بار دیگر باید بپا خیزیم

همزمان با دوم اردیبهشت، سالروز وقوع انقلاب فرهنگی در دانشگاه های ایران، پای صحبت های دکتر فائزه عظیم زاده ی اردبیلی نشستیم و از علل وقوع این انقلاب و تأثیرات آن بر وضعیت زنان گفتیم و اوضاع کنونی دانشگاه ها که گویی انقلابی دیگر در عرصه ی فرهنگی مراکز علمی را طلب می کند. حاصل این گفتگو را بخوانید:

بعد از انقلاب چه اتفاقی در دانشگاه های ایران افتاده بود که ضرورت انقلاب فرهنگی احساس شد؟

انقلاب فرهنگی در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۹ به فرمان امام اتفاق افتاد. ایشان رسماً دستور دادند دانشگاه ها تعطیل شود و دو سال دانشگاه های ایران تعطیل بود. مهم ترین سوال مطرح شده، این هست که امام به عنوان یک رهبر فرزانه،‌ علم مدار و اخلاق محور، چرا راضی شدند که ۲ سال درب مراکز علمی به روی دانشجویان و اساتید بسته باشد؟ و چرا عنوان این حرکت انقلاب فرهنگی نامیده شد؟

قبل از هر چیز لازم است ما فرهنگ را تعریف کنیم؛ فرهنگ مجموعه ای از باورها،‌ بینش ها ،‌ سنن و در حقیقت رفتارهای گروه های مختلف انسانی در یک جامعه است و این مسئله نشان می دهد اگر باورها، اعتقادات و زیربنای فکری یک جامعه دستخوش تغییر، ‌انحراف و واپس گرایی بشود، مطمئناً‌ فرهنگ آن جامعه سیر نزولی و قهقرایی را طی می کند. فرهنگ یک جامعه برگرفته از رفتارهای گروههای انسانی در آن جامعه است که می تواند جامعه را به سوی اهداف مقدس و والا سوق دهد و یا بالعکس با توجه به افول رفتارهای انسانی و تبدیل ارزش ها به ضد ارزش ها، ‌و معیارهای انسانی به معیارهای غیرانسانی، جامعه را به یک شکاف عمیق عقیدتی و و نیز به دین زدایی برساند. در ابتدای انقلاب اسلامی هنوز طعم پیروزی انقلاب در تمامی محورها و ارکان نظام چشیده نشده بود که احزاب و تشکلات جا مانده از قطار سریع السیر انقلاب اسلامی به تشنجات فرقه ای،‌ گروهی،‌ حزبی و قومی ‌دست زدند.‌ ابتدا جامعه را با درگیری های قومی در کردستان و ترکمن صحرا متشنج کردند و چون دشمن تیرخورده نتوانست از این رویارویی نظامی، بهره برداری نماید، یک راه دیگر در پیش روی خود گشود و آن هم رسوخ در مراکز علمی و تحقیقاتی و در دست گرفتن زمام علمی دانشگاه ها به منظور جلوگیری از تشکیل کلاس های درس و تشکیل گروه های مباحثاتی در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی بود.
دانشگاه ها در سال ۵۸ و ۵۹ صحنه ی درگیری های حزبی و سیاسی و بدور از اهداف علمی و تحقیقاتی و به منظور تشنج آفرینی در عرصه ی اجتماع و محافل علمی گردید. کار به آنجا رسید که یکایک اتاق های درس در دانشگاه ها به مرکزی برای انتشار روزنامه ها بولتن ها و‌ شب نامه های احزاب تبدیل گردید. حتی اساتید دانشگاه ها را که کلاس درس را تشکیل می دادند، تهدید به ضرب و شتم و قتل می نمودند و تنها شعارشان حاکمیت سیاسی در دانشگاه ها بود. حضرت امام ( ره) با مدیریت داهیانه خود این پدیده جدید شوم استکبار جهانی را خنثی نمود و بلافاصله فرمان تعطیلی دانشگاه ها و شناسایی افرادی را که با نام دانشجو و استاد وارد دانشگاه ها شده بودند و لیکن نه استاد بودند نه دانشجو،‌ صادر فرمودند. در طول دو سال تعطیلی دانشگاه ها که به فرمان امام موسوم به انقلاب گردید، انقلاب دوم اسلامی شکل گرفت؛ انقلاب اول، تثبیت عقاید پیروزی بر کفر و مزدور مستکبر آمریکا در ۲۲ بهمن ۵۷ و انقلاب دوم تثبیت فرهنگ اصیل اسلامی در مراکز علمی تحقیقاتی که ابتدا با تعطیلی دانشگاهها آغاز شد و در این مدت روشنفکران متدین و متخصص و دانشجویان متعهد و انقلابی با حضور در هسته های مطالعاتی،‌ آمادگی رزمی،‌ هسته ها ی تحقیقاتی، فعالیت علمی خود را به شکلی دیگر آغاز نمودند.
انقلاب اسلامی بایستی به دنبال تربیت اساتید و متخصصان متعهدی می بود که دل در گرو انقلاب اسلامی دارد و حامی ابرقدرت ها نیستند و لذا انقلاب فرهنگی منجر شد افراد متعهد و متخصص شناسایی شوند، آموزش ببینند و دو سال که از تعطیلی دانشگاه ها گذشت، دانشجو نماها و استاد نماها هم که بجای تکیه بر کرسی علم تکیه به سیاست مزدور را نه غرب و شرق زده بودند شناسایی و از دانشگاهها اخراج شدند. قاطعیت امام در برخورد با این مزدوران منجر به ایجاد فضای آرام و سالم در مراکز علمی شد تا اساتید دلسوز و متفکران فرهیخته در فضایی به دور از سیاست بازی به تحقیق و پژوهش بپردازند و ثمره آن انقلاب فرهنگی اینکه بهره ی انقلاب اسلامی را در عرصه مسائل علمی جهان شناسانده و به عنوان یکی از ۸ کشور برتر جهان نشان می دهد.

فضای دانشگاههای کشور بعد از انقلاب فرهنگی چقدر متحول شد؟

بعد از تحقق انقلاب فرهنگی، دانشگاه ها به بستری آرام جهت فکر و تدبر تحقیق و پژوهش و علم آموزی مبدل شد. احزاب و تشکل هایی که نمی خواستند دانشجوی ایرانی ترقی نماید و فضای کلاس های درس را به مناظره های سیاسی تبدیل می کردند، دیگر جایی در بین دانشجویان نداشتند. دانشجوی متعهد متخصص باور داشت، باید با دو بال علم و تعهد ایران اسلامی را بسازد و سربلند کند و هیچ مانعی نباید آرامش محافل علمی را برهم زند. دانشجوی متعهد در عین حال که نسبت به مسائل سیاسی جامعه بی تفاوت نخواهد ماند و با حضور به موقع در عرصه سیاست از کیان جامعه دفاع می نماید، لیکن نباید خدشه ای به قداست علم و علم آموزی وارد سازد. حتی این دانشجویان با اساتید مزدوری که بجای فرهنگ اصیل دینی فرهنگ غرب را در مغز دانشجویان وارد می کردند، به مقابله برمی خواستند. لذا انقلاب فرهنگی آغازگر یک تحویل بنیادین در ارزش ها و ضد ارزش ها بود. استاد متدین، متعهد و متخصص بودن، یک ارزش شد؛ مزدور بیگانه بودن و ادای غری ها و شرقی ها را تقلید کردن و استفاده از الگوهای ناپسند رفتاری در محافل علمی به یک ضد ارزش مبدل گردید.

خانم ها در تاثیر این فضا چه نقشی داشتند؟

همانطور که حضرت امام فرمودند زنان در پیروزی انقلاب اسلامی سهم به سزایی داشته اند انقلاب فرهنگی هم پیروزی دوم انقلاب اسلامی بود که زنان اعم از اساتید و دانشجویان نیز دوشادوش دانشجویان و اساتید مرد در این مبارزه در رابطه با بیرون ساختن احزاب و تشکلات منحط سهیم بودند حتی به خاطرم هست در کنار درها ورودی دانشگاهها،‌ تا نیمه های شب برای حفاظت از حریم مقدس دانشگاهها پاسداری می کردند انقلاب اسلامی به مردان و زنان فهیم،‌ متخصص و متعهد نیاز دارد و قطعاً زنان نیز سهم چشمگیری در این پیشرفت علمی و تحقیقاتی و پیروزی بزرگ داشته و دارند.

این اتفاق چه تاثیری در وضعیت خانم ها داشت؟

به تعطیلی کشیدن دانشگاهها در بدو امر، آثار سویی در جامعه ایجاد نمود. دانشجویان شاغل به تحصیل اعم از مردان و زنان در روند تحصیلشان خلل واقع شد و لیکن زمانی که باور کردند این فاصله زمانی در حین تحصیل در جهت حمایت و حراست از کیان دین و سیره معصومین(ع) است، با استقبال خود از این مسئله راهی مرکز آموزشی شدند. بسیاری از دانشجویان در حال تحصیل اعم از مردان و زنان راهی آموزش و پرورش یعنی اصیل ترین نهاد واحد تربیتی شدند تا بتوانند نسل جدید را آگاه، دلسوز و علاقمند به انقلاب تربیت نمایند و هر گاه دانشگاه ها افتتاح شد مجدد به سنگر علم خود بازگردند زنان جامعه هم تقش پشتیبانی و ایجاد فضای عاطفی صحیح در کانون خانواده و نیز در مراکز آموزشی را برعهده داشتند؛ هم می آموختند و هم تربیت می کردند.

بعد از انقلاب فرهنگی چه اتفاقاتی باید در جامعه بانوان ایران، روی می داد که روی نداد؟

یکی از دستاوردهای اصیل و اولیه ی انقلاب فرهنگی، حفظ عفاف و پوشش و نمایش رفتارهای سالم و منطقی بانوان در مراکز علمی و تحقیقاتی بود. انتظار می رفت بعد از انقلاب فرهنگی، جامعه ما بتواند این دستاورد مهم را حفاظت نماید و دانشگاه ها به سالن های مد و نمایش لباس مبدل نشود. هر چند تهاجم فرهنگی دشمن که به تعبیر رهبر به شبیخون فرهنگی، مجدد برخی از مراکز دانشگاهی را دربر گرفت و برخی از اساتید و دانشجویان بدون رعایت حریم رفتارهای انسانی و به دور از حریم عفاف به ساختار شکنی هنجارهای اجتماعی می پردازند. در این برهه احساس می شود بار دیگر برای تحولی نوین در دانشگاه ها باید بپا خیزیم.

بله؛در حال حاضر با وضعیتی که در جامعه به وجود آمده و نگاهی که خانواده ها نسبت به دانشجویان پیدا کرده اند و حتی بخاطر این وضعیت بعضی از خانواده ها حضار نیستند بچه هایشان را به دانشگاه بفرستند، زمزمه هایی شنیده می شود که باید یک انقلاب فرهنگی دیگر صورت بگیرد؛ نظر شما در این رابطه چیست؟

با توجه به شرایط حاکم به مراکز علمی و تحقیقاتی از نظر نوع پوشش، تخریب گرایی به جای علم و تحقیق و به آشوب کشیدن برخی مراکز علمی و تحقیقاتی، به نظر می رسد اگر نگوییم در همه دانشگاه ها، حداقل در برخی از دانشگاه ها،‌ انقلاب فرهنگی دیگری باید صورت پذیرد. در این راستا راهکارهایی را پیشنهاد می نماید :‌
۱- تربیت اساتید متعهد و نظام و متخصص جهت اعزام به دانشگاه ها و خروج اساتید ضد باورهای دینی از مراکز علمی و تحقیقاتی ۲- فعال سازی امر گزینش اخلاقی و اعتقادی دانشجویان، جهت ورود به مراکز علمی و تحقیقاتی که متأسفانه سال ها پیش با دستور وزیر علوم وقت لغو گردید. ۳- طراحی و تدوین متون علمی غنی، جهت تقویت باورهای فرهنگی، دینی و ملی. ۴- فعال سازی دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها با تحولی نوین از سوی نهاد نمایندگی رهبری و ارتقاء سطح دانش و بینش و روش های تدریس اساتید معارف اسلامی در دانشگاه. ۵- ممانعت از ورود دانشجونماها به دانشگاه ها که هدفی جز آشوب سیاسی و اجتماعی ندارند. چرا که دانشگاه سنگر علم و تحقیق است و حافظ سیاست جامعه. و مورد ششم و آخر، توجه به نیازهای نسل جوان و ایجاد فضای سالم جهت ازدواج جوانان و تهیه امکانات لازم از سوی دانشگاه ها به دانشجویان متأهل، که خود می تواندگامی جهت تشکیل نهاد خانواده و دوری جستن از مفاسد اخلاقی شایع باشد.

سی سال از انقلاب فرهنگی گذشته است؛ ما چه باید می کردیم که حال نیاز به انجام یک انقلاب فرهنگی دیگر در دانشگاهها احساس نشود؟

دشمن همیشه مدل مبارزاتی را تغییر می دهند و در حقیقت به دنبال این است از ترفند های مختلف برای ضربه به کیان انقلاب وارد کند به نظر می رسد در حقیقت توجه به حریم دانشگاه ها و تقویت علم و تحقیق و کاوش از اهم کارهای مسوولین و دولتمردان قرار گیرد. ما در برهه ای از دوران انقلاب اسلامی در دوره اصلاحات با اوج آشوب های سیاسی دانشجویی مواجه شدیم و بیشترین رکورد علمی و تحقیقاتی در آن دوران بود. دانشگاه ها بی توجه به رسالت خودشان، به امور حزب گرایی و تشنج آفرینی مشغول شدند و به نظر می رسد که در این شرایط با نهادینه سازی روند جذب دانشجو و اساتید و تألیف کتب درسی و فرهنگ سازی علمی و تحقیقاتی در دانشگاه ها و سوق دادن جوانان در عرصه مسائل علمی می تواند راهگشای این پدیده باشد.