص هستند و ما در این زمینه با آموزش و پرورش کاملاً هماهنگ هستیم. ولی اگر خدای نکرده از پاورقیها یا قسمتهای مربوط به مطالعه سؤالی طرح شود و ما پس از آزمون متوجه آن شویم، حتماً از پروسهی نمره گذاری حذف میشود. کار تخصصی سازمان سنجش طراحی سؤال است و علم اندازهگیری و سنجش یک علم نوپایی است و اینجا کار علمی فوقالعاده زیادی روی سؤالات میشود و حتی بعد از برگزاری آزمون ممکن است ما به این نتیجه برسیم که سؤالی فاقد قابلیتهای تشخیص و تمیز است؛ و آن سؤال حذف شود. به هر صورت تمامی این مراحل به صورت کاملاً علمی در سازمان انجام میشود.
این حذف سؤال بعد از آزمون تاکنون اتفاق افتاده است؟
بله. البته خیلی کم. و ما هم به طور رسمی اعلام میکنیم که این سؤال به علت مشکل علمی حذف میشود. البته در آزمون سراسری خیلی کم است چون سؤالات از کانالهای مختلفی عبور میکند تا به مرحلهی آزمون برسد.
سهمیهبندی جنسیتی قرار است از کی اعمال شود؟ از امسال که نیست، هست؟
سهیمهبندی جنسیتی که نیست.
پس دقیقاً چیه؟ میشود لطفاً توضیح دهید.
در یک سری رشتههای دانشگاه دولتی روزانه بر اساس نیاز کشور حداقلهایی گذاشته شده است. به عنوان مثال در رشتهی پزشکی میگوئیم حداقل ۴۰% زن، ۴۰% مرد، ۲۰% هم به صورت رقابتی. داروسازی از ۱۵-۱۰ سال پیش ۵۰-۵۰ بوده است. امسال برای خانمها سهمیهی ۴۰% گذاشته شده است. در بعضی رشتهها هم به نفع خانمهاست مثل ریاضی. که درصد قبولی خانمها کمتر است. البته این سهمیهبندی را ما تشخیص نمیدهیم. مثلاً در رشتهی پزشکی، وزارت بهداشت میزان این درصدها را مشخص میکند.
بر حسب نیازی که دارند؟
بله. دقیقاً. سازمان سنجش یک سازمان سیاستگذار نیست؛ یک سازمان مجری است که حسب مورد وزارت علوم یا وزارت بهداشت یا وزارت آموزش و پرورش – اگر پذیرشی دارد – به ما ابلاغ میکند و ما بر اساس ابلاغ آنها عمل میکنیم. فعلاً هم چیزی به ما گفته نشده ولی فکر میکنم همان میزان سال گذشته به قوت خودش باقی باشد.
در یک رشتهای مثل معدن هم، باز تعداد خانمها بیشتر است؟
نه در معدن اینطور نیست، ولی در یک رشتهای مثل مهندسی ماشینآلات کشاورزی، ۷۰% قبولشدگان خانم هستند. ما در این رشته با کمبود نیرو مواجه هستیم چون باید به روستاها بروند که نمیروند. من اعتقاد دارم سهمیهبندی جنسیتی در یک سری از رشتهها حتماً لازم است. این لزوماً به مفهوم جلوگیری از تحصیل خانمها نیست. در یک سری از رشتهها هم به صورت عکس عمل میشود مثل پرستاری و مامایی. البته مامایی بحثش کاملاً فرق میکند.
در تمام دانشگاههای دنیا هم، این اتفاق میافتد. البته محدودیتهای سال گذشته خیلی تأثیری در قبول شدن خانمها نداشت. در کلیت هم درصد قبولی خانمها بالا رفته بود. تحصیل در جامعهی ما الان خیلی حائز اهمیت است ولی باید دقت کنیم که حالا که فرد میخواهد ادامه تحصیل بدهد، به رشتههایی برود که میتواند بیشتر و بهتر از پتانسیلش استفاده کند.
و البته برای خودش هم مفیدتر باشد. آیا فکر میکنید آن ۷۰% فقط علاقهی شخصی است؟!
(آقای دکتر در جواب سؤال من اشتغال، به دست آوردن پایگاه اجتماعی و بالا رفتن سطح سواد و فرهنگ را از انگیزههای تحصیل میداند و وقتی من میگویم که تصور نمیکنید این مورد اخیر در سالهای گذشته به شدت کاهش یافته، میگوید شماها راحت میتوانید این را بگویید ولی ما در مصاحبه راحت نمیتوانیم بگوییم!)
درصد قبولی دخترها بیشتر است. آیا درصد شرکت کنندگان خانم هم بیشتر است؟
بله. دقیقاً به همین نسبت است.
پس نمیتوانیم بگوییم قبولی دخترها بیشتر است.
بله. درست میگویید. نمیتوانیم بگوییم قبولی دخترها بیشتر است. چون به سهم خودشان میگیرند. ممکن است یک درصد بیشتر از سهمشان بگیرند. البته اینجا خیلی مسائل دیگر هست. مثلاً در آزمون فنی و حرفهای این نسبت برعکس است.
من دقیقاً میخواستم به همین جا برسیم.
چون فنی و حرفهای، مستقیماً به اشتغال و بازار کار بر میگردد و پسرها میخواهند سریعاً وارد بازار کار شوند و درآمدزایی انجام شود. در بحث آزمون سراسری، بحث نظام وظیفه هم هست. پسرهایی که قبول نشوند باید سربازی بروند، ۲ سال از تحصیل عقب میافتند و از محیط درس فاصله میگیرند. ولی خانمها این مشکل را ندارند. اگر قبول نشوند یک سال برنامهریزی میکنند و درسشان را میخوانند.
بحث من این است که یک نگرانی فزایندهای در کشور وجود دارد که آمار قبولی دخترها بالا رفته و چه و چه. من فکر میکنم آنقدری که نگرانی هست در این زمینه، مشکل وجود ندارد.
به هر حال سهمیهبندی جنسیتی پارسال هم در حدود ۱۰ رشته بود و در مقیاس کلی خیلی هم تأثیرگذار نیست. سیاست هم این نیست که خیلی گسترش داده شود.
اجازه بدهید فضای بحث را کمی عوض کنم. در مورد سهمیهی خانوادهی شهدا صحبت کنیم. آیا نمیشود این فداکاری و ایثار کمنظیر به گونهای دیگر پاسخ داده شود؟
در اینجا دو بحث است. اول اینکه این بحثها باید قبل از اینکه قانون شود اتفاق بیفتد. الان من به عنوان مجری قانون، موظف به اجرا هستم. بحث بعدی اینکه اسماً این سهمیه ۴۰% است ولی عملاً سال گذشته از بین ۵۰۷۰۰۰ قبول شدهی نهایی، ۵۰۰۰ نفر از این سهمیه استفاده کرده بودند. یعنی چیزی حدود ۲/۵ درصد.
از سوی دیگر ما حد نصاب نمره داریم. یعنی فردی که میخواهد از این سهمیه استفاده کند باید ۷۵% نمرهی آخرین نفر قبول شده در آن رشته را کسب کند؛ حتی اگر ظرفیت خالی هم داشته باشیم باید یک حداقل علمی داشته باشد. در همه جای دنیا هم هست. دولت آمریکا برای خانوادهی کشته شدگان جنگ ویتنام، امتیازاتی از جمله امتیاز دانشگاه قائل است. منتهی اعلام نشده است. ولی ما شفاف اعلام میکنیم و به صورت قانون هم در میآوریم. یک جور ارزشگذاری سمبلیک است که البته الان خیلی موضوعیت ندارد. چون تعداد اینها چندان زیاد نیست. بعد هم اینها ۵% اضافه میگیرند. یعنی از آن سهمیه و ظرفیت اسمی دانشگاهها استفاده نمیکنند. هزینهشان هم با بنیاد شهید است. یعنی نه هزینهای به سیستم تحمیل میشود؛ و نه عملاً از ظرفیت دانشگاهها استفاده میکنند. و البته اینها در بخش تحصیلات تکمیلی بسیار موفق هستند.
بحث سهمیهی فرزندان هیئت علمی به چه صورت هست؟
برای قبولی اینها مطلقاً هیچگونه امتیاز و سهمیهای وجود ندارد. فقط پس از قبولی یک نوع کمک هست برای انتقال به محل کار پدر. اعضای هیئت علمی کسانی هستند که این قابلیت را دارند که به راحتی برای فرزندانشان در خارج از کشور پذیرش بگیرند. این امتیاز انتقال هم به اینها منحصر نیست؛ فرزندان شاهد و ایثارگر، خانمهای متأهل و یا فرد سرپرست خانواده هم میتوانند از این امتیاز استفاده کنند. این انتقالی هم باز حد نصاب نمره دارد. ما نفی نمیکنیم که این یک امتیاز است برای اینها؛ ولی خیلی هم هایلایت و ویژه نیست. به هر حال همهی ارگانها یک امتیازی برای فرزندان خودشان دارند.
سؤالات کنکور معمولاً به گونهای است که باید حتماً داوطلب درس را حفظ باشد تا بتواند جواب بدهد. یعنی اینطور نیست که اگر مفهوم را فهمیده باشد، بتواند جواب بدهد. این حفظ کردن صرف به طور حتم بعد از کنکور فراموش میشود.
از سال ۸۵ یک حرکت به سمت مفهومی طرح کردن سؤالات آغاز شد که اثرش هم خیلی زود مشخص شد. نفرات اول تا سوم ما همیشه از تهران بودند. سال قبل یک دفعه توزیع شد از سنندج و قائمشهر تا ارومیه و اهواز و یزد. اکثراً هم کلاس کنکور نرفته بودند. ما داریم به این سمت میرویم و در کنارش بحث طراحی سؤالات پاسخ کوتاه است. این را در یکی دو آزمون، در مقیاس کوچک انجام دادیم. مثل آزمون دکترای دانشگاه صنعتی شریف(البته آزمون ورودی اولیه) یک سری نقاط ضعف دارد که برای طرح در آزمون سراسری باید رفع شود. چون به علت حساسیتهای بیشتر، ما آخرین مرحلهای که طرحی را اجرا میکنیم آزمون سراسری است. باید از یک سال قبل اعلام شود. ما در آزمون سراسری برای تغییرات با محدودیتهای بسیار مواجه هستیم. چون کوچکترین تغییر اعلام نشدهای برنامهریزی داوطلب را به هم میریزد.
فکر نمیکنید تا این تغییرات بخواهد اعمال شود ما به جایی رسیدهایم که دیگر نمیخواهیم آزمون سراسری برگزار کنیم.
نه! ببینید، ما اگر بتوانیم این سیستم را اجرا کنیم خوب میدهیم به آموزش و پرورش. یعنی این یک تکنیک علمی هست که ما اگر بتوانیم عملیاش کنیم در آزمونهای دیگر به کارمان میآید.
چه پیشزمینههایی باعث شد به فکر و دخیل کردن نمرهی معدل دیپلم، در آزمون سراسری بیفتید؟
یک نفر ۴ سال در دبیرستان زحمت میکشد. این زحمت باید در تعیین سرنوشتش دخیل شود. سال گذشته ۱۵% بود، الان هم ۱۵%. منتها سال گذشته معدل بود. امسال چون میخواهیم به سمت اجرای قانون پذیرش دانشجو (جایگزینی سوابق تحصیلی به جای کنکور) پیش برویم، نمرهی درسهای سال سوم را جایگزین معدل کردیم. نمرهی ۵ یا ۶ درس از سال سوم. چون پیشدانشگاهی سراسری نیست، ممکن است یک مدرسه سخت بگیرد و یک مدرسه راحت.
چطور متوجه میشوید که کسی در کنکور تقلب کرده یا خیر؟
ما سیستمی را طراحی کردیم که در یک حوزه، افرادی که در کنار هم هستند یا یک حالتی دارند که میتوانند جواب را به هم برسانند، شناسایی شدند. در مقیاس ۵۳۰ هزار نفر، ما ۲۳۰ نفر را به این شکل شناسایی کردیم. همهی این افراد هم به مصاحبه دعوت شدند و بر اساس نظری که آن کمیتهی تخصصی میدهد، به هیئتهای بدوی رسیدگی که قانون تخلفات و جرایم آزمون سراسری پیشبینی کرده است، معرفی میشوند.
یعنی در آن مصاحبهها، ظن به تقلب کردن ایشان، تبدیل به یقین میشود؟
نه. تقلب که حتمی و یقینی است. ولی یک زمانی ممکن است شما با قصد، جوابها را به من نشان داده باشی و یک زمانی من بدون اطلاع شما جوابها را از روی پاسخنامهی شما نگاه کنم.
به هر حال ممکن است خیلی از پاسخنامهها مثل هم باشد. مثلاً نفرات اول و دوم در یک رشته به طور حتم ۹۹% یا ۹۸% جوابهایشان عین هم است!
اجازه بدهید من خیلی بحث را باز نکنم. منتها من به شما قول میدهم که این افرادی که آمدند حتماً تقلب کردهاند چون فقط این نیست. ما سیستمهای دیگری هم داریم که بر اساس آن افراد را شناسایی میکنیم.
امکان اشتباه در تصحیح آزمون هم وجود دارد؟
پاسخنامهها بر اساس یک استانداردی با ماشین تصحیح میشود. بالای برگه هم نوشته شده که تیک نزن، نقطه نگذار، کامل پرکن. با مداد پررنگ باشد. اگر پاک میکنی کامل پاک کن. اگر این نکات را داوطلب رعایت کند من با یقین به شما میگویم که اشتباهی نمیشود.
پس این قصهی تجمعها بعد از اعلام نتایج در مقابل سازمان سنجش چیه؟
همیشه اعتراض هست. آن هم در مقیاس وسیع ۱۳۰۰۰۰۰نفر. به هر حال امتحان را دو ماه پیش دادهاند و فکر میکنند خیلی خوب دادهاند. ما که دخیل نیستیم، ماشین تصحیح میکند. اگر قرار باشد اشتباه شود، به طور کلی اشتباه میشود نه برای یک نفر.
آیا به اعتراض معترضین رسیدگی هم می شود؟ یعنی برگهشان مجدداً تصحیح میشود؟
قطعاً همین طور است. اصلاً قبل از اعلام نتایج – مثل سال گذشته ۶۰ هزار پاسخنامه را چشمی هم کنترل کردیم. که ببینیم ماشین درست خوانده یا نه – بعد از آزمون هم این اعتراضاتی که میآید میدهیم دستی چک شود – من به جرأت به شما میگویم بر اساس تجربهای که من از سال ۷۰ دارم یک مورد هم اینطوری نشده که در مورد یک فرد اشتباه شود. ممکن است رتبهی فرد تغییر کند آن هم به خاطر اشتباه خودش. مثلاً سهمیهاش را نگفته که موجب تغییر رتبه میشود نه تغییر نمره. عوض شدن رتبه هم مثلاً اینگونه است که شما محل اخذ دیپلم را تهران میزنی و منطقه ۱ محسوب میشوی بعد میگویی من اشتباه کردم. یعنی منطقه ۲ بوده. البته این را هم تا به نتیجه نرسیم که فرد اشتباه کرده تصمیم نمیگیریم. اینطور اشتباهات بوده البته انگشت شمار.
ثبتنام اینترنتی از لحاظ مالی به سود سازمان بوده؟ من فکر میکنم خیلی از هزینهها را پایین آورده است.
بله. به سود سازمان بوده است. سازمان در بحث اینترنتی کردن آزمونها سه چهار هدف را دنبال میکرد که اکثراً محقق شدند؛ ایجاد ارتباط آنلاین با بچهها، جلوگیری از اشتباهات معمول، کم کردن سفرهای درون شهری، جلوگیری از گردش اطلاعات شخصی دانش آموزان و در آخر، بیان این مطلب که میتوان به سیستم مجازی اعتماد کرد.
اصلاً بودجهیشما ازکجا تأمین میشود؟
سازمان از دولت هیچ بودجهای نمیگیرد. بودجهی ما درآمد – هزینه است. یعنی از محل ثبت نامها آزمون برگزار میکنیم و حقوق کارمندها را میدهیم. جالب است بدانید حتی برای برگزاری آزمون به دانشگاه و آموزش و پرورش و نیروی انتظامی پول میدهیم. ثبتنام اینترنتی برای ما یک جور صرفهجویی بود و من به جرأت میگویم اگر این صرفهجویی نبود، ما سال گذشته نمیتوانستیم آزمون برگزار کنیم. چون ثبتنام آزمون سراسری ما ۴-۵ سال است تغییری نکرده و همین ۴۲۰۰ تومان مانده و همین ثبتنام را – من نمیگویم- بروید دانشگاه آزاد را ببینید چقدر میگیرد. بودجهای هم برای سرمایهگذاری نداریم. اما ما از محل صرفهجوییهایمان توانستیم بحث سختافزاری و نرمافزاری ثبتنام اینترنتی را حل کرده و به خوبی آن را اعمال کنیم. به هر حال کار سختی است و در ایران بیسابقه؛ که ثبتنام و تعیین رشتهی بیش از یک میلیون آدم با اینترنت انجام شود. کمترین اعتراض را هم داشتیم. هیچکس جرأت ورود به این وادی را نداشت. خصوصاً که ما یک مشکل فرهنگی هم داشتیم؛ عدم اعتماد به دنیای مجازی! چون ما با فرهنگی سروکار داریم که تا مدرک دست کسی ندهید، اعتماد نمیکنند. الان کار به جایی رسیده که فرد میخواهد تراکتور ثبتنام کند میگوید اینترنتی!
ما حتی بعداً به جاهای دیگر مثل دانشگاه آزاد برای استفاده اینچنینی از اینترنت کمک کردیم. ما میخواهیم در بحث توزیع کارت هم به این سمت برویم؛ ولی مسائل خاص خودش را دارد که باید به نتیجه برسد.
بچه درس خوانهای ما اهل کدام شهر هستند؟ (درصد قبولی در کدام شهر بالاتر است؟)
یزد. و البته نه فقط سال گذشته، که در طول ۱۵ سال گذشته اینچنین بوده است.
آیا شده بستگان یا آشنایان برای ورود به دانشگاه بخواهند به واسطهی شما از بند (پ) استفاده کنند؟ یا اینکه برای اعتراض مستقیماً به شما مراجعه کنند؟
ما در سازمان سیستم و قانون محکمی داریم که چنانچه بستگان کسی که با آزمون کار میکند، بخواهند در آزمون شرکت کنند آن فرد به طور کامل از پروسهی برگزاری آزمون کنار گذاشته میشود. البته اعتراض مستقیم بوده ولی همان کاری صورت میگیرد که در صورت اعتراض داوطلب عادی صورت میپذیرد. (باخنده) ممکن است فقط نتیجهاش کمی زودتر به او گفته شود. ولی اینکه نتیجهاش عوض بشود امکان ندارد. سال گذشته دختر رئیس سازمان در آزمون شرکت کرده بود و رد شد. یک بار هم دختر یکی از مسئولین رده بالای نظام شرکت کرده بود که ما پس از اعلام نتایج و قبولی او در آزمون متوجه آن شدیم. چون هیچ مسئولی برای چنین امری به ما مراجعه نمیکند. توجه داشته باشید که سازمان، یک سازمان تخصصی غیر سیاسی است و باید هم اینطور باشد. چون بحث ما، بحث برگزاری آزمون است. سال گذشته ما پاسخنامههای ۵۰ هزار نفر اول را روی سایت گذاشتیم تا خود دواطلب بتواند محاسبه کند. ما میخواستیم همهی پاسخنامه ها را بگذاریم که نشد.
ممنونم از فرصتی که در اختیار نشریهی چارقد قرار دادید.